فرزندان مرد سالخورده که تصور می کردند پدرشان سالها قبل و پس از طلاق مادرشان فوت کرده است درکمال ناباوری او را دراندیمشک یافتند.این درحالی بود که آنها سالها به دنبال یافتن محل دفن پدر بودند.
رکنا: بعضی از اهالی او را به نام «آقا رضا» میشناسند و بعضی دیگر با اسم «عمو رضا» صدایش میکنند. سالهاست در کنار سینما راه آهن اندیمشک زندگی کرده و حالا توانسته بعد از 38 سال فرزندان گمشدهاش را پیدا کند و آنها را در آغوش بکشد.
مرد 76 ساله که اسم واقعیاش «رضاقلی قیاس» است، در روستای سردشت دزفول به دنیا آمده و سالها بعد در اصفهان ازدواج کرده بود. عمورضا بعد از چند سال زندگی مشترک به دلیل اختلاف خانوادگی از همسرش طلاق گرفت و برای ادامه زندگی ازاصفهان رفت وهیچکس هم ازاواطلاعی نداشت.اما او همواره با خاطرات فرزندانش زندگی میکرد و بسیاری از اهالی اندیمشک پیرمرد را دوست داشتند. تا آنکه چند نفر از دوستانش بیآنکه عمورضا بداند دست به کار شدند و او را در ماه مبارک رمضان حسابی غافلگیر کردند. در نهایت با تلاش مسئولان اجرایی این شهرستان پیرمرد توانست فرزندانش را بیابد. به این ترتیب فرزندان عمورضا برای دیدار با پدر گمشده خود پس از 38 سال جمعه شب از اصفهان وارد اندیمشک شدند و مراسم دیدار این مرد سالخورده با فرزندانش در محل فرمانداری اندیمشک برگزار شد.
مرد 76 ساله که ازشدت خوشحالی در پوست خود نمیگنجید پس از به آغوش کشیدن فرزندان و نوههایش گفت: «سالها قبل به علت اختلاف خانوادگی از همسرم جدا شدم و او سرپرستی فرزندانم را عهده دار شد. در این سالها همسر و فرزندانم به مکان نامعلومی رفته بودند که جستوجوی من برای یافتن آنها بینتیجه مانده بود.»
عمورضا با بیان اینکه کوچکترین فرزندش هنگام جدایی سه ماهه بوده، اضافه کرد: «به دنبال نیاز به عمل جراحی احتیاج به کد ملی داشتم، بنابراین با مراجعه به اداره ثبت احوال اندیمشک و استعلام اداره ثبت شماره تلفنی از نوهام پیدا کردم و از این طریق موفق به یافتن فرزندانم شدم.»
رضا قلی قیاس در حالی که با دیدن فرزندان ونوههایش اشک چشمانش جاری شده بود از مسئولان اجرایی شهرستان اندیمشک و دوستان نیکوکارش که در این سالها به وی امید بخشیده بودند تشکر کرد.
غلامرضا و علیرضا فرزندان این مرد نیز پس ازملاقات پدر، با چشمانی اشکبار به شرح رنج سالها جدایی پرداختند. آنها به حاضران گفتند؛ به گمان اینکه پدرشان از دنیا رفته سالها بود که هر شب جمعه برایش فاتحه می خواندند.علیرضا فرزند کوچک خانواده گفت: «از بدو تولد، پدرم به دلیل اختلاف خانوادگی از مادرم جدا شده و در این سالها فکر میکردیم او فوت کرده است.»
وی با بیان اینکه خواندن فاتحه و قرآن در روزهای پنجشنبه برای پدرم جزئی از برنامه زندگی ما شده بود، افزود: «در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان از خداوند درخواست کردم حداقل سنگ قبر پدرم را پیدا کنم که در کمال ناباوری و 24 ساعت بعد فردی ناشناس که بعدها مشخص شد رئیس اداره ثبت احوال اندیمشک و از دوستان پدرم بوده خبر زنده بودن او را به ما داد.»
غلامرضا دیگر فرزند این خانواده در حالی که دستان پدر را میبوسید این فراق 38 ساله را سراسر اندوه دانست و گفت: «در سالهای ابتدای جدایی برای یافتن پدر تلاش کردم اما نتیجه نگرفتم.»
فرزند دوم این مرد گفت: «سال 1370 به اداره ثبت احوال اندیمشک مراجعه کردم، در آن زمان گواهی فوت پدرم ثبت شده بود بنابراین از زنده بودن پدر قطع امید کردیم.»
حمزه قهرمانی رئیس اداره ثبت احوال اندیمشک نیز با اشاره به تلاش صورت گرفته برای یافتن خانواده این مرد گفت: «سامانه منسجم ثبت احوال، بعد از سالیان طولانی چشمان این مرد را با دیدن فرزندانش پر فروغ کرد.»
براساس این گزارش، نوهها و فرزندان مرد سالخورده که با حلقههای گل از پدر سالخورده خود پس از سالها دوری استقبال کرده بودند به همراه وی راهی اصفهان شدند.