صلاحالدین خدیو، روزنامهنگار طی یادداشتی در شماره امروز مستقل نوشت: ایران علیرغم اصرار آمریکا و متحدانش با اضافه کردن هر گونه الحاقیهای به برجام مخالف است و خواهان احیای این توافق در شکل کنونی آن میباشد.
به نظر میرسد دستور کار مذاکرات جاری در وین هم حداقل به صورت شکلی مطابق نظر ایران است. اما روشن است که آرایش ژئوپولتیکی منطقه نسبت به پنج سال قبل دچار تغییری فاحش شده و بدون کاستن از سطح تنشهای موجود در منطقه که بعضا به حد انفجار رسیده. اند، بازگشت به توافق هستهای آسان نباشد. همانگونه که امکان ادامه سیاست فشار حداکثری برای آمریکا هم وجود ندارد. این یک بن بست استراتژیک است که به نظر میرسد طرفین آن را با تعیین یک دستور کار جدید دور میزنند. حیای برجام کمابیش در هیات سابق خود و تنش زدایی در روابط ایران و کشورهای عرب منطقه از طریق گفتگوهای همزمان با مذاکرات برجام.
در واقع مطابق نظر ایران این دو موضوع از هم تفکیک شدهاند، اما عملا و به موازات هم دارند پیش میروند.
این دستور کار مرضی الطرفین بیش از همه در مواضع چین و روسیه به عنوان شرکای سیاسی اصلی ایران بازتاب داشت که همزمان روابط نزدیکی با رقبای آن دارند. این دو کشور نقش کاتالیزور را ایفا و تهران را در این زمینه تشویق کردند.
به عنوان مثال بنگرید به سخنان لاوروف در دیدار هفته گذشته با روحانی:
«از نظر ما این کاملاً غیر مفید است که از ایران خواسته شود در چارچوب برجام شرایط جدیدی را بپذیرد و یا فراتر از تعهدات خود در قالب برجام عمل کند».
وزیر امور خارجه روسیه، اما بلافاصله اضافه کرد: «هرگونه سند تکمیلی و یا اضافی درخصوص مسائل مختلف از جمله منطقهای یا توسعه نظامی میتواند خارج از چارچوب برجام و در راستای تأمین امنیت منطقه و خلیجفارس با حضور کشورهای منطقه به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.» (روزنامۀ کیهان، ۲۴ فروردین)
ایران در گذشته هم بارها و البته بدون نتیجه، تمایلش را برای گفتگو با عربستان اعلام کرده بود. اینبار با تشدید حملات حوثیها و مشاهده عزم دولت جدید آمریکا برای گفتگو با ایران، ریاض ناچار شد موضعش را در این باره تغییر دهد.
اگر این را نوعی برجام پلاس بدانیم، پرسش از نقش و جایگاه اسرائیل هم در آن مطرح میشود. به نظر میرسد که دستکم در مرحله فعلی، نقش و جایگاه تل آویو در این پروژهها چندان روشن نیست. به همین دلیل این دولت در هفتههای اخیر، اقدامات ایذایی و حملات خود را سرعت بخشید تا فرجی حاصل شود و برجام قبل از احیا، بمیرد. از این رو طبیعی است که با نزدیکی ایران و عربستان هم مخالفت کند و تلاش نماید که گفتگوهای جاری به جایی نرسد.
به باور نگارنده، مخالفت سرسختانه اسرائیل با برجام، صرفا علیه برنامه هستهای ایران نیست. اسرائیل نمیخواهد به هیچوجه موهبت درگیری ایرانی - عربی را از دست بدهد. از رهگذر تغییر معادلات ژئوپولتیک منطقه و دگرگونی در چشماندازهای راهبردی کشورهای عرب و جایگزینی تهدید ایران بجای اسرائیل، این کشور موفق شده مساله فلسطین را کاملا به حاشیه براند و راه حل دو دولت را از دستور کار بین المللی خارج کند و برای بخشی از سرزمینهای اشغالی، «سند تک برگ» بگیرد.
مضاف بر آن سیاست تهاجمی اسرائیل علیه ایران با سیاست داخلی آن و تلاش نتانیاهو برای ماندن در قدرت و به حاشیه بردن اتهام فساد هم گره خورده است. باید دید که در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین و عادی سازی روابط تهران و ریاض، پرونده نبرد غیررسمی ایران و اسرائیل چگونه حل و فصل میشود. شاید از طریق آتش بسی اعلام نشده و کاستن از سطح تنش در برخی حوزههای حساس. اما هرچه بشود، طرفی که بیشترین زیان استراتژیک را از عادی سازی روابط ایران با آمریکا و کشورهای عرب میبیند، اسرائیل است.