آیینهای نوروز نشات گرفته از چه مفاهیمی هستند؟
در اقوام کشاورز و همچنین کوچنشین، تقویم شمسی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ یعنی دانستن اینکه چه زمانی باید کاشت و چه زمانی باید درو کرد، چه زمانی باید به ییلاق و چه زمانی باید به قشلاق رفت، چه وقت باید کوچ کرد و... به همین دلیل تقویم مبتنی بر گردش شمسی اهمیت پیدا میکند. از سوی دیگر، موقعیتهای مهم این تقویم مثل آغاز زمستان و بهار هر کدام از جایگاه ویژهای برخوردارند و این مساله مختص ساکنان و یکجانشینان نیم کره شمالی است که ایران هم جزو آنهاست و چون ایران یکی از قدیمیترین حوزههای تمدن در این بخش به شمار میرود به طبع آیین و سنتهای بیشتری در این رابطه دارد. در ابتدای بهار ما آیینها و جشنهای مربوط به پایان زمستان و آغاز بهار را داریم که با جشنها و آیینهای نوروز مصادف میشود. از این رو وقتی به آیینهای نوروز نگاه میکنیم بخشی از این آیینها به آیینهای درگذشتگان و مردگان مربوط میشود. در واقع انجام بسیاری از امور برای رضایت خاطر درگذشتگان است. برای مثال باید جمعه آخر سال به سر خاک مردگان رفت یا در روز سال تحویل شمع روشن باشد و دود بیرون بیاید تا وقتی ارواح درگذشته میآیند و میروند شمع خانه نوادگان روشن باشد و آنها خوشحال و مسرور شوند. این در حالی است که پایان آیین نوروز ۱۹ فروردین است. عید فروردینگان عید مردگان در دنیای قدیم است. در واقع فروردین نام خود را از فروهر و ارواح گرفته که با همین مفهوم همطراز است. تقریبا تمام وقایع مهم در بین ما ایرانیان با هر دین و آیینی که باشیم مربوط به نوروز است. هبوط انسان، به ساحل نشستن کشتی نوح یا هر اتفاق مهم دیگری که در تاریخ اتفاق افتاده مثل پیدا شدن انگشتر سلیمان و در نهایت عید غدیر خم همزمان با نوروز است و این موارد اهمیت نوروز را دو چندان میکند. نوروز در دیدگاه جهانی جشن تولد و آغاز بهار در نیمکره شمالی است و به این ترتیب ما انسانها چه بخواهیم و چه نخواهیم طبیعت نوروز را جشن میگیرد. از این رو نوروز جشن طبیعت، کشاورزی و دامداری است و در واقع آیینها و میراث مشترکی فراتر از باورها، عقاید و آرای مردم دارد که باعث همگرایی، همسفرگی و همنشینی میشود. بنابراین در نوروز آنچه برای افراد مهم است سر سفره گذاشته میشود. برای مثال مسلمانان قرآن، مسیحیان انجیل و زرتشتیان اوستا میگذارند، حتی یکی حافظ و دیگری عکس مادر و پدر خود را سر سفره قرار میدهد. این در حالی است که بیشتر سینهای سفره هفتسین خوراکیها و دادههایی است که انسانها به شکرانه خدا سر سفره خود میگذارند. با وجود این، نوروز آیینی است که در آن بحث از گذشته و آینده میشود. از سوی دیگر، عوض شدن زمان، رفتن به سمت بهار، تابستان و گرما از مفاهیم دیگر نوروز است. حتی نوروز موقعیتی است برای نزدیک شدن، یعنی همگان به خانواده خود برمی گردند. به عبارت دیگر از مهمترین رسومات نوروز صله رحم و بازدید افراد از یکدیگر است که به نزدیکی و وابستگی آنها کمک میکند.
