سرویس اجتماعی فردا؛ ثمین سعادت: سهلانگاری پزشکان اینبار دامن یک دختر اصفهانی را گرفته که تنها کلیهاش زیر تیغ جراحی پزشکان بیرون آمده و او اینک یک بیمار دیالیزی است!
این بار خطای پزشکی دامن یک دختر جوان را گرفته که ویدئوی گلایه او از پزشک خاطی در فضای مجازی منتشر شده است و نشان میدهد جامعه پزشکی نمیتواند به این راحتی از هجمه اعتراضات و احساسات تاسف بار مردم در مواقع سهلانگاری و ندانم کاری به دور باشد. اگر چه توجیه نظام پزشکی که تنها کلیه بیمار را از شکم او خارج کرده این است که کلیه در جای نامناسبی قرار گرفته و چارهای جز خارج کردن آن نبوده، اما صحبتهای بیمار و حتی قوانین نظام پرشکی که در آن رضایت بیمار برای انجام هر عمل جراحی و هر تصمیم پزشکیای اولویت دارد، حکایت از اشتباه و خطای پزشکی دارد که راهی برای جبران آن نیست.
فیلم گفتگو با این دختر جوان که بخاطر اشتباه پزشک، دیالیزی شده است را اینجا ببینید.
متاسفانه اخبار منتشر شده، نشان میدهد که آمار قربانیان خطاهای پزشکی رو به افزایش است! و صحبت میان اطرافیانمان، مسافران اتوبوسها، اخبار روز و پیامکهایی که به دستمان میرسد خبر از حجم زیادی از قصورات پزشکی میدهد. اما اینکه راهحل جبران این خطا چیست؟ شاید به سادگی نتوان برای آن جوابی پیدا کرد.
مجازات و تنبیه یا تجهیز به امکانات بیشتر؟
به اعتقاد و باور جامعه پزشکی اگر چه چنین خطاهایی جبرانپذیر نیست اما میتوان با راهکارهایی از بروز آن پیشگیری کرد.برای مثال می توان نسبت به پزشکان خاطی هشدارهای جدیتری داد و نظارت بر عملکرد پزشکان را بیشتر کرد، تجهیزات یا امکانات مناسبتری در اختیار آنها قرار داد.
سالانه چیزی حدود ۱۲ تا ۱۳ هزار پرونده مربوط به خطاهای پزشکی در کشور تشکیل میشود که از جمله نمونههای آن؛ قطع عضو بیمار، تشدید بیماری و حتی گاهی هم مرگ است. با این حال طبق آمارهایی که از سوی مسئولان ارائه میشود درصد خطاهای پزشکی کشور در قیاس با رتبه جهانی کم است و میزان آن به طور کلی یک صدم درصد است.
به گفته مسئولان نظام پزشکی حدود ۶۵ درصد از شکایات مربوط به خطاهای پزشکی به تبرئه پزشک منجر میشود و ۵۰ درصد از شکایات بیمورد است و اگر بیمار از بیماری و میزان خطرات آن اطلاع داشته باشد اصلا شکایتی صورت نمیگیرد.
شکایاتی که بینتیجه شد
با این حال به اعتقاد برخی از کسانی که متحمل چنین خطاهایی از سوی پزشکان شدهاند، پزشکان با دادن مبالغی سنگین از پول به بیماران آنها را راضی میکنند و یا سعی میکنند کار به دادگاه و شکایت نکشد. به اعتقاد برخی از مردم نیز در صورت باز شدن پای پزشک به دادگاه، باز هم آنها راهکارهای قانونی برای فرار از کوتاهیهای خود دارند. برخی از مردم هم معترضانه میگویند به دادگاه رفتهاند، شکایت کردهاند اما پزشک مورد نظر راهکار لازم برای تبرئه خود را داشته است!
