مراکز ترک اعتیاد باید مجوز سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت را داشته باشند اما مراکزی نیز در سراسر کشور هستند که هیچ مجوزی نداشته و در بدترین شرایط معتادان را نگهداری میکنند. دستورالعمل تاسیس، مدیریت و نظارت بر مراکز مجاز دولتی، غیردولتی، خصوصی یا سازمانهای مردم نهاد درمان و کاهش آسیب معتادان در سال ۸۹ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید. براساس این دستورالعمل، هر یک از کمپهای احداثی باید شرایط ویژهای را داشته باشند. تابعیت ایران، اعتقاد به دین مبین اسلام یا یکی از ادیان مورد تایید در قانون اساسی، دارا بودن کارت پایان خدمت یا معافیت دائم برای مردان، عدم سوء پیشینه، گواهی عدم اعتیاد و ارائه گواهی معتبر مبنی بر گذراندن دورههای آموزشی مورد نیاز، شرایط و مدارکی است که برای کارکنان حاضر در مراکز مجاز درمان و کاهش آسیب الزامی اعلام شده است. در حال حاضر بالغ بر هزار مرکز میان مدت از سازمان بهزیستی کشور مجوز فعالیت دریافت کرده و مراکزی نیز هستند که اجازه فعالیتشان را از وزارت بهداشت دریافت کردهاند. اما در این میان، کمپهایی نیز هستند که در سراسر کشور بدون مجوز فعالیت میکنند و نحوه فعالیت آنها به هیچ وجه حتی اخلاقی و انسانی نیز نیست. تا به حال اخبار زیادی از کمپهای غیرمجاز به گوش رسیده است که قصد داشتند معتادان را با روشهایی مثل استفاده از سگ، مار و... ترک بدهند. این نوع ترک اعتیاد به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست، چون اعتیاد را باید بیماری دانست، نه جرم. این کمپها در برخی موارد از زندان هم برای معتادان بدتر بوده است.
واگذاری مراکز ماده ۱۶ ترک اعتیاد به بهزیستی
تیرماه سال جاری وزیر کشور خبر داد: از این پس ستاد مبارزه با مواد مخدر، مسئولیتی جز سیاستگذاری در مراکز ماده ۱۶ (کمپ ترک اعتیاد اجباری) ندارد و مسئولیت این مراکز به بهزیستی واگذار شد. رحمانی فضلی در حاشیه جلسه مشترک خود با وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی گفت: براساس تصمیمات اتخاذ شده در این جلسه از این پس فرایند درمان سهلتر و سادهتر خواهد شد و علاوه بر آن تقسیم وظایف نیز صورت گرفته است. او در ادامه اظهار داشت: براساس مصوبات این جلسه، ستاد مبارزه با موادمخدر از برنامه اجرایی درمان خارج شد و تنها در جایگاه سیاستگذاری نشست. رحمانی فضلی در مورد وضعیت مراکز ماده ۱۵ و ۱۶ نیز اظهار کرد: وضعیت مراکز ماده ۱۵ و ۱۶ نیز در این جلسه مشخص و نحوه سرویسدهی و ارائه مجوزهای مراکز ماده ۱۵ تعیین تکلیف شد. پس از آنکه وزیر کشور اعلام کرد که از این پس ستاد مبارزه با موادمخدر مسئولیتی جز سیاستگذاری در مراکز ماده ۱۶ (کمپ ترک اعتیاد اجباری) ندارد و مسئولیت این مراکز را به بهزیستی واگذار کرد، بهزیستی نیز برای پذیرش مراکز مذکور پیش شرطهایی را از جمله تقویت بیمه معتادان، ارائه حمایتهای درمانی به معتادان بی بضاعت و آسیبپذیر، حرکت به سمت درمان داوطلبانه و نه ترک اجباری آنها، تامین منابع و اعتبارات و همچنین ایجاد فضای فیزیکی تعیین کرد.
