«فردا»: رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران معتقد است که رویکرد مسئولان، رسانهها و مردم در ماجرای اسیدپاشیهای اصفهان درست نبوده و به همین جامعه ملتهب شده است.
نه تنها مردم اصفهان، بلکه ساکنان شهرهای دیگر هم این روزها از پدیده نه چندان جدید اسیدپاشی نگرانند. در غیاب اطلاعرسانیهای درست و به موقع، خبرهایی از حمله اسیدپاشها به دختران و زنان اصفهان منتشر شد و اکنون استفاده افراد فرصتطلب از این فضا و تظاهر به اسیدپاشی با آب پاشیدن هم به آن اضافه شد.
این که اسیدپاشیهای صورت گرفته ریشه در چه مواردی دارد؟ این که چطور شد که ظرف چند روز این احساس عدم امنیت در بین مردم به وجود آمد و این سوال که برای کنترل این بحران باید چه کارهایی کرد را از دکتر کوروش محمدی، رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران که ساکن اصفهان است پرسیدیم.
او معتقد است اطلاعرسانی نادرست، فضا را ناامنتر کرده و اگر با مردم شفاف صحبت میشد، چنین ترس و وحشتی در بین مردم به وجود نمیآمد.
گفتوگو با رییس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران را در ادامه بخوانید؛
با توجه به زمینه فعالیت شما و این که ساکن اصفهان هم هستید، شرایط پیش آمده درباره اسیدپاشیهایی که انجام شده و جو روانی شهر را چطور ارزیابی میکنید؟
بزرگترین مشکلی که الان در رابطه با اسیدپاشی وجود دارد، این است که جو روانی بدی در این رابطه ایجاد شده است. الان میبینیم که دانشجوها سر کلاس درس حاضر نمیشوند و دلیل این موضوع را ترس از وقوع اسیدپاشی اعلام میکنند. ایجاد شدن التهاب در جامعه میتواند به این موضوع بیشتر دامن بزند. دقت کنید که نمیگویم این موضوع خطرآفرین نیست بلکه موضوع مهمی است و باید به آن رسیدگی کرد ولی با این روند میبینیم که عدهای که استعداد کارهای خطرآفرین را دارند تحریک میشوند این کار را انجام دهند یا به آن تظاهر کنند. همانطور که گزارشهایی از آب پاشی به دختران منتشر شده است تا آنها احساس خطر کنند و بعد بفهمند که دچار یک شوخی شدهاند. به قدری التهاب و جو روانی در جامعه ایجاد شده که عکسهای مربوط به اتفاقات چند سال گذشته یا اتفاقات مشابهی که در شهرهای دیگر رخ داده منتشر میشود و ناآگاهانه به این فضای ناامن بیشتر دامن زده میشود.
