تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

TEHRANYNEWS.IR


جامعه ایران و رویش اعتراضات نجومی
تاريخ خبر: شنبه، 16 بهمن 1395 ساعت: 10:30

روزنامه وطن امروز؛عرفانه فتحیان: جامعه ایران با توجه به بنیاد دینی و مذهبی که مبتنی بر عدم ظلم‌پذیری و عدالت‌محوری است، از گذشته تاکنون به صورت بالقوه و بالفعل محلی برای بروز اعتراضات مدنی بوده و هست.
نوع این اعتراضات و البته شدت آن در هر دوره مختلف بوده که به سبک زندگی و سطح تفکر مردمان آن عصر بر می‌گردد.

اما کلید واژه در اغلب این به‌هم ریختگی‌ها چیزی با عنوان «نابرابری» است که از هر نوع و در هر حیطه‌ای می‌تواند باشد.
 

وجود شبکه‌های گسترده مجازی و باب شدن حرکات اجتماعی نوین مانند تشکیل کمپین‌های مختلف و گسترش حیطه طنز انتقادی به صورت تصویری و نوشتاری، از ابزار‌های معمول اعتراض در سال‌های اخیر است و بیش از تجمع‌های خیابانی که در گذشته شاهد آنها بودیم، مورد استفاده و توجه فعالان سیاسی و اجتماعی است، اگرچه تجمعاتی از جنس تجمع معلمان در اعتراض به فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و تجمع مسکن‌مهری‌ها هم نمونه‌های خیابانی از اعتراضات مردمی است که آنقدر پرتکرار بوده که نمی‌شود نادیده گرفته شود.

این سرعت و سهولت تبدیل مخالفت‌هاى بالقوه به بالفعل، کمی کار سیاستمداران را سخت‌تر کرده چراکه عکس‌العمل تدابیر غلط را خیلی سریع‌تر از صاحب‌منصبان گذشته لمس خواهند کرد.
 

حال در اواخر دوران کاری یازدهمین دولت بعد از انقلاب، با نگاهی اجمالی به اتفاقات این سه سال و اندی، نتایج جالبی به دست می‌آید که می‌توان این گُرگرفتگی بی‌سابقه در روحیه اعتراضی ملت ایران را بخوبی توجیه کرد.
مسائلى چون شکاف‌های استقلال-توسعه، عدالت-توسعه و نخبه-توده باعث تقویت جریان مخالف دولت یازدهم شده است.
«پرونده 12 هزار میلیاردی» بانک سرمایه و صندوق فرهنگیان که در هیچ دولتی سابقه نداشته از موارد مورد توجه حامیان عدالت اقتصادی و اجتماعی است.

در گذشته «بدهکاران بانکی» تعیین‌کننده مدیران عامل بانک‌ها نبودند! که اگر حرف بدهکار عمده بانکی را یک مدیرعامل گوش نداد برکنار شود.
 

یا زمانی که رئیس شعبه بانکی در پرداخت مجدد تسهیلات مقاومت می‌کند برکنار شود!
وعده‌های ریز و درشت هر روزه و صد روزه! منتظر گذاشتن مردم برای تحقق این وعده‌ها که برخی به دلیل ذکر بازه زمانی از حساسیت بیشتری برخوردار بود و مهم‌ترین آن برجام با بازی‌های چند ساله‌اش که به‌رغم زحمات هیات ایرانى، مدام طعم انتظار را چشاند و نهایتا با خرید هواپیمایی که مورد استفاده ٣ درصد این اجتماع است، سر و تهش به‌هم آمد!  

در این میان ابزاری که از ابتدای شروع به کار دولت محترم در ازای شکست وعده‌هایشان استفاده می‌شد، فرافکنی و مقصرتراشی بود.
 

همچنان که خاطرتان هست تا اینجا اغلب ناکامی‌ها به ذمه دولت قبل بوده است!

افشای ارتباط پرونده‌داران بزرگ اقتصادی با بستگان رئیس دولت، ابتدا هواداران تدبیر و امید را دلسرد و سپس مخالفان را در وادی نقد خود مستحکم‌تر می‌کند. همچنین حقوق‌های نجومى و نیز برداشت‌های نجومی از صندوق‌های رفاهی که از قضا متعلق به قشر زحمتکش بود، درد این بی‌موالاتی را دردناک‌تر می‌کند...
 
این نمونه‌ها که فصل مشترک همه آنها عدم پذیرش ایرادات از جانب مسؤولان است و از خود ناکامی‌هایشان بیشتر موجب تاسف شده، باعث افزایش کمپین‌های «نه به روحانی»، بالا رفتن حجم تولید کلیپ‌های مردمی و مستند‌های متعدد انتقادی به دولت و عدم استقبال از رئیس‌جمهور در سفر‌های استانی و... شده است.

مساله بعدى عدم فهم مشترک است که باعث نوعی کلافگی در روابط طرفین شده که البته از سوى دولت با عبارات خاصى مدیریت می‌شود!
عباراتی مانند: چرا شکر نمی‌کنید! چرا گوش نمی‌کنید! توصیه به زدن عینک و امثالهم...
چرا که دغدغه معیشتی برطرف نشده، دولت محترم همچنان پی ایرباس بازی‌شان هستند!

اینجاست که مردم این سخنان پر طمطراق برای‌شان تعجب‌آور است و انگار دنیای دولت و ملت از هم سوا شده است. همچنین ٤٩ توهین در این مدت به منتقدان از عجایب کلامی دولت دکتر روحانى است که اتفاقا خود ایشان طلایه‌دار این جریان هستند!
 
در نهایت به نظر می‌رسد برای کنترل جریان معترض که عده زیادى از آنها فشار اقتصادی را حس کرده و رکوی که فقط جناب رئیس و کابینه از آن گذر کردند را به دوش می‌کشند، راهی جز سکوت نباشد! چون زمان برای انجام امورات اساسى و چشم پر کن، کمی تنگ است. مگر اینکه تصمیم بر این باشد که وعده صد روزه اول را آخر دوره عملی کنند! بالاخره در این چند سال احمدی‌نژادی برای تخریب بستر‌های پیشرفت‌شان نبوده است و انتظار می‌رود یکی، دو نسخه از آن تومار امیدبخش تا چند ماه آتی عملى شود. که اگر نمی‌شود و قرار است همچنان گفت‌وگومحور روزگار بگذرانیم، پس لااقل از اعتماد به نفس‌های فضایى دست بردارید تا مشکلات را پذیرا شوید و با ماله برجام بر ترک‌های ویرانگر نکشید!
 

«هر جا نبُود شرم،
به تاراج رود حُسن...
ویران شود آن باغ
که بی‌در شده باشد...!»