با گذر زمان چه تغییر و تحولاتی در آیینهای نوروز به وجود آمده است؟
موقعیت نوروز ثابت است، اما هر آنچه برای ما اهمیت دارد به این روز منتهی میشود. بنابراین با گذر زمان آیین و سنتهای نوروز تغییر و تحول پیدا میکنند، ولی اساس آنها حفظ میشود. برای مثال همچنان دامداران برای شکرگزاری شیر و کشاورزان گندم را به صور مختلف سر سفره میگذارند و این مساله نشان میدهد که آیینهای قدیم و تکرار شونده نوروز خود را با شرایط روز تطبیق میدهند.
اما در مورد مراسمی مانند چهارشنبهسوری انگار تا حدودی این تغییر و تحولات از اصل آیین آتشبازی دور مانده است.
جشن چهارشنبهسوری پایان زمستان و خداحافظی با آن است که سنتها و آیین خود را دارد. اگر به آتشبازی آن توجه کنیم باید بگوییم زمانی که مغولان به ایران آمده و شیعه شدند، به تدریج ترقه از چین توسط مغولان به ایران وارد شد. از سوی دیگر، گفته میشود بسیاری از سنتهای نوروز، مانند ماهی قرمز، چینی است. در واقع رسوم و سنتهای ایران واردات و صادرات خود را به همراه دارد، یعنی بسیاری از آیینها از دوره مغول و بسیاری دیگر از اعراب به ایران آمده و ایرانیزه شده اند، آنچنان که در فرهنگ قرار گرفته و جایگاه خود را پیدا کردهاند، اما نباید آیینها به ناهنجاری تبدیل شوند. یک رسم باید در شکل عمومی و اجتماعی اتفاق بیفتد، چرا که یک پدیده هر قدر جمعی باشد اثرگذارتر است. برای مثال دیدن فوتبال، برگزاری نماز جماعت و یک آیین به صورت خانوادگی قطعا مانع از رفتارهایی نابهنجار میشود، چرا که حالت انفرادی این بحرانها را رقم میزند.
آیا به نظر شما در آیینهای نوروز بدعتی شکل گرفته است؟
اگر قرآن را سر سفره هفتسین میگذارند بدعت نیست. احترام به عقایدی است که از قبل وجود داشته و در واقع قوی بودن اعتقادات را نشان میدهد، یعنی افراد در هر شرایطی با اعتقادات خود زندگی میکنند. از سوی دیگر، کتاب حافظ حدود ۷۰۰ سال پیش به وجود آمده که در آیین شب یلدا خوانده میشود. پس باید بگوییم چون پیشتر نبوده از ۷۰۰ سال پیش تاکنون بدعت اتفاق افتاده است، در حالی که اصلا این گونه نیست. در واقع قرآن و کتاب حافظ باعث تقویت و تداوم آیینها میشوند، اما وقتی موارد ناهنجاریها را در حوزه اجتماعی به وجود آوردند بدعت هستند؛ مواردی که تاثیر منفی بر رفتارهای اجتماعی بگذارند، مخرب باشند، نظم جامعه را بر هم زنند و بحران ایجاد کنند.
نظر شما در مورد ثبت جهانی آیین نوروز چیست و چه تاثیری بر جوامع میگذارد؟
آیین نوروز اولین میراث معنوی است که به صورت گروهی به ثبت رسیده است و آنقدر اهمیت دارد که امروزه ۱۲ کشور عضو کنوانسیون نوروز هستند و مرتب به تعداد آنها نیز اضافه میشود. در واقع نوروز یک سنت در بخش وسیعی از ممالک پراکنده است که در هر کشوری با شکل خود برگزار میشود، یعنی نوروز یک فضای معین دارد که افراد در آن روز به رفتارهای اجتماعی خود عمل میکنند. برای مثال در مراسم نوروز مردم افغانستان در مزار شریف پرچم بلند میکنند، چرا که نوروز، میراث صلح، همزیستی و همگرایی است و موجب تقویت تعامل بین جوامع میشود.