روزنامه فرهیختگان نوشت: وقتی قاعده دستمزدها افسارگسیخته میشود که بازیگری برای یک ماه حضور در اثری، به اندازه 10 سال حقوق یک کارمند و شاید هم بیشتر، دستمزد دریافت میکند، قاعدتا دیگر این حریم خصوصی و پنهانکاریها توجیه عقلانی و شرعی ندارد.
وسوسه دنیای شیرین بازیگری برای تمام کسانی که دوست دارند روزی مقابل دوربین قرار بگیرند، تنها به دلیل شهرت و محبوبیت آن نیست. اخباری که مخصوصا طی سالهای اخیر از میزان دستمزد بازیگران به گوش میرسد، خود به دلیلی تبدیلشده که شعف دوستداران هنرپیشگی را برای رسیدن به این رویای شیرین، دوچندان کرده است.
ملاک دستمزد بازیگر چیست؟
در ایران اما ملاک دستمزدها را خود بازیگران تشخیص میدهند. چندان ربطی هم به سال و تاریخ ندارد که بگویند چون سال 97 این میزان را میگرفتیم، الان در سال 98، باید 20 درصد به آن مبلغ اضافه کنیم. بیشتر یک رقم توافقی البته با رضایت بازیگر است. این رقم هم به عوامل متعددی ربط دارد. بیشترین میزان اصرار بازیگران روی دستمزدهای بالا درنتیجه دو علت بهوقوع میپیوندد؛ یا فیلم آخر آنها فروش خوبی در گیشه داشته یا مطمئن هستند که کارگردان، اصرار ویژهای دارد که تنها آن بازیگر در آن نقش بازی کند.
موارد زیادی در سینمای ایران بهچشم میخورد که مدیر تولید با بازیگری بر سر دستمزد به توافق نرسیده، ولی چون کارگردان اصرار داشته که حتما آن بازیگر در فیلمش حضور داشته باشد، تهیهکننده بالاجبار تن به رقم مورد تقاضای بازیگر داده و با وی قرارداد بسته است.
این در حالی است که سینمای ایران سالهاست از شکل ستارهسازی خارجشده و مردم هم برای کمتر بازیگری اقدام به خرید بلیت میکنند. بهعبارتی، عمده سلبریتیهای سینمای ایران، کسانی هستند که سالن ولو کوچک فیلم خود را پر نمیکنند و درعوض دستمزدهای چند صدمیلیونی طلبکرده و آن را نیز بهدست میآورند. اینکه سیستم سینمایی کشور تا حدود زیادی مقهور بازیگران است بهطوری که درصورت عدمفروش، همچنان اقبال بالایی از سمت کارگردان، تهیهکننده و حتی مخاطب متوجه آنهاست، نیازمند یک آسیبشناسی عمیق و البته وضع قوانین کارآمد اجرایی است که اجازه سردمداری غیرمنصفانه را به بازیگران ندهد.
بارها شنیده شده که برخی بازیگران در علت بالا بردن دستمزدشان به نسبت آثار قبلی عنوان کردهاند که ما پارسال گوشت میخریدیم اینقدر، الان میخریم اینقدر، اجارهخانه میدادیم اینقدر، الان میدهیم اینقدر، دلار میخریدیم اینقدر، الان میخریم اینقدر و... و این درحالی است که چنین شرایطی برای تمامی عوامل فیلم وجود دارد، حال آنکه چطور بازیگران دست به شخصیسازی این اتفاقها میزنند، موردی است که توجیه عقلانی خاصی را نمیطلبد. نکته جالب ماجرا آن است که وقتی بازیگری رقم غیرمتعارفی تعیین میکند، طبیعتا باید استناد کند به فروش فیلمهای قبلیاش ولی در اینجا میگویند که بازیگران همهجای دنیا رقمهایی بسیار بالاتر میگیرند مثلا اگر دستمزد فلان بازیگر هالیوودی را به قیمت دلار امروز حساب کنیم، چیزی معادل 20میلیارد تومان میشود بعد آن وقت آیا دستمزد 700 میلیونی ما در قبال آن20 میلیارد تومان زیاد است؟ این درحالی است که اکثر بازیگران ما، در تمام فیلمها، چنین فرمولهایی را پیاده میکنند.
