روزنامه اعتماد نوشت: به طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار ایرانی، ۱۲۵ نفر اقدام به خودکشی میکنند. آمارهای رسمی در ایران نشان میدهد میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰درصد رشد کرده و از حدود ۳,۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است.
«پایان خودخواسته»، عنوان نشست اخیر مدرسه تردید با حضور سه تن از اساتید جامعهشناسی، فلسفه و روانشناسی بود.*
به گزارش اعتماد، خودکشی که به نوعی پایان خودخواسته تعبیر میشود، از سه منظر متفاوت مورد تحلیل قرار گرفت. «حسن محدثی» جامعهشناس و استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، «آرش نراقی» استاد دین و فلسفه دانشگاه موراوین پنسیلوانیای امریکا و «محمود مقدسی» کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، اساتید مدعو در این نشست آنلاین بودند. برگزارکننده نشست در ابتدای نشست با تاکید بر اینکه این برنامه به هیچوجه در تایید خودکشی نبوده و نیست، با اعلام شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی از افرادی که به خودکشی فکر میکنند، خواست با این شماره تماس گرفته و مشاوره بگیرند.
همچنین شماره ۱۴۸۰ سامانه صدای مشاور و شماره ۱۵۷۰ که خط ملی خدمات حمایتی مشورتی و مددکاری اجتماعی است از سوی مجری برنامه اعلام شد. آمار خودکشی، از جمله آمارهایی است که به سختی اعلام میشود و چند سالی است که اعلام آن از سوی پزشکی قانونی به دلیل فراگیری یأس و ناامیدی در میان جامعه، کنسل شده است. آمارهای منتشر شده ازسوی نیروی انتظامی که گمان میرود عددهایی کمتر از آنچه در پزشکی قانونی وجود دارد، باشند اعلام میکند برپایه آمارهای روزانه بیش از ۱۳ نفر در ایران خودکشی میکنند. بیشتر خودکشیها در میان افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله روی میدهد. طبق اعلام وزارت بهداشت، در سال ۱۳۹۷، ۱۰۰ هزار نفر خودکشی کردند.
افزایش چشمگیر میزان خودکشی در کشور
به طور متوسط از هر ۱۰۰ هزار ایرانی، ۱۲۵ نفر اقدام به خودکشی میکنند که از این تعداد ۶ نفر جان خود را از دست میدهند. آمارهای رسمی در ایران نشان میدهد میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰درصد رشد کرده و از حدود ۳,۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است.
تازهترین گزارش «شاخصهای عدالت اجتماعی» در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که ظرف ۱۰ سال بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دو برابر کل آمار قتل در دهه ۱۳۹۰ است که کمتر از ۲۰ هزار نفر گزارش شده است. افزایش خودکشی در ایران در شرایطی است که مردم در دهه ۱۳۹۰ در معرض شدیدترین بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار داشتهاند.
در آمارهای نیروی انتظامی تعداد قابل توجهی مرگ، تحت عنوان «سایر موارد مرگهای مشکوک» وجود دارد که دقیقا مشخص نیست به چه مواردی اطلاق میشود. آمار این مرگهای مشکوک در دهه ۱۳۹۰، حدود ۶ برابر آمار کل خودکشی و ۱۲ برابر آمار قتل است. طبق آمار نیروی انتظامی در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال به طور متوسط ۴,۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جانشان را از دست دادهاند. با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است. اما این آمار به طور یکسان توزیع نشده است. بررسی و تحلیل دادههای منطقهای نشان میدهد نرخ خودکشی در استانهای غربی کشور اختلاف بیشتری با مناطق مرکزی، شمال و جنوب و شرق ایران دارد. به طور مشخص نرخ خودکشی در استانهای کرمانشاه (۱۱/۸ به ازای ۱۰۰ هزار نفر)، ایلام (۱۱/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر) و کهگیلویه و بویراحمد (۱۰/۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر) است که بیش از دو برابر متوسط کشوری محاسبه میشود. پس از آن استانهای لرستان، همدان و چهارمحال و بختیاری بالاترین آمار خودکشی به نسبت جمعیت را دارند.
خودکشی مفهمومی پرمناقشه
دکتر حسن محدثی، جامعهشناس، اولین سخنران این نشست، مفهوم خودکشی را مفهومی پرمناقشه دانست. او معتقد است باید تعریف خودکشی مشخص شود، اینکه ما به چه چیزی خودکشی میگوییم. پدیدهای داریم به نام عملیات انتحاری که در آن عملیات، فرد خودش را منفجر میکند تا اهدافی از دشمن را از بین ببرد. آیا این را باید خودکشی تلقی کنیم؟ این با اشکالی از کنشهای خودکشانه که فرد از روی یک وضعیت بغرنج و بحرانی خودش را میکشد، چه نسبتی دارد؟ اینها مجموعهای از کنشهای متنوعی هستند که در نظر صاحبنظران مختلف، خودکشی محسوب میشوند.
محدثی معتقد است: «وقتی مفهوم پایان خودخواسته به خودکشی اضافه میشود، یک بار معنایی و ارزشی جدید هم به بحث اضافه میشود. مفهوم خودخواسته، دلالت بر ارادی و فردی بودن پدیده دارد. این چیزی است که بهشدت مورد مخالفت جامعهشناسان قرار دارد. ما نمیتوانیم این را امری فردی و صددرصد ارادی تلقی کنیم و نباید به آن بار ارزشی بدهیم. وقتی تعبیر خودخواسته را مطرح میکنیم، به گونهای میتوان بار مثبت به آن دهد. در فرهنگهای دینی خودکشی منفی تلقی میشود یا در برخی فرهنگهای غربی به معنای عدم پذیرش مسوولیت اجتماعی و فردی است و نادیده گرفتن آن به عنوان یک امر غیر اخلاقی است. در قرن ۱۹ آمارهایی وجود دارد به نام آمار مربوط به اخلاقیات، آمار خودکشی در فرانسه به عنوان آمار مربوط به رفتارهای انحرافی تلقی میشد. برخی فرهنگها آن را به عنوان یک رفتار انحرافی یا کجروی تلقی میکنند و بار منفی دارد. در زمینههای فرهنگی مختلف، این نوع کنش، بارهای مختلف دارد. در مطالعات علمی باید موضع کاملا خنثی و دانشپژوهانه اتخاذ شود. لذا این نوع تعابیر، تعابیر غیرقابل دفاعی است و به دو دلیل بار هنجارین دارد. یکی اینکه آن را مثبت تلقی میکند و دیگر اینکه آن را کاملا فردی، روانی و ارادهگرایانه تلقی میکند که در نگاه جامعهشناختی با آن تقابل میشود. من متاسفم که در منابع تحقیقاتی، در مورد خودکشی کار تجربی انجام نشده است. در سفرم به بهبهان دعوت شده بودم، این شهر آمار قابلتوجهی در خودکشی دارد، دو بار قرار بود پروژهای استارت بخورد در این مورد که اصلا شروع نشد و من نتوانستم کار تجربی بکنم.»