روزنامه دولت در گزارشی عجیب تلاش کرده که مساله دریافت مالیات از مردم را توجیه کند، مثلا در این بخش از گزارش،نویسنده متن از سیما خانم شاکی است، چون:
*سیما خانمی ۲۸ ساله است که خدمات زیبایی به مشتریانش ارائه میدهد و با توجه به تراکنشهای مالی که طی یک سال کاری از طریق دستگاه کارتخوان برایش ثبت شده مشمول ۱۵ میلیون تومان مالیات بر درآمد شده است، برای آن که سال آینده چنین مبلغی را پرداخت نکند یا به عبارتی از پراخت مالیات فرار کند، دستگاه کارتخوانش را جمع کرد و در صفحه شخصی از مشتریانش خواست که یا پول نقد همراه داشته باشند یا هزینه خدماتش را کارت به کارت کنند. درآمد خوبی هم دارد، برای آنکه تعداد تراکنشهای کارت بانکیاش از حد نصاب بالا نرود از کارت مادر و خواهر و... استفاده میکند تا درآمدش مشمول مالیات نشود.
اینجای گزارش هم آنها که مالیات نمیدهند را تلویحا بیفرهنگ قلمداد کرده:
*بسیاری از اقشار پردرآمد نیز از جمله آهنفروشان، طلافروشان و پزشکان، اینفلوئنسرها و... فرارهای، مالیاتی را مرتکب میشوند. در واقع، همین مالیاتهاست که در حوزههای مختلف صرف آبادانی کشور میشود. این در حالی است که هنوز فرهنگ پرداخت مالیات در کشور و میان افراد شاغل جامعه شکل نگرفته است به طوری که با هر ترفندی میخواهند از پرداخت مالیات فرار کنند. موضوعی که باعث میشود بحث فرار مالیاتی وارد حوزه اجتماعی شود و بخواهیم دنبال ردپای موضوعات اجتماعی و فرهنگی در این میان بگردیم و از خودمان بپرسیم چرا مردم با فرهنگ پرداخت مالیات مشکل دارند و چگونه میتوان از مسیر پیوندهای اجتماعی این مسأله را دید و واکاوی کرد
و بعد به فردی به نام سیاوش غیبیپور متکی شده که البته این جمله عجیب را گفته:
*مالیات هزینه اجتماعی خدماتی است که افراد جامعه از کشور برداشت میکنند، از آسفالتی که روی آن راه میرویم تا پارکی که از فضای سبزش استفاده میکنیم همه و همه از طریق پرداخت مالیات ساخته شده است. این کارشناس اقتصادی و امور مالیاتی در گفتوگو با «ایران» از چرایی عدم پرداخت مالیات از سوی شهروندان، میگوید: «اگر بخواهیم به زبان ساده لزوم پرداخت مالیات را توضیح دهم باید کشور را در مقیاس کوچکتری نگاه کنیم. تصور کنید شما ساکن ساختمان 5 طبقهای هستید، این ساختمان هزینههای نگهداری همچون نظافت، تعمیر و نگهداری و بازسازی دارد و برای هر یک از ساکنان مبلغی تحت عنوان شارژ ساختمان در نظر گرفته میشود که باید پرداخت شود. حال اگر برخی از ساکنان در عین حال که از امکانات استفاده میکنند از پرداخت شارژ امتناع کنند، پای خدماتدهی در ساختمان لنگ میزند و مدیر ساختمان برای اینکه دخل و خرج ساختمان به هم نخورد، مجبور به کاهش خدمات میشود»
مالیات در همه کشورهای دنیا مرسوم است اما در قبال پرداخت آن مردم هم توقع ارائه خدماتی از طرف دولت دارند. مالیات نباید وسیلهای برای جبران هزینههای دولت بدل شود و باید صرف گسترش خدمات در جامعه گردد.