ورود انصارالله یمن به سطح جدید نبرد با اسرائیل همگام با سایر ارکان مقاومت، پیامدهای راهبردی برای اسرائیل و متحدان آن در منطقه به همراه خواهد داشت. حملات متقابل اسرائیل نیز اثر چندانی بر اراده انصارالله ندارد؛ همان طور که حملات سنگین آمریکا و ائتلاف بین المللی آن اثری بر توان عملیاتی یمنی ها نداشت.
به گزارش ایسنا، مصطفی نجفی در یادداشتی در سرمقاله روزنامه خراسان نوشت:
عملیات تاریخی و بی سابقه انصارالله یمن در قلب اسرائیل یعنی تلآویو نخستین حمله یمنیها به عمق سرزمینهای اشغالی بوده است. این عملیات در هماهنگی کامل اطلاعاتی، میدانی و مستشاری با حزبالله انجام شده است. هدف اصلی آن، احیا و ارتقای بازدارندگی میدانی جبهه مقاومت و جلوگیری از حمله اسرائیل به خاک لبنان است. عملیات انصارالله، ترس از گسترش جنگ را از مرزهای سرزمین های اشغالی به پایتخت آن منتقل کرد. این مسئله فشارهای داخلی بر نتانیاهو برای پایان جنگ را احیا می کند. نکته قابل توجه این که هیچ کدام از لایه های پدافندی اسرائیل نتوانستند پهپاد جدید یمنی ها را نه تنها منهدم بلکه رهگیری کنند که بدون شک یک شکست بزرگ برای سیستم پدافندی اسرائیل بوده است. در این میان باید به چند نکته مهم دیگر اشاره کرد:
۱. حمله بی سابقه انصارالله به تل آویو و پاسخ متقابل اسرائیل با حمله به الحدیده یمن، آغازگر منازعه جدیدی در غرب آسیاست که قواعد جنگی جدیدی را ایجاد خواهد کرد؛ قواعدی که نظم امنیتی منطقه را متاثر خواهد کرد. یکی از مهم ترین این قواعد، امکان و توان عملیات راهبردی جبهه مقاومت در هر نقطه از منطقه متناسب با ضرورت امنیتی است. با مشاهده روند پیشرونده اقدامات ارتش یمن در جنگ غزه، کاملاً مشخص است که انصارالله پیش از این نیز توانایی و ابزارهای لازم برای حمله به سرزمین های اشغالی را داشته اما از رو کردن تمام توانمندیهای نظامی خود خودداری کرده و سیاست گسترش تدریجی جبهه جنگ را در پیش گرفته است. بنابراین با اصرار تندروها به ادامه نبرد، یمنیها نیز برای تنبیه دشمن به گزینههای جدید متوسل شدند.
۲. برای اولین بار است که یمن و اسرائیل به صورت مستقیم و با پذیرش مسئولیت آن، اقدام نظامی در عمق سرزمینی یکدیگر انجام داده اند که در تاریخ منازعات منطقه بی سابقه است.
۳. حملات یمنی ها براساس راهبرد «جبهه یکپارچه و هماهنگ مقاومت» و «توزیع ریسک» تداوم خواهد داشت. به نظر می رسد، حمله نخست برای آغاز یک منازعه فرسایشی انجام شد تا توان عملیاتی نیروی هوایی اسرائیل به جبهه ای وسیع تر مشغول شود.
۴. حمله احتمالی بعدی انصارالله فشار امنیتی بزرگ تری به اسرائیل وارد خواهد کرد. هرگونه حمله جدید به عمق سرزمین های اشغالی می تواند راهبردی تر و با اثرات امنیتی بیشتر باشد.
۵. احتمالا فشار عملیاتی سایر جبهه ها به ویژه عراق همگام با حملات انصارالله بیشتر خواهد شد تا اسرائیل قبل از یک ماجراجویی نظامی دیگر وادار به عقب نشینی شود.
در واقع، یکی از دستاوردهای جنگ غزه «وحدت عرصهها» بین گروههای مقاومت منطقه بود که توانستهاند اطلاعات خود را به اشتراک گذاشته و ضربه محکمی به دشمن وارد کنند. حزبالله لبنان که بیخ گوش سرزمین های اشغالی قرار گرفته است، در دو دهه اخیر اطلاعات زیادی از مناطق حساس و استراتژیک اسرائیل به دست آورده تا برای جنگ احتمالی از آن ها استفاده کند.حزبالله در ماههای گذشته نیز با ارسال پهپادهای شناسایی به اراضی اشغالی و کسب اطلاعات از عمق سرزمینهای دشمن، همانند آن چه پهپاد «هدهد» ماه گذشته انجام داد، بخشی از کارآمدی روشها و ابزارهای عملیات اطلاعات و شناسایی خود را به رخ کشید و ثابت کرد که تمام سرزمین های اشغالی زیر چشمان تیزبین مقاومت قرار دارد. در این شرایط به نظر میرسد، عملیاتهای بی عیب و نقص نیروهای یمنی و حتی عراقی را باید در نتیجه همکاریهای اطلاعاتی جبهههای مختلف مقاومت در نظر گرفت. عملیات اخیر انصارالله در تلآویو هم نشان داد که این همکاری اطلاعاتی بسیار کارآمد و تأثیرگذار بوده است. اتحاد بین گروههای مقاومت، کابوس مقامات تلآویو است که اکنون این همکاری محقق شده و بازدارندگی رژیم اشغالگر را از بین برده است.
به صورت کلی، ورود انصارالله یمن به سطح جدید نبرد با اسرائیل همگام با سایر ارکان مقاومت، پیامدهای راهبردی برای اسرائیل و متحدان آن در منطقه به همراه خواهد داشت. حملات متقابل اسرائیل نیز اثر چندانی بر اراده انصارالله ندارد؛ همان طور که حملات سنگین آمریکا و ائتلاف بین المللی آن اثری بر توان عملیاتی یمنی ها نداشت.