«اردوگاهسازی»، برنامهای برای ترک اعتیاد اجباری
رئیس سازمان بهزیستی در آخرین اظهار نظر خود در رابطه با ترک اعتیاد اجباری از اردوگاهسازی نام برد و گفت: اردوگاهسازی نمیتواند یک نسخه بلندمدت برای حل یا کاهش آسیب اعتیاد در کشور باشد اما یک اقدام موقتی است که باید انجام شود. انوشیروان محسنیبندپی اظهار کرد: اگر مراکز ترک اعتیاد اجباری در کشور وجود نداشته باشد، معتادان متجاهر در جایی چون گورستان نصیرآباد شهریار و در اشکالی همچون گورخوابی خود را نشان میدهند. به گزارش ایسنا، بندپی تاکید کرد: همواره تلاش ما آن است که افراد با علاقه، عزم و اراده خود وارد مراکز اقامتی و فرایند درمانی شوند اما در حال حاضر با توجه به وضعیت موجود ناچار هستیم برنامه ترک اجباری را برای برخی گروهها اجرایی کنیم. هرچند سازوکار ترک اجباری همواره از مسائل مورد بحث در رابطه با اعتیاد است که در این زمینه، نظر ۲ تن از صاحنبنظران حوزه اعتیاد را جویا شدیم.
ترک اجباری از حالت کوتاهمدت خارج شده
رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام در رابطه با ترک اعتیاد اجباری به «آرمان» میگوید: اگر بخواهیم براساس برنامههای کاهش تقاضای اعتیاد در کشور صحبت کنیم، مشاهده میشود که برنامههای روان درمانی، مددکاری و روانشناسی از اصول اساسی در این نوع برنامهریزیها هستند. در مورد درمانهای اجباری هم که به ماده ۱۵ قانون مربوط میشود، مباحث مددکاری و روانشناسی از اصول اساسی هستند، به این معنا که وقتی ما یک فرد معتاد را در یک مرکز درمانی به اجبار نگه میداریم که فضای محدودی هم هست، آنچه انجام میشود بیشتر روی درمانهای دارویی تمرکز دارد، در نتیجه این شخص پس از خروج از این مرکز بسته، چون فضای اجتماع و شرایط خود فرد به شکل سابق است، به سمت مصرف مواد برمیگردد. نکته بعدی این است که وقتی فرد از نظام درمان اجباری خارج میشود، باز هم نیاز به روانکاوی، رواندرمانی و مددکاری دارد، اما ما در این زمینه هم ضعیف عمل کردهایم؛ معتادی که از مرکز درمانی خارج میشود، دیگر کسی پی او را نمیگیرد که کجا میرود و چهکار میکند. سعید صفاتیان ادامه میدهد: درمان اجباری زمانی موفق میشود که برنامههای روانکاوی و واحدهای مددکاری فعال شوند و به نظر من ۸۰ درصد نگاه ما در درمان باید روی مباحث روانی مددکاری باشد که در حال حاضر به شدت مغفول مانده است. او میافزاید: در همه جای دنیا، ۲ نوع نگاه به یک معتاد خیابانی وجود دارد: یکی کاهش تقاضا و دیگری مقابله با عرضه. نگاه مقابله با عرضه میگوید معتادان باید در هر صورت از خیابان جمعآوری شوند. نگاه کاهش تقاضا میگوید پس از جمعآوری معتادان باید بتوانیم برای آنها برنامه داشته باشیم. تا زمانی که ما برنامهای برای این افراد نداشته باشیم، در عمل کاری از پیش نمیبریم. صفاتیان در رابطه با تاکید مسئولان بر کوتاه مدت بودن این طرح اظهار میکند: متاسفانه این موضوع در حال خروج از حالت کوتاه مدت است و چندین سال است که در حال انجام است، بنابراین نمیتوان آن را کوتاه مدت دانست. برنامههای کاهش آسیب ما در سال ۸۲ آغاز شد و موفقیت آن در همه دنیا سروصدا کرد؛ برنامههایی مثل درمان نگهدارنده با متادون، مراکز گذری، کاهش دسترسی و تقویت سازمانهای مردمنهاد که باید این موارد فعال شوند تا تعداد معتادان متجاهر افزایش نیابند.
