آرمان: یکي از مواردي كه اين روزها زياد با آن مواجه ميشويم، پديدهاي به نام «كوچ مجازي» است. «كوچ مجازي» را براي اشاره به اين مساله به كار برديم كه افراد با آمدن يك رسانه جديد كه بهزعم خودشان امكانات بيشتري از رسانه قبلي دارد به صورت دسته جمعي استفاده از رسانه قبلي را به حداقل ميرسانند و شروع به عضويت در رسانه جديد ميكنند. اين پديده بهويژه در كشور ما بيش از هر جاي ديگري روي ميدهد و حتي ميتوان از آن به عنوان مدگرايي در مصرف رسانهاي هم ياد كرد.
وايبري كه امروز به يك سرزمين متروك شبيه شده است و اعضايش به حداقل رسيدهاند، روزگاري براي خود برو و بيايي داشت. حدود پنج ماه قبل با يك كوچ مجازي، وايبر موقعيت خود را از دست داد و تلگرام جايش را گرفت. سرنوشتي كه براي وايبر اتفاق افتاد، سرنوشتي است كه براي بسياري از رسانهها و شبكههاي جديد اتفاق ميافتد، شبكههايي كه زماني انبوهي از استفادهكنندگان را داشتند و رونقشان زبانزد بود. در حال حاضر از تعداد كمي از افراد هم كه در اين شبكهها باقي ماندهاند هر روز كاسته ميشود. كوچ مجازي با ماهيت رسانههاي مجازي جديد كه به اينترنت متكي هستند بيشتر همخواني دارد، زيرا اين سرنوشت هيچگاه براي رسانههاي جمعي به اين شدت روي نداد. با آمدن راديو شايد از نقش روزنامه كاسته شد ولي راديو هيچگاه جاي روزنامه را نگرفت و روزنامه همچنان به حيات خود در جامعه بشري ادامه داد. حتي اختراع رسانه تاثيرگذار و با امكانات ديداري و شنيداري بيشتري مانند تلويزيون هم نتوانست راديو و روزنامه را به حاشيه براند. اما در رسانههاي مجازي جديد كوچ مجازي به وفور روي ميدهد و بسياري از رسانههايي كه تا ديروز ورد زبان همه بودند اين روزها نه تنها به حاشيه رانده شدهاند، بلكه بعضي از آنها حتي به مرگ زودهنگام هم دچار شدهاند.
تلگرافي شدن مطالب در فضاهاي جديد
«وبلاگها فضاي خصوصيتري داشتند و مطالبي كه در آنها منتشر ميشد تخصصيتر بود. چون وبلاگ را دير به دير آپديت ميكرديم در آن مطالب حسابيتري ميگذاشتيم كه از نظر محتوا از فيسبوك و ديگر رسانهها قويتر بود و كمتر مطالب بيمحتوا در آن پيدا ميشد.» اينها گفتههاي ناهيد 26 ساله است كه يك وبلاگنويس فعال بوده است، ولي با آمدن رسانههاي ديگر و خلوت شدن فضاي وبلاگنويسي مجبور به كوچ مجازي شده است، اما با اين وجود هنوز هم فضاي وبلاگ نويسي را به بسياري از فضاهاي ديگر ترجيح ميدهد و به «آرمان» ميگويد: «زماني كه وبلاگنويسي رواج داشت ما وبلاگنويسها و مخاطبان وبلاگها براي مطالب طولاني وقت ميگذاشتيم و آنها را به دقت ميخوانديم و معمولا سعي ميكرديم كه كامنتهاي تخصصياي كه به خوبي نقاط ضعف و قوت مطلب را بيان ميكند بگذاريم، اما با آمدن فيسبوك مطالب تلگرافي شد و كامنتها و لايكها هم غيرتخصصي شدند و حتي بعضي اوقات افراد بدون خواندن مطلبي آن را لايك ميكنند.» او ادامه ميدهد: «اين فضاي جديد مردم را بيحوصله كرده است و آنها براي مطالب وقت نميگذارند و سرسري از كنار آنها رد ميشوند. تاثير اين مساله بيش از هر چيزي بر آمار مطالعه در كشور ما مربوط بوده و باعث كاسته شدن از آن شده است.» از سال 91 او به جرگه فيسبوكيها ميپيوندد. در اين باره ميگويد: «دليل عضويتم در فيسبوك يافتن دوستان جديد و ارتباط برقرار كردن با افرادي بود كه در حوزه فعاليت من بودند. اما بعد از مدتي كه بيشتر پستهاي فيسبوكي تبديل به چرت و پرت شدند و مرز خصوصي آن كمتر شد از فعاليتم در فيسبوك كاستم و در حال حاضر هم با آمدن وايبر و بعد از آن هم تلگرام بيشتر در اين شبكههاي موبايلي كه دسترسي به آنها آسان است فعال هستم.» از او درباره ساعات استفادهاش از اين شبكهها سوال ميكنيم، او ميگويد: «بهطور ميانگين سه ساعت از تلگرام استفاده ميكنم ولي استفادهام از فيسبوك به هفتهاي يك بار آن هم در حد نيم ساعت محدود شده است.»
