روزنامه وطن امروز: مناظره دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری در حالی به پایان رسید که دست رسانههای حامی دولت از این مناظره خالی ماند! چرا که زوج جهانگیری- روحانی از تولید کلیدواژه ناتوان بودند. برخی تحلیلگران بر این باورند مناظرههای سیاسی نه محلی برای ارزیابی دقیق افکار و محتوای ارائه شده از سوی نامزدهای انتخابات بلکه محلی برای بروز توانایی طرفین مناظره در بهرهجویی از فرصتهای بهدست آمده است. پیش از مناظره برخی نظرسنجیها حکایت از دومرحلهای شدن انتخابات و همچنین برابری میزان اقبال (در سنجش دوگانه روحانی- قالیباف) 2 نامزد انتخابات داشت. همین مساله روشن میکرد مناظره دوم اهمیت بسیاری برای نامزدهای انتخابات دارد؛ این مهم را سیدابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف و حتی مصطفی میرسلیم بخوبی درک کرده و نسبت به مناظره اول به شکل مطلوبتری ظاهر شدند. در سوی مقابل حسن روحانی و همراه پوششیاش، اسحاق جهانگیری با جابهجایی نقش خود نتوانستند آنطور که باید ایفای نقش کنند. نگاهی به محتوای تولیدشده رسانههای حامی روحانی نشان میدهد عملکرد روحانی و جهانگیری در مناظره دوم نتوانسته است مورد توجه این رسانهها قرار بگیرد، این در حالی است فردای مناظره اول با وجود آنکه همه مناظره را برای روحانی دو سر باخت میدانستند، این رسانهها با آب و تاب فراوان به تعریف و تمجید از جهانگیری پرداخته و وی را ستاره و توفان مناظره اول خطاب کردند.
نکته دیگر مناظره دوم جابجایی نقش روحانی و جهانگیری بود. روزنامه قانون در تحلیل مناظره دوم به جابهجایی نقش روحانی و جهانگیری اشاره میکند و مینویسد: «روحانی نشان داد به بازی برگشته است. او دیگر قصد نداشت سکوت کند و تنها به حملات پاسخ دهد. جهانگیری نیز کمی آرامتر از دفعه قبل ظاهر شد».
اما ماندن یا انصراف جهانگیری آنقدر برای اردوگاه اصلاحطلبان مساله است که رسانههای آنان همچنان تلاش میکنند از این موضوع رفع ابهام کنند که اسحاق در هماهنگی کامل با حسن روحانی است.
روزنامه آفتاب یزد دیروز با لحنی نرم از بیانیهخوانی جهانگیری انتقاد کرد و با بیان اینکه «آقای معاون اول بهجای آنکه بداهه سخن بگوید از روی یک نوشته نطق کرد» نوشت: «دست راست روحانی هم تغییر تاکتیک داده بود... اسحاق جهانگیری مشخصا تلاش میکرد به تبعیت از رئیسش گزارش کار بدهد تا زمان خود را صرف پاسخ به ادعاها کند. او به نظر میرسید در اقدامی هماهنگ شده سعی میکرد در حاشیه قرار گیرد و حسن روحانی در مرکز توجه باشد. این تکنیک حاوی یک نکته مهم بود؛ اسحاق در هماهنگی کامل با حسن روحانی است».
اما چرا توفان جهانگیری در مناظره دوم خوابید؟
بهنظر میرسد پس از درخشیدن اسحاق جهانگیری از نظر رسانههای متعدد حامی دولت در مناظره اول، یک نگرانی جدی در اردوگاه دولت مبنی بر تغییر شیفت پایگاه رای روحانی به جهانگیری بهوجود آمده و همین امر باعث شده در مناظره دوم این حسن روحانی باشد که بیمحابا حمله کند؛ به ربنای شجریان متوسل میشود و به شهر زیرزمینی موشکی میتازد تا از این رهگذر آرایی حاصل شود و از سوی دیگر جهانگیری با نرمشی قابل توجه نسبت به مناظره اول تنها به دفاع از عملکرد دولت بسنده میکند. علی صوفی، وزیر تعاون اصلاحات در نقد عملکرد روحانی در مناظره اول نوشته است: «در مناظره قبل آقای روحانی فقط به ایرادات پاسخ میداد، چنین چیزی کمی او را در موضع انفعال قرار میداد.» و این تاکتیک کارساز نبود و نمیتوانست موجی ایجاد و هواداران وی را راضی کند به طوری که محمدرضا خاتمی روز گذشته در روزنامه اعتماد نوشت: «شاید آقایان روحانی و جهانگیری بیش از حد نجابت کردند و واقعیتهایی را که به ارث برده بودند هنوز نگفتهاند». خاتمی در توجیه این ضعف روحانی همان حربه آقای مشاور را بهکار برد: «آقای روحانی و جهانگیری با این حرفها نمیخواهند یأس و سرخوردگی را برای ایرانیان مشدد کنند که اگر این حرفها زده میشد چهبسا نامزدهای اصولگرا در مطرح کردن شعارهای بیپشتوانه کمی ملاحظه میکردند.» اما واقعیت آن است که دست دولت چنان خالی است که همچنان به احمدینژادهراسی امید دارد.