ترک اعتیاد اجباری درمان نیست
مدیر کل فرهنگی اسبق ستاد مبارزه با مواد مخدر نیز در مورد ترک اعتیاد اجباری در گفتوگو با «آرمان» میگوید: این نوع ترک برای ساماندهی معتادان و جمع کردن آنها در رابطه با بهبود چهره شهر میتواند کارایی داشته باشد اما اینکه انتظار داشته باشیم ترک اعتیاد اجباری منتج به نتایج مثبت درمانی شود، یک بحث متفاوت است. برخی تمایل دارند این نوع ترک اتفاق بیفتد و با ترک معتادان به سمت و سوی مثبتی حرکت کنیم اما این مساله به صورت عملیاتی و واقعی اتفاق نمیافتد. بنابراین ما این نوع ترک اجباری را روش موثری در درمان اعتیاد نمیدانیم. این طرح برای سامان دادن به چهره شهر تنها چاره است، چون راه دیگری وجود ندارد، به این معنا که برنامه دیگری در این زمینه نداریم. کشور ما تجربه بزرگی در این زمینه داشته است؛ مرکز نگهداری قرچک و ۹ مرکز بازپروری در کل کشور که معتادان را در آنجا نگه میداشتند و حالتی شبهزندان داشت. تجربه نشان داده است اکثریت افرادی که ترخیص میشدند، بلافاصله مصرف را شروع میکردند. هومان نارنجیها در مورد مباحث روانی در ترک اعتیاد میافزاید: در ترک اعتیاد اجباری توجه چندانی به مباحث روانی نمیشود، برای مثال وضعیت به این صورت است که ما مردم را در خیابان کتک بزنیم و بگوییم باید زبان اسپانیایی یاد بگیرید یا بخواهیم مردم را با توسل به زور لاغر کنیم. او در ادامه اظهار میکند: راه جایگزین این نوع ترک این است که با مداخلات عمیق روانشناسی، تمایل معتادان به ترک را افزایش دهیم تا خود فرد بخواهد ترک کند یا اینکه این افراد در کمپها از نظر امکانات رفاهی به وضعیت مساعدی دست یابند و مدام از آنها تست اعتیاد گرفته شود، به این معنا که حضور آنها در مرکز ترک اعتیاد، منوط به دادن تست باشد. مراکز مختلف نگهداری از افراد در سراسر دنیا وجود دارد که پروتکلهایی دارند و اقداماتی در آنها صورت میگیرد. اینکه ما معتادان را به یک باره جمعآوری و وارد مراکز کنیم، به معنای درمان نیست. نباید نام چنین کاری درمان گذاشته شود؛ درمان مستلزم این است که فرد در آن مسیر باقی بماند. نارنجیها در رابطه با استفاده از روشهای غیرانسانی در برخی کمپهای ترک اعتیاد، خاطرنشان میکند: کمپها تاسیس میشوند و مردم به واسطه نیازی که دارند، باید بیمار خود را به این مراکز بفرستند. دلیل اینکه افراد به سمت کمپهایی میروند که از روشهای غیرانسانی استفاده میکنند، عدم آگاهی آنها و اطلاعرسانی ناکافی است. ما به مردم نمیگوییم کدام کمپ مناسب و کدام نامناسب است؛ حتی سایتی در این زمینه نداریم که مردم بدانند کدام کمپ ترک اعتیاد مجاز است. نتیجه نبود این آگاهی منجر به استقبال از مراکزی میشود که تمام کارهای غیرعلمی، غیرقانونی و غیراخلاقی را انجام میدهند.