فارس: «محمدکاظم انبارلویی» در سرمقاله شماره امروز «رسالت» نوشت:
ریچارد نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا یک وقتی گفته بود: "ایران کلید توازن قوا در کل دنیاست و اگر کشوری ایران را در اختیار داشته باشد میتواند توازن قوا در دنیا را در دست داشته باشد." نیکسون همان کسی است که شاه در 16 آذر 32 به میمنت ورود او به تهران 3 دانشجوی مبارز دانشگاه تهران را قربانی کرد. نمیدانم آن وقت که نیکسون این حرف را زده بود مست بود یا هوشیار؟ در عالم مستی چنین یافتهای محال است!
ایران یک کشور پهناور با قومیتها و مذاهب گوناگون است. علی رغم تندبادهای فکری که در این سرزمین طی سه هزار سال وزیده هیچ چیز نتوانسته است رشتههای مستحکم ملت ایران را از هم بگسلد. نبرد با رومیان و یونانیان قبل از اسلام، جنگ با اعراب، مغولها، روسها، انگلیسیها و آمریکاییها پس از اسلام وسعت سرزمینی ما را دچار قبض و بسط کرد اما هویت و ماهیت ملت ایران را نتوانست تغییر دهد. رمز این استواری، حرکت بر مدار توحید و عقلانیت معطوف به وحی بوده است. حتی پس از ظهور اسلام که اعراب نتوانستند گوهر دین را نگه دارند ایرانیان با پاسداری از اسلام ناب محمدی(ص) و فرهنگ اهل بیت(ع) در صف مقدم صیانت از میراث انبیاء بویژه آخرین پیامبر ایستادند و در عصر تباهی و سیطره مادیگرایی، پرچم توحید را در جهان برافراشتند و تیر خلاص به مبانی فکری ماتریالیسم در عصر ما زدند.
هیچ قدرتی در دنیا نمیتواند ملت ایران را نادیده بگیرد. آن هنگام که دنیا به دو قدرت تقسیم شده بود هیچ کس فکر نمیکرد ملت ایران توازن قوا را در جهان به هم بریزد. ظهور امام خمینی(ره) و پدیداری انقلاب اسلامی توازن قوا را در جهان بر هم زد. به همین دلیل همه قدرتهای جهان در جنگ
8 ساله بر سر ملت ایران ریختند تا انتقام این نافرمانی مدنی جهانی را بگیرند. اما بلایی بر سر آنها آمد که همان پیشبینی نیکسون درست از آب درآمد. همه دنیا جمع شدند تا توازن قوا در تهران را بههم بریزند، مقامات کشور را به بمب بستند، مردم را در کوچه و خیابان به گلوله بستند، شهرهای جنوب و غرب را با بمباران ویران کردند، شهرهای مرکزی و پایتخت را با موشک شخم زدند اما تعادل دولت ـ ملت در ایران بههم نخورد. جنگ نرم تدارک دیدند و یک مشت روسیاه و غافل را فریب دادند تا در سال 88 تعادل حکومت را به هم زنند اما نتوانستند. در هیاهوی این ترقهبازیها یک قدرت مسلط جهانی دق کرد و مرد. لولههای تفنگ اتحاد عربی ـ آمریکایی ـ اسرائیلی که به سمت ایران بود به سمت یکدیگر نشانهروی شد. موج بیداری اسلامی در سراسر جهان اسلام آزادی و خروج از سلطه سلاطین بیست، سی ساله را نوید داد. آری، ایران کلید توازن قوا در دنیاست. اگر کشوری ایران را در اختیار داشته باشد می تواند توازن قوا را در دنیا در دست داشته باشد. اکنون ایران دردست ایرانیان است. پس ملت ایران حرف اول را در توازن قوا در دنیا میزند. اینکه آمریکاییها جرأت نمیکنند به ایران حمله کنند نه اینکه توانایی نظامی و لجستیکی ندارند، آنها از قدرت هاضمه ملت ایران میترسند.ملتی که روم، یونان، اعراب و مغول و ... را در خود هضم کرد و همچنان برپا ایستاده است. پشت این ایستادگی، یک عقلانیت و یک تفکر نیرومند وجود دارد که از دل آن یک راهبرد بیرون میآید. مردم ما با این راهبرد در مقابل بزرگترین قدرتهایی که در سالهای پس از کودتای 28 مرداد ما را محاصره کرده بودند پیروز شدند. حزب الله و حماس و اخیراً انصارالله از این راهبرد خوب بهره بردهاند. رمز پیروزی آنها نیز همین است. موضوع مناقشه هستهای ما با قدرتهای جهانی موضوع جالبی است.