بنابراین از یک سو هم نمی توان از مظلومیت کسانی که متحمل چنین خطاهایی شدهاند چشم پوشید و هم نمیتوان به راحتی جامعه پزشکی را که در حال انجام خدمات بزرگ به عموم مردم است، محکوم کرد. به اعتقاد برخی از پزشکان سختگیری به جامعه پزشکی به معنای از دست دادن نیروهایی است که میتوانند در بخش درمان خدمات بینظیری ارائه دهند. از نظر مردم نیز ساده گذشتن از این جرایم یعنی مهر تایید زدن بر آنها و باز کردن دست افرادی که نمیخواهند در کارشان دقیق و محتاط باشند. با این توضیحات باید دید به راستی بار واقعی خطاهای پزشکی به دوش چه کسانی است و از این نظر چه کسانی باید پاسخ گو باشند؟
قانون چه میگوید؟
با توجه به آنچه در قانون آمده معمولا اگر پزشک با جراح و یا سایر متصدیان امور پزشکی در جریان انجام امور پزشکی مرتکب بیاحتیاطی یا بیمبالاتی شوند یا بدون مهارت در قسمتی از امور به انجام آن مبادرت ورزند و در نتیجه قتل یا صدمه بدنی حادث شود عمل آنها با توجه به مفهوم مخالف ماده ۵۹ قانون مجازات اسلامی و همچنین تبصره ۳ ماده ۲۹۵ همین قانون جرم بوده و در حکم شبه عمد محسوب می شود.
طبق قانون هر پزشک موظف به رعایت اصول و ضوابطی است که در صورت زیر پا گذاشتن آن باید مور بازجویی قرار گیرد. حتی فاش کردن اسرار بیمار و نوع بیماری وی نیز از نظر قانون جرم محسوب میشود. بسیاری از پزشکان در پی این خطاها به حبسهای طولانی مدت و حتی جرایم نقدی جریمه میشوند که برای آنها بسیار گران و سنگین است.
بار خطاهای پزشکی را چه کسی به دوش می کشد؟
احمد آریایینژاد پزشک و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در این رابطه میگوید: «در چنین مواقعی معمولا بار این خطاها به دوش بیماران و کسانی میماند که متحمل چنین خطاهایی شدهاند، با این حال بار منفی روانی این موضوع نیز بر دوش پزشکان است. البته برخی از پزشکان نیز به دلیل همین موضوعات هزینههای مالی بسیاری از سوی قانون متحمل میشوند. بنابراین به نظر میرسد در ارتباط با این موضوع هم بیمار صدمه میبیند و هم پزشک تاوان پس میدهد. اما آنچه که مهم است محاکمه یکی و محکوم کردن دیگری نیست بلکه توجه به این موضوع مهم است که خطاهای پزشکی اصولا به چه دلیلی رخ میدهد. گاهی خطای پزشکی به دلیل ازدحام متقاضایان بیمارستانها و بیماران است و گاهی هم این خطا، نشات گرفته از دانش پزشک بلکه به دلیل امکانات و تجهیزات نامناسب بیمارستان است و گاهی هم به دلیل مشغلههای فکر و روانی خود پزشکان. البته در موارد نادری هم اطلاعات غلط بیماران به پزشک چنین اشتباهاتی را به همراه میآورد.»
وی توضیح میدهد برای هر یک از این خطاهایی راهکارهایی وجود دارد که به نظر میرسد فضای نظام پزشکی باید متناسب با این راهکارها تغییر کند. برای مثال حقوق و دستمزد یک پزشک با پزشک دیگر نباید آنقدرها فاصله داشته باشد که مشغله فکری دیگری و یا رقابت ناسالم میان پزشکان را به همراه داشته باشد. از یک طرف امکانات و تجهیزات بیمارستانی باید آنقدر باشد که بتوان از طریق آن به تمام نیاز پزشکان در مرحله درمان پاسخ گفت. مسئله دیگر این است که خود بیمار و خانوادههای بیمار مختصری از نوع بیماری، نحوه درمان و... به دست آورد و یا حداقل هوشیارتر باشد.
این پزشک عمومی در ادامه میگوید: «مهمتر اینکه مجازات این نوع خطاها به خصوص زمانی که به نقص عضو و یا مرگ بیمار منتهی میشود باید آنقدر سنگین باشد که پزشکان را نسبت به آن هوشیار و محتاط کند.»