به جامعه حق نمیدهید که در این زمینه نگران شده و واکنش نشان دهد؟
اسیدپاشی یک آسیب است اما آنچه اکنون پیش آمده و نیازمند کنترل است ترسی است که در جامعه به وجود آمده است. به نظر من باید واقعبینانه به این گونه قضایا نگاه کرد. بسیاری از آسیبهای اجتماعی آمار بالایی دارند که اگر بخواهیم آنها را هم زیر ذرهبین بگذاریم شاید به همین اندازه نگران کننده باشند و باید به طور کلی فکری برای آنها کرد. الان میبینیم که آمارهای متفاوتی مطرح میشود و شایعاتی شنیده میشود که منجر به دستپاچگی بیشتر و اتخاذ تصمیمهای نادرست میشود. آماری که من به دست آوردهام این است که تعداد بسیار کمتری از آنچه در فضاهای مجازی اعلام میشود، اسیدپاشی صورت گرفته است. تعداد این موارد آنقدر زیاد نیست که جامعه به این شکل به آن واکنش نشان دهد. تا جایی که من پیگیری کردهام در ماه اخیر برخلاف آنچه گفته میشود چندین مورد اسیدپاشی رخ داده، فقط دو مورد اتفاق افتاده که میتوانند انگیزه شخصی یا بیمارگونه عاملان را داشته باشند و چنین مسالهای که مطرح میشود کار گروههای خاصی است یا به دلیل مسائل مذهبی و دینی است رد میشود. شواهد نشان میدهد افرادی که مورد اسیدپاشی واقع شدهاند از خانوادههای متدین و محجبه بودهاند بنابراین شایعاتی که مطرح میشود که برای برخورد با بدحجابی است، کاملا مردود است. یکی از دو نفری که اخیرا در اصفهان مورد اسیدپاشی واقع شده بود شاگرد دانشگاه ما بود، سایر دانشجوها میگفتند دو روز پیش مورد این حمله قرار گرفته است. در حالی که وقتی ماجرا را پیگیری کردم دیدم این اتفاق مربوط به یک ماه پیش است و خوشبختانه سوختگی شدیدی نداشته و نیاز به جراحی پلاستیک ندارد و مورد درمان قرار گرفته است. منظورم این است که شایعات و نگرانیها بیشتر از چیزی است که در واقعیت وجود دارد.
اما حتی همین تعداد هم میتواند مایه نگرانی باشد و احساس ناامنی به وجود بیاورد.
بله حرف من هم این است که وارد حوزه امنیت شدهایم. امنیت اجتماعی اولین پارامتر احساس امنیت است و هنگامی که در یک بازه زمانی ۷ تا ۱۰ روز احساس ناامنی در بین مردم ایجاد میشود، یعنی امنیت اجتماعی مختل شده و باید هرچه سریعتر فکری برای آن کرد؛ با این حال جامعه در حال پاشنه آشیل نشان دادن به افرادی است که ممکن است شخصیت ضداجتماعی داشته باشند و بخواهند از این فضا استفاده کنند. شرایطی پیش آمده که حتی نیروهای متولی و مجریان قانون هم باورشان شده یک خطر بالقوه وجود دارد، دانشجوها سر کلاس نمیآیند و به نظر میرسد جامعه صرفا به صورت احساسی وارد این قضیه شده است در حالی که این یک مساله اجتماعی است که باید با آرامش بتوانیم آن را برطرف کنیم.
این آرامش در فضا را چه کسانی باید ایجاد کنند؟
به نظر من رویکرد مسئولان، رسانهها و مردم در این زمینه درست نبوده است. مسئولان مربوطه با پنهانکاری و عدم پاسخگویی باعث شدند شایعات شکل بگیرد. وقتی در عصر رسانه و تکنولوژی و شبکههای اجتماعی هستیم، اگر بخواهیم چیزی را از مردم پنهان کنیم، آنها از طریق کانالهای مختلف ماهواره آن را تعقیب میکنند که باید در صحت و سقم اطلاعات و نیت آنها شک کرد. اما متاسفانه به قدری دیر، با تنبلی و سستی اقدامات و اطلاعرسانیهای کافی در این زمینه صورت گرفت که شایعات شکل گرفت و فضا متشنج شد. من نمیدانم مسئولانی که چنین مواردی را پنهان یا کتمان میکنند به دنبال کدام مصلحت هستند؟ یکی از مهمترین مشکلاتی که درباره این موضوع دیدیم این بود که خبررسانی ضعیف صورت گرفت. اگر اخبار و آمار پنهان نشوند و به صورت کامل اطلاعرسانی انجام شود، از بروز شایعات بیشتر جلوگیری میشود بنابراین باید زودتر شفافسازی شود.
