خبرگزاری ایسنا: این طنزپردازدرباره برنامههای طنز تلویزیونی اظهار کرد: تولید برنامههای طنز در صداوسیما به قدری با محدودیتهای عجیب و غریب همراه شده است که فقط تعدادی شوخی دمدستی مانده که آنها را تکرار میکنند و از طرف دیگر افراد خلاقی در صداوسیما حضور ندارند یا آنکه به حاشیه رانده شدهاند.
او با بیان اینکه یال و کوپال بسیاری از برنامهها را میکَنند ادامه داد: اگر برنامهای در صداوسیما بگیرد، نهادهای تبلیغاتی و سازمانهایی که میخواهند از آن برنامه استفاده سیاسی و اقتصادی ببرند، چنان روی برنامه زوم میکنند و مهمانهایشان را به آن برنامه تحمیل میکنند که آن برنامه از مدار خود خارج میشود. مثلا فصل اول و دوم «خندوانه» را با فصل اخیر مقایسه کنید؛ میشود گفت چیزی از این برنامه نمانده است. یال و کوپال برنامه را از آن کندند و به یک شیر بییال و کوپال تبدیل شده است.
ابراهیمی همچنین اظهار کرد: اگر سریالهای الان را با سریالهای قدیمیتر مثل «پاورچین»، «زیر آسمان شهر» ، «متهم گریخت»، «خانه به دوش» و «بزنگاه» یا برنامه قدیمیتر «داییجان ناپلئون» مقایسه کنیم میبینیم افت کردهایم. چیزهایی که ساخته میشود حتی مخاطب آسانگیر را که به راحتی میخندد نیز راضی نمیکند و مخاطب نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند.
این طنزپرداز در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اینکه به برگزاری گردهماییها و جشنوارههای طنز دید مثبتی ندارد، اظهار کرد: نمیدانم هدف از برگزاری آنها چیست و چه خروجیای دارند. هر گردهماییای هزینهای دارد که معمولا از هزینههای عمومی تأمین میشود و نمیدانم خوب است یا خیر.
او با بیان اینکه تاکنون به شرکت در جشنوارهها ترغیب نشده است، خاطرنشان کرد: حس میکنم این جشنوارهها برای همه طنزنویسان نیست و این حس مختص من نیست و طنزپردازان دیگر هم همین حس را دارند. اگر به لیست آثاری که به جشنوارهها فرستاده میشود نگاه کنید میبینید آثار از طیف، عقیده و نوع نگاههای مختلف ارسال نمیشود؛ به همین دلیل هنوز به شرکت در این جشنوارهها ترغیب نشدهام و تجربهای ندارم.
پدرام ابراهیمی همچنین درباره شبهای شعر طنز که با حضور مردم برگزار میشود، گفت: با کسانی که به عنوان مخاطب در این برنامهها شرکت میکنند حرف میزنم، شب خوبی برایشان رقم میخورد و در فضا قرار میگیرند که خوشحالاند و میخندند. شاید به این خاطر که در این جلسهها، شعرها یا طنزها کاملتر و بدون هیچ حذفیاتی که معمولا در رسانهها اعمال میشود، خوانده میشوند. این برای مخاطبان هیجانانگیز است و بیشتر میخندند و به طور کلی لحظات خوبی برایشان رقم میخورد.
او در ادامه با بیان اینکه فکر نمیکند برگزاری این جلسهها ضرری برای طنز داشته باشد گفت: اگر مخاطب جدی باشد آنچه را در این جلسهها میشنود با چیزی که در روزنامهها و مجلهها میخواند، مقایسه میکند و میبیند چه فرقهایی با هم دارند. جواب این سوال را، هم مخاطبان شبهای شعر بدهند و هم شاعران.
این طنزنویس فضای مجازی را یک انقلاب به تمام معنا دانست و اظهار کرد: الان شرایط فرق کرده است و اینطور نیست که مجلهای ماهی یکبار یا هفتهای یکبار منتشر شود، یا کسی منتظر بماند. اتفاق که رخ میدهد و هنوز در جریان است و تمام نشده، افراد ناشناس در فضای مجازی بهترین و برندهترین واکنشها را به آن نشان میدهند و برای ما که برای مطبوعات به صورت رسمی طنز تولید میکنیم یک جورهایی جنازه اتفاق به ما میرسد که کار کنیم.
ابراهیمی افزود: ما که به صورت رسمیتر کار میکنیم باید به خودمان بیاییم و بیشتر بجنبیم. فضای مجازی مانند سیلی است که آمده و هیچ سدی نمیتواند جلو آن را بگیرد.
او در ادامه متذکر شد: فضای مجازی باعث شده مخاطب آسانگیرتر شود و مخاطب توده به سمت طنزهایی که در آنها داستان و پیچیدگی وجود داشته باشد، یا طنزی که بلندتر باشد نمیرود. زور آن جریان از زور ما بیشتر است و ما مجبور شدیم خودمان را با آن شرایط هماهنگ کنیم.
ابراهیمی با اشاره به اینکه متنهای کوتاه تلگرامی بیشتر خوانده میشود گفت: در زمان نزدیکی داستان طنز خوانده میشد اما اکنون در تلگرام بیشتر عکسهایی که زیر آنها نوشته کوتاه طنز دارند و یا متنهای توئیتری خوانده میشوند. ما باید سعی کنیم مفاهیم مورد نظر خود را در این قالبها بیاوریم.
او همچنین متذکر شد: خلاقیت همیشه زنده است و هیچوقت تمام نمیشود ولی فضای مجازی زورش بیشتر است و ما نمیتوانیم پافشاری کنیم که اگر مخاطب عقلش برسد مطلب ما را میخواند. مخاطب عقلش میرسد و هوش جمعی دارد؛ اما دوست دارد مطالب فضای مجازی را بخواند. ما برای مخاطب کار میکنیم و باید راهی پیدا کنیم که هم حرفمان را بزنیم و هم بتوانیم مخاطب را راضی کنیم.
