روزنامه ایران: اهمیت و الزامات فناوری اطلاعات و ارتباطات در زندگی امروزه که همه چیز به سرعت در حال تغییر است بر کسی پوشیده نیست.
بدیهی است که حوزه آموزش نوین نیز به عنوان بخش مهمی از زندگی امروزه از این قاعده مستثنی نبوده و از این امکان بالقوه برای افزایش دسترسی به پیشرفت و کیفیت آموزشی بهره میگیرد. در این میان، آموزشهای ضمن خدمت معلمان را از آنجایی که اثرات و تبعات آن، گستره وسیعی از سرمایه انسانی را در برمی گیرد، شاید بتوان یکی از مهمترین و اثرگذارترین بخشهای حوزه آموزش دانست. در این ارتباط و در سال های اخیر با برگزاری آموزشهای ضمن خدمت در فضای مجازی تدریجاً این دورهها از شکل حضوری به غیرحضوری تبدیل شدهاند. اما فارغ از محاسن و معایبی که هر کدام از آنها میتواند داشته باشد، موضوع مهمی که کیفیت این نوع آموزش ها را تحت تأثیر قرار میدهد شکل و محتوای این دورههاست. متأسفانه از نظر محتوایی بعضی از این دورهها حتی کمترین ارتباطی با شغل و تخصص حرفه ای معلمان ندارند اما از آنجا که حضور در چنین دورههایی مبنای ارزشیابیهای سالانه و ارتقای شغلی معلمان قرار می گیرد، طبیعی است که مورد استقبال و حتی حمایت مالی معلمان نیز قرار گیرند.
اما به لحاظ شکلی هم ایرادات و انتقادات جدی متوجه برگزاری چنین دورههایی است. برای مثال شرکت موفقیتآمیز معلمان در چنین دورههایی صرفاً منوط به برگزاری یک یا چند آزمون تستی و کسب یک حدنصاب نمره شده است که قطعاً این شیوه را نمیتوان معیار مناسبی برای اندازهگیری و سنجش مهارت و دانستههای معلمان از شرکت در یک دوره آموزشی به حساب آورد. بزرگترین اشکال این شیوه ارزشیابی به زعم نگارنده این یادداشت و وادار ساختن معلمان به انجام هر کاری برای کسب نمره قبولی است که دقیقاً در تضاد با هدف توانمندسازی تخصصی معلمان است؛ برای مثال جزواتی به شکل فایل خلاصه و نکات مهم به همراه نمونه سؤال از محتویات یک دوره آموزشی توسط برخی فراگیران یا حتی برگزارکنندگان چنین دورههایی، تهیه شده و به آسانی در اختیار متقاضیان قرار میگیرد و یا اینکه معلمانی به شکل گروهی به یک کافی نت مراجعه کرده و یک نفر برای بقیه امتحان میدهد و البته مورد جالب تری که اخیراً در برخی گروههای تلگرامی مشاهده شده به این صورت است که افراد شرکتکننده در آزمون، همزمان یک تصویرِ اِسکرین شات از صفحه مانیتور حاوی سؤال مورد نظر را به آن گروه تلگرامی ارسال کرده و با مشورت دوستان حاضر در آن گروه به سؤالات آزمون پاسخ میدهند!
بخش طنزگونه و البته تأسف بار این ماجرا هم نحوه برخورد مسئولان برگزارکننده چنین آزمونهایی با معلمان به مثابه دانش آموزان است. بطوری که تلاش میکنند با تغییراتی در شکل برگزاری آزمونها و ایجاد محدودیتهای زمانی به زعم خود مانع بروز چنین رفتارهایی از سوی همکاران خود شوند!
پرسش اساسی که اینجا مطرح میشود این است که واقعاً فایده برگزاری دورههای آموزشی با چنین سازوکارهای معیوبی - هرچند با محتوای مناسب - چیست و تا چه حد در افزایش سطح علمی و توانمندسازی معلمان مؤثر خواهد بود؟
پیشنهادی برای تغییر
می توان با دعوت از تمام معلمان کشور یک پایگاه داده بزرگ از تجربیات و اندوختههای آنان در خصوص محتوای مورد نیاز برای آموزشهای ضمن خدمت به تفکیک مقطع تحصیلی و رشته درسی مورد نظر ایجاد کرد؛ به طوری که معلمان بتوانند علاوه بر دانش، مهارتها و تجربیات خودشان،ایدهها، ابتکارات و خلاقیتهای خود را نیز در عرصه آموزش در معرض دید یکدیگر قرار دهند. در چنین سیستمی معلمان اجازه خواهند داشت که در تعاملی چند سویه ایدههای یکدیگر را بهینه و تکمیل کنند. براساس بازدیدها، نظرات، پیشنهادات و بازخوردهایی که نسبت به چنین طرحهایی در این پایگاه داده پیشنهادی ارائه میشود، فردی که چنین ایده ای را مطرح کرده است، امتیاز میگیرد. این امتیازها هم میتواند باعث بیشتر دیده شدن ایده مورد نظر و فرد طراح ایده شود و هم اینکه به نحوی میتوان افرادی را که مشارکت و خلاقیت بیشتری از خود نشان میدهند مورد تشویق و تقدیر قرار داد و به این ترتیب این خود باعث انگیزش بیشتر کارکنان و تقویت چنین سیستمی خواهد شد.