فردا نیوز: «چشم هیبت ملی به دیپلماسی ایرانی»عنوان یادداشت روز روزنامه جوان به قلم محمد اسماعیلی است که در آن می خوانید؛
«محافظت از عظمت و هیبت ملت» یکی از مطالبات مهمی است که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر معلمان، از مسئولان سیاست خارجه کشورمان مطرح می نمایند: «... مسئولان سیاست خارجی و مذاکره کنندگان باید خطوط قرمز و اصلی را به دقت رعایت کنند و همزمان با ادامه مذاکرات، باید از عظمت و هیبت ملت ایران نیز دفاع کنند و زیر بار هیچ تحمیل، زور، تحقیر و تهدیدی نروند.»
تصریح و تأکید رهبری بر این نکته سؤالات بسیاری را در ذهن مطرح می کند از جمله اینکه، مگر صلابت و مهابت جامعه ایرانی به خطر افتاده که معظم له بر صیانت از آن تأکید می نمایند؟
این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب مبتنی بر کدام رفتار یا مواضع مخاطره آمیز بوده که ایشان را ملزم کرده تا به ضرورت دفاع از چنین مؤلفه ای در دستگاه سیاست خارجه تأکید نمایند؟
نگاه قانون اساسی به چنین مقوله ای چیست؟
برای تبیین چنین دغدغه ای و پاسخ به پرسش های طرح شده باید به نکاتی اشاره کرد:
1- حمایت از جنبش های مردمی منطقه و دفاع از آنها در مقابل نظام سلطه یکی از عناصر مهم «حفاظت از عظمت و هیبت کشور» به شمار می رود و در شرایطی که نهضت های مردمی در کشورهای لبنان، عراق، سوریه، یمن، بحرین و برخی دیگر از کشورها، انقلاب اسلامی ایران را الگوی خود قرار داده اند توقع این است که دستگاه سیاست خارجه حمایت های قانع کننده تری از جنبش های مردمی در بحرین، حزب الله در لبنان، انصارالله یمن و سایر نقاط به عمل بیاورد.
کما اینکه تعرض بی محابای ائتلاف عربی- امریکایی به سرزمین های اسلامی و قتل عام آنها دست اندازی مستقیم به منافع بین المللی کشورمان به شمار می آید و ضرورت حمایت های بهتر و مؤثرتر دولتمردان را گوشزد می کند.
آنچنان که در اصل 154 قانون اساسی هم آمده است: «جمهوری اسلامی ایران... در عین خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر، از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.»
به راستی در شرایطی که مردم بی دفاع یمن زیر آتش موشک های عربستان سعودی به خاک و خون کشیده می شوند، دستگاه دیپلماسی کشور توانسته حمایت قابل قبولی از آنها صورت دهد؛ آیا آنطور که شایسته است از مقامات عربستان سعودی به خاطر تجاوزات بی رحمانه صریح و بی پرده انتقاد کرده ایم یا با ارسال پیام های مکتوب آنها را به خاطر رفتارهای خلاف انسانی و اخلاقی شماتت نموده ایم؟
مگر نه این است که دفاع از مسلمانان سایر کشورها جزو وظایف ذاتی، انسانی و قانونی ماست، پس چرا در قبال حوادث منطقه و کشتار مسلمانان آن طور که اقتضا کرده اعلام موضع نمی کنیم. چرا در شرایطی که ملت مظلوم سوریه در مناطقی مانند «نبل »، «الزهرا» و اخیراً «فوعه » و « کفریا » در آستانه فاجعه انسانی قرار داشته و دارند مقامات رسمی کشورمان تکاپویی برای خلاصی مسلمانان این مناطق از وضع موجود صورت نمی دهند، از جمله اینکه با مقامات ترکیه رایزنی کنند تا حداقل نیازهای اولیه آنها مرتفع شود.
2- دفاع مطلوب از اتباع کشور در مقابل تعرضات سایر کشورها هم می تواند عنصر تاثیرگذاری در «حفظ و دفاع از شخصیت و هویت ملی و بین المللی جامعه ایرانی» باشد.
بر همین اساس انتظار عمومی این است که دستگاه سیاست خارجه در مقابل تعدی و تطاول مقامات، نهادها یا وابستگان کشوری در برخورد با تبعه یا شهروند ایرانی برخورد مصمم و قاطع از خود نشان دهد، توقعی که همچنان با اما و اگرهای فراوان مواجه است.