روزنامه اعتماد که فردای مناظره اول بیش از 10 یادداشت در تمجید عملکرد زوج پوششی دولت منتشر کرده بود، فردای مناظره دوم، آنقدر دستش خالی بود که تلاش کرد به نوعی آرام بودن روحانی را توجیه کند و دلخوری خود را با این جمله که «جهانگیری هم که دیروز ترجیح داد همچون مناظره قبلی نباشد» بروز دهد. اعتماد حتی هاشمیطبا را دیگر کاندیدای اصولگرا(!) توصیف کرد که «شهادت داد در 4 سال اخیر این دولت با بیشترین حملهها مواجه بوده است.» البته در این میان گل به خودی جهانگیری در تایید و توجیه ماجرای دختر وزیر آموزشوپرورش هم بیتاثیر نبود.
در روزنامه شرق هم وضع مشابهی برقرار بود؛ سرمقالهنویس روزنامه شرق بیآنکه به اصل مناظرهها بپردازد از آرزوی اصولگرایان نوشت و اعتراف کرد: «جهانگیری پیش از آنکه مقامی امنیتی- سیاسی باشد کارشناس و تئوریسین اقتصادی است. اصولگرایان از طریق رسانهها و نامزدهای خود طالب 2 خواستهاند؛ تفرقه بین جهانگیری و روحانی و در صورت شکست، شکست به دست جهانگیری. پیروزی جهانگیری اگرچه پیروزی است اما در بطن خود شکست نهفته دارد».
اصلاحطلبان اکنون باید از معادله پیچیده روحانی و زوج پوششیاش رفع ابهام کنند. این نگرانی در یادداشتها و تحلیلهای آنان موج میزند که در نهایت چه کسی در صحنه خواهد ماند؟! ظهور و بروز جهانگیری چنان برای اصلاحطلبان تبدیل به «موضوع» شده است که روز گذشته روزنامه آرمانامروز در مقدمه مصاحبه با اشرف بروجردی نوشت: «جهانگیری که در کنار روحانی در انتخابات حضور پیدا کرده، از ابتدا هم قرار بود به نفع روحانی کنار بکشد اما نخستین دور مناظرهها باعث شد محبوبیت جهانگیری بشدت افزایش پیدا کند. انتقال محبوبیت جهانگیری به روحانی بحث مهمی است که باید پیش از انصراف جهانگیری رخ دهد». در پاسخ به این سوال هرچند بروجردی گفته «از محبوبیت آقای روحانی کاسته نشده است» اما اذعان میکند «در نظرسنجیها رأی آقای روحانی ریزشی نداشته است اما رأی آقای جهانگیری بالا رفته است».
غلامعباس توسلی نیز در یادداشتی به همین موضوع اشاره کرده و مینویسد: «کاندیدای مذکور [اسحاق جهانگیری] قبل از اینکه زمان از دست برود باید قواعد بازی را رعایت کند و به نفع روحانی کنار برود، در این صورت انتخاب برای مردم سادهتر خواهد شد».
اما بهنظر میرسد ماندن یا انصراف جهانگیری بازی دوسر باخت روحانی باشد. اگر جهانگیری بماند مدیریت سبد رای روحانی برای آنان دشوار میشود؛ اگر انصراف دهد این گمانه تقویت میشود که [به تعبیر حسین دهباشی، سازنده فیلم تبلیغاتی روحانی در سال 92] همهچیز یک بازی برای کسب رای بوده است و حتی اگر روحانی پیروز انتخابات شود با دوپینگ جهانگیری و یار قرضی پیروز شده است!