روزنامه آرمان؛ جعفر قنادباشی*: روابط روسیه و ایالات متحده آمریکا از دو جنبه مورد توجه است. نخست اینکه در حال حاضر دونالد ترامپ به سنجش همه طرفهای موجود میپردازد و ممکن است اهداف او آنچنان مشخص نباشد، اما حاصل کار ترامپ شناخت مواضع طرفهای مقابل خواهد بود.
ایالات متحده به میزان استقبال کشورها از ایجاد ارتباط با این کشور در دوره ترامپ پی خواهد برد. از سوی دیگر در حال حاضر موقعیت آمریکا ضعیف شده است، زیرا ترامپ با اتخاذ موضعگیریهای خاص خود از اروپا دور خواهد شد و این احتمال وجود دارد که شکافی بین اروپا و آمریکا به وجود آید و احتمالا آمریکا مجبور خواهد شد به تنهایی در منطقه نقشآفرینی کند. در گذشته یعنی در دوره جورج دبلیو بوش دو جنگ در خاورمیانه صورت گرفت و پس از آن بود که ضعفهایی در دوره اوباما آشکار شد و آمریکا به سمت ضعیفتر شدن پیش رفت و در نتیجه آن، پیشرفت و جایگاه خود را در خاورمیانه از دست داد. آمریکاییها ناگزیر هستند که شرکایی را برای خود پیدا کنند که یکی از این شرکا میتواند روسیه باشد. مساله مهم در ارتباط با روسیه نیز این است که در شرایط حاضر مسکو درجهت مخالفت با متحدان آمریکا درمنطقه حرکت میکند. روسیه مقابل عربستان، قطر و جبهه متحدان سنتی آمریکا قرار دارد و اگرآمریکا به روسیه نزدیک شود، ممکن است در متحدان آمریکا نوعی بیاعتمادی ایجاد شود و آنها از آمریکا دور شوند که این موضوع به صلاح واشنگتن نیست. سیاستی که آقای ترامپ اعلام کرده، معمایی را بر سر راه دیپلماسی آمریکا قرار داده که چگونه همکاری با روسیه و همکاری با ارتجاع عربی را جمع بزند و راهبردی مشخص با حدود معین برای اجرای سیاستهای آمریکا تعیین کنند.
طبیعی است که روسها اکنون در خاورمیانه مانند دوران روسای جمهور اسبق آمریکا دارای قدرت زیادی هستند. از طرف دیگر آنها مورد فشار کشورهای اروپایی در موضوع اوکراین هستند. روسیه اکنون به این دلیل در موقعیت برتر قرار دارد که از آمادگی پذیرش همکاری آمریکا برخوردار است و مسلما دستی را که از سوی ترامپ به سوی آنها دراز شده، رد نخواهد کرد. قضیه اوکراین از یک طرف و از طرف دیگر تحرکات ناتو در شرق اروپا یک سیاست راهبردی غربی است. اینکه ترامپ در قضیه اوکراین چه سیاستی را در پیش بگیرد، منوط به ارتباط یا عدم ارتباط آنها با روسیه است.
اگر آمریکا به روسیه نزدیک شود، طبیعتا سیاست راهبردی ناتو در شرق روسیه و سیاستهایی که بر اساس اجماع کشورهای غربی علیه اوکراین اتخاذ شده، از هم خواهد پاشید. حتی در این صورت زمینههای فروپاشی ناتو نیز به وجود خواهد آمد. آقای ترامپ از دید یک تاجر موفق به دیپلماسی مینگرد و هنوز در اقدامات و تصمیمات خود معادلات پیچیده دیپلماسی و ابعاد مختلف آن را منظور نکرده است. مسلما او زمانی که صرفا از دریچه اقتصاد به دنیای سیاست بنگرد، زمینههای تنش در مناسبات ایالات متحده با سایر کشورها را به وجود خواهد آورد که به صلاح ترامپ و دولت آمریکا نخواهد بود. ترامپ فعلا در حال سنجش اقتصادی آمریکا است. او علاقهمند است که ابتدا مشکلات اقتصادی درونی آمریکا را حل کند. سخنان ترامپ مبنی بر بازگشت به آمریکای قوی و ثروتمند نشانگر این موضوع است که ایالات متحده در حال حاضر دچار فقر، کسری بازرگانی و کسری بودجه فراوان است.
به لحاظ بینالمللی نیز دولت آمریکا دولت مقروضی است. سیاستی که آمریکا در خاورمیانه آن را پی میگیرد، ناگزیر باید از دلارهای نفتی عربستان و بازارهای تسلیحات عربستان استفاده کند. آمریکا نمیتواند با شرایط فعلی خود در خاورمیانه به رقابت با روسیهای بپردازد که با تجدید قوا به منطقه آمده است. اقتصاد پیر آمریکا خود را با اقتصاد جوان و احیاشده در روسیه پیوند میزند تا شاید بتواند خود را از شرایط بدی که در آن گرفتار است، رهایی بخشد.
* تحلیلگر مسائل بینالملل