تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

TEHRANYNEWS.IR


وقتي كرباسچی حجت‌الاسلام شد
تاريخ خبر: سه شنبه، 24 آذر 1394 ساعت: 14:15

محمد علی ابطحی در ستون "خاطرات مديريت راديو در دهه ٦٠" در روزنامه اعتماد نوشت:
در اوج جنگ، درگيري‌هاي مسلحانه منافقين، اختلافات داخلي تند بين جريان بني صدر و حزب جمهوري اسلامي و نيز اختلاف بين نيروهاي راست و چپ كه در آن ايام با تيتر خط سوم جريان داشت. جريان خط سه در يك تعريف نانوشته جريان چپ‌تر و بنا به معيارهاي آن روزها مترقي‌تر شناخته مي‌شد.

حمايت ضمني آيت‌الله منتظري و بيت ايشان و نيز حمايت ضمني مرحوم حاج سيد احمد آقاي خميني از جريان خط سه از يك سو و جريان مقابل آن كه بيشتر مستظهر به محوريت آيت‌‌الله مهدوي كني بود، فضاي سياسي تند ولي مخفي را در اردوگاه داخل انقلاب ايجاد كرده بود. در چنين شرايطي راديو كه پر مخاطب‌ترين رسانه بود، برنامه مهمي داشت به نام سخنراني ساعت يك بعدازظهر كه در آن مي‌شد اين خط و خطوط‌ها به صورت نامريي مشهود باشد. اين تنها برنامه سياسي داخلي بود.

اخبار كه در اختيار حوزه معاونت سياسي بود و به مديريت راديو مرتبط نبود و تنها برنامه پرشنونده راديو كه قبل از اخبار ساعت دو بود و در بين سياسيون موردتوجه ويژه بود، سخنراني‌ها بود. برنامه «سخنراني ساعت يك تا دو» بخش مهمي بود. از روزهاي اول ورود به راديو تمركز سفارشات مثبت و منفي توسط مسوولاني كه مي‌ديدم در مورد سخنراني بود. اين نكته را هم بايد توجه داشت كه بيشتر مسوولان سخنران بودند و تلويزيون هم كمتر سخنراني پخش مي‌كرد. آن زمان جنگ بود و ساعت دو اخبار داشت و راديو بسيار تعيين‌كننده بود. شايد تنها جايي كه به سرعت مشخص كرد كه راديو يك مرتبه از نظر گرايش سياسي متفاوت شده و معلوم شد كه از اين پس راديو متعلق به جناح ديگري است، سخنراني‌هاي ساعت يك تا دو بود. من البته صادقانه مي‌گويم كه جز اين حوزه به عنوان يك آدم سياسي، بقيه حوزه‌ها را اصلا به سياست آلوده نكردم ولي مسووليت مستقيم برنامه سخنراني ساعت يك تا دو را در اختيار خودم گرفتم.

يعني اصلا برنامه سخنراني را در زير هيچ گروهي نگذاشتم و در دوران من اين گونه شد كه گروه مستقلي به نام گروه سخنراني درست كردم و در گروه سخنراني هم مسوولي نگذاشتم وخودم مسوول آن بودم. دوستي به نام آقاي بيرانوند بود كه الان شنيدم بازنشست شده، خيلي پسر آرامي بود. ايشان را به عنوان مسوول اجرايي خودم در گروه سخنراني گذاشتم ومسوول مستقيمش خودم بودم. هر روز ساعت ١٠، ١١ صبح كه مي‌آمدم نيم ساعتي سخنراني را مرور مي‌كردم و ليست‌هايم را چك مي‌كردم و از ميان نوار سخنرانان يكي را انتخاب مي‌كردم.

 در خيلي از موارد سخنراني‌ها از شهرستان‌ها مي‌آمد و در خيلي از مواقع هم خودم ضمن هماهنگي با سخنران، گروه مي‌فرستادم تا سخنراني را ضبط كنند تا آماده پخش شود. گاهي هم اصلا به خاطر موضوعي كه علاقه‌مند بوديم در كشور مطرح شود سفارش سخنراني مي‌داديم. به افراد مورد نظر مي‌گفتيم كه در اين حوزه، ما سخنراني شما را پخش مي‌كنيم. سخنران هم مهم نبود كه در كجا حرف مي‌زند، گاهي در يك مسجد كوچك محل حرف مي‌زد و بي‌توجه به جو جلسه براي كل كشور حرف مي‌زد و ما پخش مي‌كرديم. اين برنامه گرچه يك ساعت از بيست و چهارساعت راديو بود، ولي از نظر سياسي راديو را در بلوك‌بندي سياسي متحول كرد و چشم سياسيون مختلف داخلي به آن بود.

 البته زمان پخش شدن سخنراني‌ها هم خيلي مهم بود. صادقانه، اگر اعتراف كنم، در اين برنامه بيشتر سراغ كساني كه هم جناح سياسي خودمان كه آن زمان هم جناح دفتر امام تلقي مي‌شدند، مي‌رفتيم. سخنراني‌هاي حساسي را كه در دعواها خيلي تعيين‌كننده بود پخش مي‌كردم يا آدم‌هايي كه اصلا خيلي اهل سخنراني نبودند ولي من دوست داشتم به نحوي در كشور مطرح‌شان كنم.  يك نمونه به ياد دارم از آقاي غلامحسين كرباسچي كه از نزديكان مرحوم احمد آقا بود و در آن دوران تازه استاندار اصفهان شده بود با عنوان حجت‌الاسلام والمسلمين كرباسچي سخنراني پخش كردم چون معمولا سخنراني‌ها از روحانيون منتشر مي‌شد و علاقه‌مند بوديم كه از ايشان سخنراني پخش كنيم و نمي‌شد به عنوان يك استاندار از او سخنراني پخش كرد، از عنوان حجت‌الاسلام استفاده كرديم. در ابتداي انقلاب مجموعه‌اي از روحانيون بودند كه همان اوايل انقلاب لباس‌شان را درآوردند؛ مثل آقايان دكتر هادي و كرباسچي.

 اين بحث سخنراني‌ها خيلي بالا گرفت و چند بار به ياد دارم كه احمد آقاي خميني ما را به دفتر امام خواست و در حقيقت نوعي تشويق مي‌كرد كه اين خط را جلو برويد و خيلي خوب است. كار پخش سخنراني آنقدر پراهميت شد كه ملاك قضاوت در مورد عملكردمان در بين سياسيون شد. جريان خط سه و دفتر امام كه تفكر مشتركي داشتيم تشويق و تقدير مي‌كردند و به همان ميزان جناح راست كه در مجلس بودند و حاميان قدرتمندي هم داشتند ميانه خوبي با من نداشتند.

 اما واقعيت اين است كه به دليل حمايت دفتر امام از كار ما، جرات اين كارها را داشتيم. هيبت و جايگاه امام هم به اندازه‌اي بود كه كسي نمي‌توانست به آن تفكر كه جناح دفتر امام حامي آن بودند، كاري داشته باشند. مهم‌ترين اتفاق سخنراني‌ها مساله‌اي بود كه راديو به تشويق حاج احمد آقا روبه‌روي رييس‌جمهور وقت قرار گرفت كه در شماره آينده مطرح خواهم كرد. اين نكته هم قابل توجه بود كه به خاطر ارتباطات من و موافقت كلي آقاي محمد هاشمي، مديرعامل صدا وسيما هم در اين امر دخالت زيادي نمي‌كرد.