اعلام مرگ فيسبوك توسط خودش
شبكههاي اجتماعي مجازي و شبكههاي اجتماعي موبايلي هر كدام نقشهاي متفاوتي را به عهده دارند اما به نظر ميرسد كه در جامعه ما اين شبكهها دائم در حال گرفتن جاي يكديگر هستند و هر شبكهاي كه امكانات بيشتري داشته باشد به راحتي شبكههاي ديگر را كنار ميزند و خودش در جاي آنها مينشيند. شايان 28 ساله فعاليت در فضاي مجازي را با عضويت در فيسبوك آغاز كرده است. او درباره عضويتش در فيسبوك به «آرمان» ميگويد: «افراد زيادي عضو فيسبوك شده بودند و تعداد زيادي از دوستانم هم در اين فضا عضو بودند، به همين دليل من هم عضو اين شبكه اجتماعي شدم. پيدا شدن يک سري صفحهها كه با لايك كردنشان ميتوانستيم اطلاعات زيادي به دست آوريم باعث شد فعاليتم در فيسبوك بيشتر شود. اطلاعاتي كه هر فردي درباره خودش در فيسبوك گذاشت باعث ميشد كه افراد همفكرش را به سمت خودش جذب كند.» او درباره اعتيادش به فيسبوك ميگويد: «بعد از مدتي حضورم در فيسبوك تبديل به اعتياد شد به حدي كه 24 ساعت شبانهروز در فيسبوك حاضر بودم. اما بعد از مدتي فيسبوك از ماهيت علمياش خارج شد و به محلي براي فضولي و كنجكاوي كردن در كار ديگران تبدیل شد. با اينكه من خيلي دير در شبكههاي موبايلي مانند وايبر و تلگرام عضو شدم ولي عضويتم در اين شبكهها باعث كاستن از سطح فعاليتم در فيسبوك شد. به حدي كه الان فقط روزانه حدود نيم ساعت در فيسبوك ميچرخم.» او از اعلام مرگ فيسبوك توسط خودش سخن ميگويد و ادامه ميدهد: «زماني كه صفحههاي فيسبوك كانال تلگرامشان را براي ارتباط با كاربرانشان ميگذارند اين اعلام مرگ فيسبوك توسط خودش است.» با اين وجود او به احياي دوباره فيسبوك اميدوار است و ميگويد: «با توجه به اينكه احتمال فيلتر شدن تلگرام وجود دارد به نظر من بعد از مدتي همه افراد از اين شبكهها فاصله ميگيرند و دوباره به فيسبوك بازميگردند و يكي از دلايل اصلي اين مساله اين است كه در فيسبوك هنوز هم جنبه اجتماعي بودن غلبه دارد. در حالي كه در شبكههاي جديد اين جنبه اجتماعي كمرنگ است و كاربرد آنها بيشتر براي جنبههاي خصوصي مانند چت رايگان است.» شايان از عضويتش در شبكههاي اجتماعي هم شاكي است و ميگويد: «تا قبل از اينكه در شبكههاي اجتماعي عضو شوم روزي هشت ساعت مطالعه ميكردم ولي از وقتي كه در اين شبكهها عضويت فعال پيدا كردهام روزي فقط نيم ساعت كتاب ميخوانم.»