ما باید خیلی زحمت میکشیدیم که به جهانیان اعلام کنیم حریف ما در جهان یکی دو قدرت نیست، همه قدرتها چشم طمع به ایران دارند. بلاهت سیاسی در واشنگتن باعث شد آنها به سمت رونمایی از مقابله 5 قدرت جهانی به علاوه آلمان به عنوان نیرومندترین اقتصاد اروپا با ملت ایران بروند. امروز نه تنها نیکسون بلکه رهبران قدرتهای جهان فهمیدهاند که ایران کلید توازن قوا در کل جهان است. آنها میخواهند این کلید را در دست داشته باشند. درک این مفهوم برای تیم مذاکره کننده خیلی مهم است. موضوع مذاکرات، خارج کردن این کلید از دست ملت ایران است و الا موضوع پیشرفتهای هستهای ما بهانه است.
در زمان پهلوی دوم رسم بر این بود رؤسای جمهور آمریکا یا قدرتهای بزرگ به تهران میآمدند و در میدان آزادی شهردار تهران کلید طلایی شهر تهران را تقدیم او میکرد. مفهوم این مراسم نمادین این بود که کلید پایتخت ایران در دست شماست، هر غلطی میخواهید بکنید و در طول نیم قرن حکومت پهلوی قدرتهای جهانی واقعا هر غلطی خواستند در این مملکت کردند تا توازن جهان بههم نخورد.
اینکه در قراردادهای استعماری قاجار وقتی در مفاد قرارداد عمیق میشدیم، میدیدیم معادل کل فروش ایران است. قرارداد تنباکو که این روزها سالگرد قیام ملت ایران برای مقابله با قرارداد تنباکوست، همین بود. آنها در قراردادها دنبال نفت و تنباکو نبودند، آنها دنبال «کلید» بوده و هستند. نباید اجازه بدهیم آنها کلید ایران را در دست بگیرند.
برخی مطالبات آمریکا در موضوع مذاکرات هستهای بر اساس گزاره برگ آنها همین مفهوم را تداعی میکند. آنها چیزی فراتر از مقررات «ان پی تی» میخواهند تا همه راههای رسیدن به «کلید» را هموار کنند. وقتی رئیس سیا از حجم امتیازهایی که ایران داده اظهار تعجب میکند، وقتی کری از خشنودی خود در مورد نتایج مذاکرات سخن میگوید، وقتی مونیز مطمئن است که با ایران به یک توافق خوب خواهند رسید، باید قدری در این باره تامل کرد.
صورت مسئله مناسبات و مناقشات ما با قدرتهای بزرگ، موضوع هستهای، حقوق بشر و تروریسم نیست. ما موقعی اعتماد آمریکاییها را جلب میکنیم که «کلید» را تحویل بدهیم. این تحویل و تحول یک پوشش مذاکراتی میخواهد و مذاکرات هستهای بهترین پوشش است. آمریکاییها و قدرتهای بزرگ به مذاکرات از این منظر نگاه میکنند و با طولانی کردن مذاکرات مشغول شخم زدن افکار عمومی در تهران و پایتختهای خود هستند.
مقام معظم رهبری در دیدار دست اندرکاران ستاد کنگره سه هزار شهید استان سمنان فرمودند: «کشور درگیر جنگ سیاسی، اقتصادی، امنیتی و بالاتر، فرهنگی است. دشمن به شکل ویژه با ما مبارزه میکند. متاسفانه برخی آن را باور ندارند، بعضی نمیخواهند این را بفهمند چون اگر باور کنند، تکلیف به گردنشان میگذارد.»
دولت و مجلس باید عمیقا بدانند در چه مقطع حساس تاریخی قرار داریم. مقطعی که رهبری هوشمند انقلاب از آن به عنوان «یک پیچ بزرگ و خطرناک» یاد میکنند. ما باید از این گردنه عبور کنیم. اندک تزلزلی باعث میشود به دره خودخواهیها و خودپرستیها، از خودبیگانگی و از همه وحشتناکتر به دره بیگانهپرستی سقوط کنیم.
ملت ایران باید کلید کشور را تا ظهور امام زمان (عج) در دست داشته باشد تا بتواند آن را سالم به صاحب اصلی آن به عنوان یک امانت دار صادق بسپارد.