او با بیان اینکه یال و کوپال بسیاری از برنامهها را میکَنند ادامه داد: اگر برنامهای در صداوسیما بگیرد، نهادهای تبلیغاتی و سازمانهایی که میخواهند از آن برنامه استفاده سیاسی و اقتصادی ببرند، چنان روی برنامه زوم میکنند و مهمانهایشان را به آن برنامه تحمیل میکنند که آن برنامه از مدار خود خارج میشود. مثلا فصل اول و دوم «خندوانه» را با فصل اخیر مقایسه کنید؛ میشود گفت چیزی از این برنامه نمانده است. یال و کوپال برنامه را از آن کندند و به یک شیر بییال و کوپال تبدیل شده است.
ابراهیمی همچنین اظهار کرد: اگر سریالهای الان را با سریالهای قدیمیتر مثل «پاورچین»، «زیر آسمان شهر» ، «متهم گریخت»، «خانه به دوش» و «بزنگاه» یا برنامه قدیمیتر «داییجان ناپلئون» مقایسه کنیم میبینیم افت کردهایم. چیزهایی که ساخته میشود حتی مخاطب آسانگیر را که به راحتی میخندد نیز راضی نمیکند و مخاطب نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند.
این طنزپرداز در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اینکه به برگزاری گردهماییها و جشنوارههای طنز دید مثبتی ندارد، اظهار کرد: نمیدانم هدف از برگزاری آنها چیست و چه خروجیای دارند. هر گردهماییای هزینهای دارد که معمولا از هزینههای عمومی تأمین میشود و نمیدانم خوب است یا خیر.
او با بیان اینکه تاکنون به شرکت در جشنوارهها ترغیب نشده است، خاطرنشان کرد: حس میکنم این جشنوارهها برای همه طنزنویسان نیست و این حس مختص من نیست و طنزپردازان دیگر هم همین حس را دارند. اگر به لیست آثاری که به جشنوارهها فرستاده میشود نگاه کنید میبینید آثار از طیف، عقیده و نوع نگاههای مختلف ارسال نمیشود؛ به همین دلیل هنوز به شرکت در این جشنوارهها ترغیب نشدهام و تجربهای ندارم.
پدرام ابراهیمی همچنین درباره شبهای شعر طنز که با حضور مردم برگزار میشود، گفت: با کسانی که به عنوان مخاطب در این برنامهها شرکت میکنند حرف میزنم، شب خوبی برایشان رقم میخورد و در فضا قرار میگیرند که خوشحالاند و میخندند. شاید به این خاطر که در این جلسهها، شعرها یا طنزها کاملتر و بدون هیچ حذفیاتی که معمولا در رسانهها اعمال میشود، خوانده میشوند. این برای مخاطبان هیجانانگیز است و بیشتر میخندند و به طور کلی لحظات خوبی برایشان رقم میخورد.
او در ادامه با بیان اینکه فکر نمیکند برگزاری این جلسهها ضرری برای طنز داشته باشد گفت: اگر مخاطب جدی باشد آنچه را در این جلسهها میشنود با چیزی که در روزنامهها و مجلهها میخواند، مقایسه میکند و میبیند چه فرقهایی با هم دارند. جواب این سوال را، هم مخاطبان شبهای شعر بدهند و هم شاعران.
این طنزنویس فضای مجازی را یک انقلاب به تمام معنا دانست و اظهار کرد: الان شرایط فرق کرده است و اینطور نیست که مجلهای ماهی یکبار یا هفتهای یکبار منتشر شود، یا کسی منتظر بماند. اتفاق که رخ میدهد و هنوز در جریان است و تمام نشده، افراد ناشناس در فضای مجازی بهترین و برندهترین واکنشها را به آن نشان میدهند و برای ما که برای مطبوعات به صورت رسمی طنز تولید میکنیم یک جورهایی جنازه اتفاق به ما میرسد که کار کنیم.
ابراهیمی افزود: ما که به صورت رسمیتر کار میکنیم باید به خودمان بیاییم و بیشتر بجنبیم. فضای مجازی مانند سیلی است که آمده و هیچ سدی نمیتواند جلو آن را بگیرد.
او در ادامه متذکر شد: فضای مجازی باعث شده مخاطب آسانگیرتر شود و مخاطب توده به سمت طنزهایی که در آنها داستان و پیچیدگی وجود داشته باشد، یا طنزی که بلندتر باشد نمیرود. زور آن جریان از زور ما بیشتر است و ما مجبور شدیم خودمان را با آن شرایط هماهنگ کنیم.
ابراهیمی با اشاره به اینکه متنهای کوتاه تلگرامی بیشتر خوانده میشود گفت: در زمان نزدیکی داستان طنز خوانده میشد اما اکنون در تلگرام بیشتر عکسهایی که زیر آنها نوشته کوتاه طنز دارند و یا متنهای توئیتری خوانده میشوند. ما باید سعی کنیم مفاهیم مورد نظر خود را در این قالبها بیاوریم.
او همچنین متذکر شد: خلاقیت همیشه زنده است و هیچوقت تمام نمیشود ولی فضای مجازی زورش بیشتر است و ما نمیتوانیم پافشاری کنیم که اگر مخاطب عقلش برسد مطلب ما را میخواند. مخاطب عقلش میرسد و هوش جمعی دارد؛ اما دوست دارد مطالب فضای مجازی را بخواند. ما برای مخاطب کار میکنیم و باید راهی پیدا کنیم که هم حرفمان را بزنیم و هم بتوانیم مخاطب را راضی کنیم.