زندگي تلگرامي به كجا ميرسد؟
اگر زماني صحبت از عضويت 12 ميليون ايراني در فيسبوك سر و صداي زيادي به پا كرد، ولي در حال حاضر اختراع روز افزودن رسانهها و استفاده فراتر از انتظاري كه از آنها در ايران ميشود باعث شده است كه عضويت 20 ميليون ايراني در تلگرام چندان هم اتفاق نادر و دور از انتظاري نباشد. زماني كه تلگرام با امكانات بيشترش رونق يافت، وايبر و بسياري ديگر از اپليكيشنهاي موبايل به حاشيه رانده شدند. همين اتفاق باعث ميشود كه آينده خود تلگرام هم در هالهاي از ابهام قرار بگيرد. اگر ديروز صحبت از «زندگي وايبري» ميشد امروز به راحتي ميتوان از جانشين شدن «زندگي تلگرامي» به جاي آن صحبت كرد و معلوم نيست در آينده كه با توجه به سرعت اختراعات رسانهاي چندان هم دور نيست، كدام نرمافزار جديد تلگرام را حاشيهنشين خواهد كرد! يكي از رسانههاي جديدي كه با توجه به امكانات خاصي كه دارد توانسته است با اقبال زيادي مواجه شود اينستاگرام است. حدود پنج ميليون ايراني عضو اين شبكه هستند و به نظر ميرسد با توجه به روند رو به رشدي كه اين رسانه دارد حداقل تا چند سال آينده با اقبال بيشتري هم مواجه خواهد شد. مرضيه 24 ساله از عضويتش در اينستاگرام ميگويد: «حدود يك سالي است كه در اينستاگرام عضو هستم. اوايل دليل عضويتم در اينستاگرام اين بود كه بيشتر دوستانم اينجا عضو بودند، ولي بعدا فعاليتم در اين فضا بيشتر شد و در حال حاضر هم بيشتر از شبكههاي موبايلي ديگر به آن عادت دارم و زمان بيشتري را در آن ميگذرانم.» او ادامه ميدهد: «در اينستاگرام 240 فالوئينگ و 130 فالوئر دارم. بيشتر اوقات صفحه دوستانم را چك ميكنم و بعضي اوقات هم خودم كپشنهايي ميگذارم ولي يكي از كاربردهاي اصلي اينستاگرام براي من جنبه تبليغاتيش است. بيشتر مدلهاي جديد لباس، كفش، آرايش و... را در اين شبكه پيدا ميكنم.» تا قبل از اينكه در شبكههاي موبايلي عضو شود، از اعضاي فعال فيسبوك بوده است، اما بعد از آمدن اين شبكهها از فيسبوك فاصله گرفته و در آنها فعال شده است و الان هم چهار ماه است كه به فيسبوكش سر نزده است. خودش در اين باره ميگويد: «اشتراكگذاري پست از طريق شبكههاي موبايلي راحتتر بود و احتياجي به فيلترشكن نداشت و همين دسترسي آسان باعث شد كه فعاليتم در اين شبكهها بيشتر از فيسبوك شود.» او از كوچ مجازي هم شاكي است و ميگويد: «عضویت همه دوستانم در تلگرام و انتقال همه گروههايي كه در آنها عضو بودم به تلگرام، باعث شد كه من هم وايبر را ترك كنم و به تلگرام بيايم. ولي من وايبر را بيشتر دوست داشتم. در وايبر سطح فعاليتم از تلگرام بيشتر بود ولي در حال حاضر در گروههاي تلگرامياي هم كه عضو هست، هيچ فعاليت خاصي ندارم.» او ادامه ميدهد: «من در شبكههاي ديگري مانند ايمو، لاين و تانگو هم عضو بودم ولي به نظرم وايبر از همه اينها بهتر بود. البته قبل از وايبر در وي چت عضو بودم. وي چت فضاي خاص خودش را داشت و از اين شبكههاي جديد بهتر بود.»
وداعي كه گريزناپذير است
«من در تلگرام احساس امنيت نميكنم، با اينكه در اين شبكه عضو هستم ولي بيشتر ارتباطهاي خصوصيام از طريق واتسآپ هستند. به نظرم در واتسآپ حريم شخصي بيشتر است. شلوغي بيش از حد تلگرام را دوست ندارم.» اينها گفتههاي آرزو 22 ساله است كه فضاي تلگرام را دوست ندارد ولي از روي اجبار اينكه همه دوستانش در اين فضا عضو هستند، مجبور به عضويت در اين فضا شده است. او در اين باره ميگويد: «من گروههاي تلگرامي را دوست ندارم، در اين فضا هر كس هر چيزي كه دلش بخواهد ميگذارد و به نظرم سطح محتوا در اين فضا خيلي پايين آمده است. اينكه هيچ نظارتي بر محتوا وجود ندارد خيلي اتفاق بدي است.» قبل از اختراع شبكههاي جديد يكي از اعضاي فعال فيسبوك بوده است كه روزي حداقل شش تا هفت ساعت را در اين فضا سپري ميكرده است. «من حدود شش سال است كه در فيسبوك عضو هستم. با اينكه حدود دو سال است كه در فيسبوك فعاليت خاصي ندارم، ولي فيسبوك براي من هنوز هم جنبه اطلاعرسانياش را دارد و بسياري از اخبار مهم را از فيسبوك دريافت ميكنم.» او ادامه ميدهد: «يكي از دلايل اصلي كاسته شدن از فعاليتم در فيسبوك، عضويتم در اينستاگرام بود. حدود چهارماه است كه در اينستاگرام عضو هستم و روزانه حدود سه تا چهار ساعت زمان را در اين فضا سپري ميكنم. به نظرم اينستاگرام بهويژه در زمينه گذاشتن عكس امكانات جديدي دارد كه فيسبوك فاقد آنها بود.» براي هر كدام از كوچهاي مجازي دلايل متفاوتي ذكر ميشود اما به نظر ميرسد كه ماهيت گذري رسانههاي مجازي جديد، نه تنها بر محتواي رسانهها بلكه به خود رسانهها هم سرايت پيدا كرده است به حدي كه نميتوان به هيچ رسانهاي در اين فضا دل بست، زيرا ممكن است به يك سال هم نرسيده وداع با آن گريزناپذير شود.