تهرانی نیوز - پايگاه اطلاع رسانی تهرانی نيوز

[نسخه مخصوص چاپ ]

TEHRANYNEWS.IR


مرد دستفروش، قتل مهندس جوان را انکار کرد
تاريخ خبر: سه شنبه، 30 شهريور 1400 ساعت: 09:52
شرق: مرد جوانی که در یک درگیری خیابانی مهندس جوانی را به قتل رسانده بود، در دادگاه پای میز محاکمه رفت.
 
به گزارش خبرنگار ما، متهم مرد دستفروشی است که حین کار، با مقتول درگیر شد و او را به قتل رساند. رسیدگی به این پرونده از سال ۹۷ به ‌دنبال وقوع درگیری دسته‌جمعی میان چند مرد دستفروش آغاز شد. در آن درگیری چند مرد جوان زخمی شده بودند که همگی به بیمارستان منتقل شدند؛ اما در‌این‌میان حمید ۲۵‌ساله که مهندس جویای کار بود و به‌تازگی دستفروشی را شروع کرده بود، کشته شد. با مرگ مهندس جوان مأموران پلیس تحقیقات را آغاز کردند و دریافتند درگیری میان ۹ نفر از دستفروش‌ها رخ داده بود. 9 متهم بازداشت شدند و همگی مرد ۴۰ ساله‌ای به نام اسماعیل را به‌عنوان عامل جنایت معرفی کردند.
 
در بررسی‌های بعدی مشخص شد اسماعیل یک سال قبل نیز با یک راننده به نام میثم درگیر شده و او را با ضربه‌های قمه به‌شدت زخمی کرده بود. با شناسایی این شاکی پرونده تجمیع و برای اسماعیل به اتهام قتل حمید و زخمی‌کردن میثم و برای هشت متهم دیگر به اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
 
در ابتدای جلسه پدر و مادر حمید درخواست قصاص را مطرح کردند. مادر مقتول درحالی‌که اشک می‌ریخت، گفت: ما در شهرستان خمین زندگی می‌کنیم و پسرم به‌تازگی درسش تمام شده بود. یکی از آشناهای ما قول داده بود در شهرداری برای پسرم کاری مناسب پیدا کند. به‌همین‌خاطر برای حمید در تهران خانه‌ای گرفتیم و برایش اسباب و اثاثیه آوردیم.
 
پسرم زمان حادثه تازه دستفروشی را شروع کرده بود تا هزینه زندگی‌اش را تأمین کند. به او قول داده بودند در شهرداری برایش کاری پیدا کنند و مراحل اولیه استخدامش هم انجام شده بود که این اتفاق افتاد و پسرم فوت کرد.
 
این زن ادامه داد: روزی که جسد پسرم را به خاک سپردیم از شهرداری با ما تماس گرفتند و خواستند تا حمید برای گزینش به آنجا برود؛ اما پسرم آن روز به خاک سپرده شد. من برای عامل قتل پسرم قصاص و برای سایر شرکت‌کنندگان در این درگیری اشد مجازات را می‌خواهم.
 
سپس میثم، مردی که یک سال قبل از قتل به‌ دست اسماعیل با قمه مجروح شده بود، در جایگاه قرار گرفت و شکایت خود را مطرح کرد. او به قضات دادگاه گفت: سال ۹۶ سوار ماشین از چهارراه ولیعصر عبور می‌کردم که پشت چراغ قرمز با یک راننده بحث کردم. همان‌موقع او با دوستش اسماعیل تماس گرفت و اسماعیل و دوستانش با چاقو و قمه به سمت من حمله‌ور شدند. در آن درگیری اسماعیل ضربه‌هایی به کتف، پهلو و بازوی من زد که به‌شدت آسیب دیدم و روانه بیمارستان شدم.
 
من قبل از آن دعوا اصلا آنها را ندیده بودم و هیچ خصومتی با آنها نداشتم. متهم بعد از این ماجرا فراری بود تا اینکه یک سال بعد فهمیدم اسماعیل به اتهام قتل و درگیری با یکی از مأموران کلانتری دستگیر شده است. من از او شکایت دارم و برایش اشد مجازات را می‌خواهم.
 
در ادامه اسماعیل در جایگاه ویژه ایستاد. او اتهام قتل را قبول نکرد و گفت: من بساط فلافل، چای و قلیان داشتم. آن روز به محل کارم رفته بودم تا به بساطم سر بزنم که با حمید روبه‌رو شدم. او به‌تازگی بساط پهن کرده بود و دستفروشی می‌کرد. او به محض دیدن من جلو آمد و شروع به کری‌خوانی کرد.
 
او می‌گفت چه کسی می‌خواهد روی صورتش خط بیندازد؟ قاضی در این هنگام پرسید مقتول با چه انگیزه‌ای چنین حرفی را مطرح کرده بود؟ متهم پاسخ داد: من نمی‌دانم اما در مرام ما خط‌انداختن روی صورت یک نفر معنی بدی دارد. متهم ادامه داد: من سعی کردم حمید را آرام کنم اما او با یکی از دستفروش‌ها درگیر شد و مرد دستفروش خودزنی کرد. حمید هم دست‌بردار نبود. او به سمت من چاقویی پرتاب کرد که بازویم شکافته شد. او ضربه‌ای هم به کلیه دوستم زد و صورت دوست دیگرم را زخمی کرد. من میله‌ای را به سمتش پرتاب کردم اما او میله را از دستم گرفت و دوباره به سمت ما پرتاب کرد.
 
او با چاقو ضربه دیگری به ساعدم زد که زخمی شدم اما من جاخالی دادم و همان موقع حمید را دیدم که پایش خونی است. احتمال می‌دهم زمانی که او چاقو را به سمت من پرتاب کرده، چاقو از من عبور کرده و با پای خودش برخورد کرده است. حمید روی زمین نشسته بود که دیدم یکی از دستفروش‌ها با میله ضربه‌های محکمی به سرش می‌‌زند.
 
من همان موقع همراه دوستم که کلیه‌اش آسیب دیده بود، به بیمارستان رفتیم و روز بعد متوجه شدیم حمید کشته شده است. من در قتل دستی نداشتم. متهم درباره ضرباتی که به شاکی دوم زده بود نیز گفت: آن ضربات را من نزدم، دوستم زده بود و من نمی‌دانم چطور شد او زخمی شد چون من اصلا در آن درگیری حضور جدی نداشتم و دوستم ضربات را زد، من حتی چاقو یا قمه هم نداشتم.
 
سپس شش نفر از شرکت‌کنندگان در درگیری که در دادگاه حاضر بودند، یک‌به‌یک در برابر اتهام شرکت در نزاع منجر به قتل به دفاع از خود پرداختند و همگی مدعی شدند قصد میانجیگری داشتند و ضربه‌ای به قربانی نزده‌اند. این در حالی است که سه متهم دیگر که با وثیقه آزاد بودند در دادگاه حاضر نشدند. در پایان جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند تا رأی خود را درباره این پرونده صادر کنند.