تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

TEHRANYNEWS.IR


زينی‌برکات فارسی شد
تاريخ خبر: چهارشنبه، 30 دی 1394 ساعت: 11:09

"حال و روز مردم مصر پريشان است، چهره قاهره غريب شده و با آنچه كه در سفرهای قبلی ديده بودم بسيار تفاوت کرده است. حرف‌های مردم نیز تغيير کرده است. من با زبان و لهجه‌هاي سرزمينشان آشنا هستم. در نگاهم، چهره قاهره شبيه بيماري در حال گريه است، يا  يا مثل زني وحشت‌زده، که از تجاوز در آخر شب هراسان است...".


زینی برکات/جمال غیطانی/ ترجمه رضاعامری/ قطع رقعی/ 254 صفحه/ قیمت 17هزار تومان/ انتشارات دنیای اقتصاد
 
در "زيني بركات” که به اکثریت زبان‌های دنیا ترجمه شده است، شاهد حركت جمال غيطاني  به سوي رمان شرقی متمايزي هستيم. به سوي گونه‌ای رمان – تاريخ جديد،‌ با شكلي كه می‌كوشد واقعيتي پيچيده و درهم تنيده را از خلال ميراث نوشتاري كهن و به طور مشخص با تكيه بر تاريخ عرب ترسيم نمايد. تاريخي كه با نشانه‌های گذشته‌ای خود می‌خواهد ‌رمزي از وقايع اكنون تاريخ مصر هم باشد. زيني بركات جهاني روايي را می‌سازد، كه امنيت در آن متلاشي شده است؛ حكومتي كه بر اساس دستگاه امنيتي خود پايه‌گذاري شده و اين دستگاه به سان "افتخاري سلطنتي” معرفي‌می شود. حكومتي با دستگاه‌هاي عريض و طويل اما از درون پوسيده، كه فساد و رشوه خواري و فقر و ثروت‌های بي حد و حصر از نشانه‌های آن است. حكومتي كه با دسته‌ای از محتكران و سود جويان از يك سو و خانه‌های فساد از  سوئي و طلبه‌های علم و كلام و آزادي خواهان  از سوي ديگر محاصره شده است. طرح روايتي از تناقضات و نزاع‌های خانگي  - حکومتي،  با سر دسته جاسوساني به نام  "زكريا بن راضي”.
 
زکريا، شخصيتي قدرتمند با نيرويي شبه اسطوره اي، و به سان حکمراني  شعبده گر، آماده هر گونه نيرنگ و به دام انداختن انسان‌ها است. تصويري از ديكتا توري كه در هر امري دخالت ‌می‌كند وبر همه چيز نظارت دارد، حتي شخصي ترين و دقيق ترين اسرار مردمان سرزمينش!  
 
اجتماعي كه در رمان با آن سر و كار داريم، جامعه‌ای است كه حول محور سلطه و حاكميت شكل گرفته و دو دسته از مردمان در آن مشخص اند : نخست حكومتيان و اعوان و انصار آن‌ها و نزاعشان بر سر قدرت و چگونگي اداره كردن امور و رابطه اشان با مردم.  دوم ،‌جامعه محكومان که متشکل  از تاجران كوچك و اصناف و دانشجويان علوم ديني "الازهر” و كشاورزان و... هستند. 
 
گروه نخست گروه حاكمان با لحني آمرانه و خطابي و از بالا و با هشدار و جبروت برخورد می‌كنند، ‌با زباني يكه، ابلاغي و قاطع و ايدئولوژيك كه در پشت نقاب زبان كتب مقدس و احاديث و آمريت ايستاده است.
 
اما گروه دوم، يعني جهان مردم عوام، هدف سلطه حاكمان است، گروهي که  در مقابل قدرت  خوار و خاضع است و مشكلات خاص خود را دارد. مردم اين جهان زندگي غير ايمني را می‌گذرانند كه همواره تهديد به نابودي می‌شود  – از خلال جاسوس‌ها و محتسب – پس هميشه در اين آرزو به سر می‌برند كه حاكمي عادل يا محتسبي جديد بيايد و با خود عدل وداد و آرامش را براي آن‌ها به ارمغان  بياورد. اين جهان افكار و آرزو‌های خود را در ميان ائمه مساجد، ريش سفيدان محل، شعراي دوره گرد و نوازنده و.. جستجو می‌كند.
 
با اين حصار سلطه حکومت و همين طور حصار ايدئولوژيك، مردمان گروه دوم، مردماني خاضع و منفعل و تما شاچي هستند و در مقابل كوچكترين حادثه غير مترقبه‌ای ضربه پذيرند. به اين سبب عاجز از مشاركتي ايجابي در امور هستند و ايمان آورده اند كه تغيير موكول به قدرت و نيرويي مافوق بشري و آسماني است. 
 
 اين چشم انداز وسيع نويسنده را قادر می‌سازد تا در آن واحد، با سطوح متعدد روايت درگير باشد، از اتاق خواب زكريا بن راضي تا ميدان الازهر – ميدان عمومي شهر.
 
تقاطع روايت‌های مختلف در نهايت به يک نوع وحدت فرميک می‌رسند، که ساختار شکلي رمان بر اساس آن استوار شده است. اين ساختار رمان را از آن وضعيت تاريخي و زبان گذشته و روابط  به سوي امروزو ساختارهاي امروزي می‌کشاند.

متن زیر برشی از این کتاب است:
«حال و روز مردم مصر پريشان است، چهره قاهره غريب شده و با آنچه كه در سفرهای قبلی ديده بودم بسيار تفاوت کرده است. حرف‌های مردم نیز تغيير کرده است. من با زبان و لهجه‌هاي سرزمينشان آشنا هستم. در نگاهم، چهره قاهره شبيه بيماري در حال گريه است، يا  يا مثل زني وحشت‌زده، که از تجاوز در آخر شب هراسان است. آسمان هم صفاي خود را از دست داده و با مه آمده از سرزمين‌هاي دور، گرفته و ماتم‌ زده و سياه شده است. ياد شهرهاي كوچك وبا زده‌اند مي‌افتم. ‌هوا از رطوبت شرجي سنگين شده است، انگار خانه‌ها در انتظار تقدير ناشناخته‌اي هستند كه دير يا زود بر سر آن‌ها فرود مي‌آيد.»