حال آنکه نگاه حرفهای آن است که بازیگران برای فیلم هنری (که گیشهپسند نیستند) دستمزدهایی بهمراتب پایینتری میگیرند، اما بارها دیده شده که بسیاری از بازیگران سینمای ایران برای فیلمهای هنری، دستمزدی به اندازه فیلم تجاری میگیرند و نه به ژانر فیلم نگاه میکنند و نه به نگاه کارگردان و تهیهکننده.
یک بازاریابی سوررئالیستی
خیلی جالب است بدانید بسیاری از بازیگران سینما برای رسیدن به دستمزدهایی بالاتر، دست به برخی بازاریابیها نیز میزنند. اکنون میخواهیم عرفیترین این روشها را برای شما بیان کنیم.
رقمی که بازیگر طبق برگه قرارداد میگیرد با رقمی که بهحساب وی واریز میشود، تفاوت بسیاری دارد. بهعنوان مثال بازیگری 500 میلیون دستمزد واقعی میگیرد، اما از تهیهکنندهاش میخواهد که رقم دستمزد وی در قرارداد را 700 میلیون تومان تنظیم کند. این اتفاق سبب میشود تا بازیگر برای فیلم بعدی خود، به رقم 700 میلیونی قرارداد قبلیاش توجه داشته باشد و از تهیهکننده فیلم جدیدش بخواهد که مثلا 20 درصد بیشتر از فیلم قبلی به او پرداخت کند که میشود 850 میلیون. یا در بهترین شرایط اینگونه است که آن بازیگر با مدیرتولید یا تهیهکننده رفیق است و به وی اعلام میکند بنابر همین دوستی، همان دستمزد فیلم قبلی را طلب میکند یعنی 700 میلیون و از او میخواهد که دستمزد وی را در قرارداد، 850 میلیون تومان بنویسد و... حالا شاید این پرسش برای شما مطرح شود که با درج ارقام بالا در قرارداد، رقم مالیات بازیگران هم افزایش پیدا میکند مثلا بازیگری که 500 میلیون گرفته اما مبلغ قراردادش 700 میلیون تومان است باید براساس همان 700 میلیون تومان مالیات بدهد و این کار، صرفهای برای وی ندارد. اما جالب است بدانید که بازیگران سالهاست از پرداخت مالیات معاف هستند و فقط کافی است که طی یک زمان مقرر در سال، دریافتی قانونی خود را در خانه سینما اعلام کنند تا از پرداخت مالیات معاف شوند.
همین اصل و البته نبود قانونی مدون برای تعیین دستمزد سببشده تا ارقام کلان و نجومی در این صنف جابهجا شود و این بازاریابی، کار اکثر بازیگران چهره سینمای ما تبدیل شود.
بازیگرانی که میدانند معادلی ندارند
البته به دور از انصاف است که این جریان را به تمام بازیگران سینمای ایران تعمیم دهیم. تعداد معدودی از بازیگران، از این قضایا مصون هستند. البته برخیهای دیگر که رقمهای نجومی میگیرند، روی کاغذ، حق دارند چون یگانه هستند و مشابه ندارند. طبیعتا وقتی بازیگری برای یک نقش، مشابه ندارد، دستمزد بالایی طلب میکند. درعوض، دیگر صنوف سینمایی تا دلتان بخواهد، مشابه دارند. بهطوری که اگر تهیهکننده با فلان فیلمبردار به توافق نرسید، دهها فیلمبردار دیگر وجود دارد؛ تدوینگر، آهنگساز، مدیر تولید و... به تعداد بسیار زیادی وجود دارند، اما بازیگر خاص، مشابه ندارد و تهیهکننده گاهی مجبور میشود طبق همین اصل، با رقم نجومی خانم یا آقای سوپراستار کنار بیاید.
این هم یک اصل است که کافی است دو فیلم یک بازیگر فروش کند، آنوقت برای فیلم سوم، همه بهسراغش میآیند و همین ترافیک، دستمزد آن بازیگر خوششانس را افزایش میدهد.
یا مورد دیگر آنکه بازیگر از برخی مجاری مطمئن میشود که کارگردان یا تهیهکننده، تنها او را برای آن نقش انتخاب کرده و پای بازیگر آلترناتیوی در میان نیست. در این شرایط هم دستمزدهای نجومی پیشنهاد میشود که هیچ ارتباطی با فروش فیلمهای قبلی آن بازیگر یا تضمین پرکردن صندلیهای آن فیلم بهواسطه حضور آن بازیگر ندارد.