از جمله اینکه دولت در مواجهه با رفتار خلاف مقررات بین المللی عربستان سعودی با هواپیمایی که حامل کمک های انسان دوستانه بود، موضعی قاطع و شفاف نگرفت آن هم در شرایطی که اگر هواپیمای ایرانی هدف جنگنده های سعودی قرار می گرفت اعتبار و شخصیت بین المللی جمهوری اسلامی ایران را مخدوش می کرد، کمااینکه با سکوت دستگاه دیپلماسی تا حدود بسیاری هم مخدوش شد.
در نمونه ای دیگر در شرایطی که دو تن از مأموران انتظامی فرودگاه جده در اقدامی بی سابقه به دو نوجوان ایرانی تجاوز می کنند وزارت امور خارجه با موضعی دیرهنگام آن هم با ادبیاتی نرم نسبت به این اقدام واکنش نشان داد و تنها به احضار کاردار عربستانی بسنده کرد در شرایطی که توقع عمومی این بود که دولتمردان برخوردی جدی تر از خود نشان دهند.
3- تأمین منافع ملی و بین المللی هم دیگر مولفه بارز و البته اساسی نگهبانی از هویت و هیبت کشور در تعاملات و مذاکرات بین المللی است که در مصادیق بسیاری و از جمله «حفظ دستاوردهای هسته ای» عینیت پیدا می کند، به همین دلیل است که اصل 153 قانون اساسی تصریح می کند: « هر گونه قرارداد که موجب سلطه بیگانه بر منابع طبیعی و اقتصادی، فرهنگ، ارتش و دیگر شئون کشور گردد ممنوع است.»
همان طور که بارها تأکید شده انتظار عمومی این است که دولتمردان یازدهم به موازات مذاکرات با گروه 1+5 خطوط قرمز را رعایت و دستاوردهای چند ساله صنعت هسته ای را محافظت کنند، در غیر این صورت نظام سلطه به کمک رسانه های بی شمار خود الگوی مقاومت انقلاب اسلامی را در افکار عمومی دنیا مخدوش می کند، آنچنانکه طی 20 ماه اخیر هم از تریبون های مختلف بیان کرده اند که تحریم و فشارهای بین المللی ایران را پای میز مذاکره کشانده است. بنابراین تکیه کردن و امید بستن به قطعنامه احتمالی شورای امنیت برای رفع تحریم های هسته ای همان قدر واقعی است که امید داشتن به تصمیم این شورا برای پایان دادن به نسل کشی در یمن و سوریه. آیا این همان شورایی نیست که می خواهد تحریم های ظالمانه کشورمان را لغو کند، آیا شکی هست که مردم بی گناه یمن تاوان قرابت گفتمانی با جمهوری اسلامی ایران را پس می دهند؟ پس چگونه باید انتظار داشت که این شورا با ما رئوف تر از یمن باشد.
4- موضع گیری محکم، قاطع و توأم با شجاعت در مقابل تهدیدات روزافزون مقامات غربی دیگر مؤلفه ای است که در صورت تحقق می تواند از سقوط هیبت و عظمت یک ملت جلوگیری کند، آن هم در شرایطی که مقامات غربی در طول 20 ماه مذاکره هسته ای با کشورمان بیش از دهها بار جمهوری اسلامی ایران را به حمله نظامی تهدید کرده و از گزینه های روی میز سخن به میان آورده اند. توقعی بجاست مقامات اصلی دولت در واکنش به چنین اظهاراتی پاسخی درخور و هم سطح بدهند و اگر تاکنون چنین اتفاقی حادث می شد، بدون تردید حجم تهدیدات نظامی غرب علیه کشورمان به میزان کنونی نمی رسید.
5- نکته پایانی آنکه هژمونی بین المللی جمهوری اسلامی ایران به راحتی به دست نیامده و حاصل سال ها جنگ، رشادت و خون دل خوردن هاست و مدارا با دشمن به جای مقاومت و ایستادگی روی اصول و دستاوردهای ملی می تواند زمینه مخدوش شدن این هژمونی را فراهم و سقوط پلکانی ملت و نظام را مقدمه سازی کند، چنانکه رهبر معظم انقلاب هم در این دیدار تأکید فرمودند: «بدانید اگر یک ملتی نتواند از عظمت و هویت خود در مقابل بیگانگان دفاع کند، قطعاً توسری خواهد خورد، بنابراین باید قدر هویت و شخصیت ملت را دانست.»