نقش رسانهها و مردم در مدیریت کردن اوضاع در چنین شرایطی چیست؟
مهمترین کاری که باید انجام شود این است که آرامش را حفظ کنیم تا بتوانیم بهترین راهکار را برای برخورد با چنین مواردی پیدا کنیم. وظیفه هرکدام از ما این است که از بروز شایعات جلوگیری کنیم و از دامن زدن به ایجاد یک فضای ناامن و ملتهب جلوگیری کنیم. رسانهها هم باید به صورت کارشناسیشده با چنین موضوعاتی برخورد کنند. آگاهیرسانی یک بخش قضیه است و با نگران کردن فضای عمومی جامعه نباید اشتباه گرفته شود. مشکل اینجاست که از نظر کارشناسان استفاده نمیشود و بدون در نظر گرفتن عواقب کار، به طور احساسی خواهان این میشویم که کسی بخشیده یا مجازات شود. وقتی با اسیدپاشی به عنوان یک پدیده ساده برخورد میشود، شخص اسیدپاش را رسانهای میکنند و از قربانی این موضوع به اصرار میخواهند که او را ببخشد، درواقع رفتار فرد مجرم مورد تشویق قرار گرفته است. با تشویق آمنه به بخشش، رفتار فرد اسیدپاش تشویق شد. چرا با موضوعاتی که میتوانند چنین ترس و وحشتی در جامعه ایجاد کنند به همین سادگی و بدون مشورت گرفتن از کارشناسان برخورد میشود؟ باید در چنین مواردی بسیار با احتیاط با برخورد کرد.
به نظر میرسد بخشی از این التهاب فضا که شما به آن اشاره میکنید، در موارد دیگر هم ریشه دارد و حالا فرصتی برای بیان آنها فراهم شده است.
بله، مردم گرفتاریهای دیگری هم دارند و میخواهند در چنین شرایطی، به بهتر شدن کیفیت زندگی، اصلاح بعضی از قوانین، دغدغههای پاسخ داده نشده و یکسری از مطالباتی که دارند رسیدگی شود. درواقع اینگونه فضاها فرصتی برای تخلیه روانی و هیجانی ایجاد میکند که علاوه بر اصل قضیه، مطالبات دیگر هم مطرح شود. البته این مطالبات ممکن است چندان هم بیربط با آن اتفاقی که رخ داده نباشد اما مطرح کردن آنها در شرایط نامطلوب میتواند فضا را ناامنتر کند نه این که پاسخی در پی داشته باشد. مشکلات مختلف اجتماعی و اقتصادی، بیکاری، فقر، مشکلات زنان همه و همه مسائلی است که باید مطرح شده و به آنها پرداخته شود اما اگر قرار باشد در قالب چنین فرصتی بخواهد خودش را نشان بدهد به التهاب بیشتر فضای موجود کمک میکند که عواقب خاص خودش را هم در پی خواهد داشت.
کاری که حالا با پیش آمدن چنین فضایی باید انجام داد چیست؟
یکی از اقدامات مفید میتوانست این باشد که مسئولین به صورت محلی با مردم ارتباط بگیرند و فضا را برای آنها شرح دهند. نوع و شیوه مسئولان انتظامی و قضایی، رسانهای و آموزش و پرورش در این زمینه حائز اهمیت است. اگر مردم احساس کنند چیزی از آنها پنهان میشود به همین شایعات موجود اطمینان میکنند. وقتی فضای جامعه سرشار از استرس و نگرانی شود، شایعات دهن به دهن میچرخد و به دلیل تب روانی که ایجاد میشود، بعضی افراد ممکن است برای نشان دادن عمق فاجعه حتی دروغهایی بگویند در حالی که اگر رویکرد مسئولان شفاف باشد، از پنهانکاری و مصلحتاندیشی پرهیز شود و به مردم احترام گذاشته شود، این التهابها فروخواهد نشست. هنوز هم دیر نشده است و مسئولان میتوانند به صورت شفاف آنچه اتفاق افتاده، مراحلی که پیگیری شده و نتایجی را که به دست آمده را با مردم در میان بگذارند تا فضای آرامی در جامعه ایجاد شود و بتوان این پدیده را کنترل کرد.