شفاف: خانه هست اما پول نیست! این روایت این روزهای بازار مسکن در ایران است.روایت خانه های خالی که مردم قدرت خرید آنها را ندارند و صاحبخانه ها هم آن ها را در آب نمک خوابانده اند تا شاید گران تر بفروشند و هیچ نظارتی هم برآنها نیست.
هنوز از یاد نرفته که اواخر سال 92، معاون وزیر راه و شهرسازی متوسط قیمت خانه در تهران را متری 3.8 تا چهار میلیون تومان اعلام کرده بود و گفته بود : قیمت مسکن به کف بازار رسیده و متقاضیان مصرفی میتوانند برای خرید اقدام کنند تا به این ترتیب خریداران را مطمئن سازد که کف قیمت بازار مسکن همین است و منتظر ارزانی های بیشتر خانه نباشند و برای خرید اقدام کنند.در واقع دولت یازدهم از همان روزها آب پاکی را در خصوص نرخ مسکن و پایین امدن ان روی دست مردم ریخت تا خدایی نکرده به فکر ارزانی مسکن نباشند!
این در حالی بود که بازار اجاره بها در آن روزها نا منظم تر از همیشه و بدون نظارت جدی روند صعودی خود را طی می کرد و صاحبخانه ها و بنگاه دارها بدون هیچ ضابطه و قانونی هر نرخی را که می پسندیدند برای خانه های خود اعلام می کردند و موجر هم نا چار به پذیرش بود.این وضعیت هم اکنون هم ادامه دارد و هر چندنرخ قیمت ها ثبات یافته و کمی کمتر شده اما متوسط نرخ متری 3.5 میلیون برای خانه ها همچنان برقرار است.
چقدر پس انداز کنیم تا خانه بخریم؟
حالا فرض کنید یک زوج جوان با متوسط رنج سنی 25 سال تازه ازدواج کرده اند و در آمد 1.5 میلیون تومنی در ماه دارند.
برای خرید یک خانه 60 متری با رنج قیمتی نرخ 3.5 میلیون تومان 210 میلیون تومان پول لازم است.
این زوج جوان اگر بتوانند ماهی 500 هزار تومان پس انداز کنند،( که البته با هزینه های زندگی امروز عملا غیر ممکن است)، 420 ماه یعنی 35 سال طول می کشد تا بتوانند یک خانه 60 متری برای خود داشته باشند.
یعنی اگر این زوج خیلی هنر داشته باشند، می توانند در سن 60 سالگی خانه دار شوند!!!
به این ترتیب است که هر چند براساس آمارهاي اعلام شده تعداد مسكن برابر با 20ميليون خانوار است، اما هنوز تعداد قابل توجهي از شهروندان مستاجر هستند.
از سوی تسهيلات در نظر گرفته شده برای افراد رقم بالايی با سودهاي كلان است و يك كارگر با حقوق دريافتی زير يك ميليون تومان و حتی بالای یک میلیون، هرگز نمیتواند اميدوار باشد كه صاحب خانه شود.
از سوی دیگر، پيدا كردن خانهای زير 200ميليون در تهران تقريبا به شانس و اقبال افراد بستگي دارد وام مسكن 80ميليون توماني نيز از آنجا كه بهره بالايي دارد كمابيش نميتواند اين مساله را جبران كند؛ فردي كه وام ميگيرد نيز در ازاي 80ميليونی كه دريافت میكند بايد بيش از 150ميليونتومان بپردازد كه اين پرداخت در اقساط ماهانه بيش از يك ميليون انجام ميگيرد حال آنكه حقوق دريافتي بسياري پايينتر از يك ميليون تومان است.
به این ترتیب است که هر چند خانه ها خالی است اما جیب مردم هم خالی است و بسیاری به قول معروف رویای خانه دار شدن را به گور می برند،اما آمارها از ارزانی مسکن می گویند!