محمد اکبری:
ترامپ دوست دارد در بحران و تنش حکومت کند. چه در داخل و چه در خارج. تنش فرمان ممنوعیت صدرو ویزا برای مسلمانان و کش و قوس او با قوه قضائیه تمام نشده، موضوع استعفای مایکل فلین مشاور امنیت ملی ترامپ به تیتر اول خبرها تبدیل شد. این خبر با تحلیلها و گمانه زنی های زیادی همراه شده است. روند آینده مسائل داخلی امریکا و مناسبات با روسیه چشم انداز مبهمی را پیش روی امریکا قرار داده است. در این باره با امیر علی ابوالفتح کارشناس مسائل امریکا گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید.
به نظرتان چرا در حالی که هنوز یک ماه از سر کار آمدن ترامپ نگذشته است، نوعی افتضاح سیاسی با کناره گیری فلین از پست کلیدی مشاور امنیت ملی امریکا به بار می آید؟ آیا برنامه منسجمی در سیاستهای ترامپ و تیم او وجود ندارد؟
موضوع مناسبات پشت پرده تیم ترامپ با مقامات روسیه موضوع جدیدی نیست. ماها قبل از انتخابات ریاست جمهوری، حدس و گمان هایی زده می شد. حتی خانم کلینتون در یکی از مناظرات تلویزیونی مقابل ترامپ گفت که اگر برنده انتخابات شود عروسک خیمه شب بازی روسها در کاخ سفید خواهد بود و چنین اتهاماتی وارد می شد. ترامپ هم هیچ ابایی از اینکه از پوتین تجلیل کند و اعلام و تاکید کند که روسیه و سوریه و ایران نه باراک اوباما در حال مبارزه با داعش هستند، نداشت. بنابراین موضوع ارتباط ترامپ و روسیه برای رسانه ها و بخش عمده نخبگان سیاسی امریکا جا افتاده بود. حتی کنگره امریکا با اینکه در اختبار جمهوری خواهان است حاضر شدند همراه با دموکراتها یک کمیته تحقیق دو حزبی تشکیل دهند برای اینکه مشخص شود که آیا واقعا روسها در جریان انتخابات از طریق حملات سایبری دخالت کردند یا نه و آیا برای اینکه در نتیجه انتخابات دستکاری کنند تلاشی شده است؟ این موضوع به یک گزارش 38 صفحه ای منجر شد و مطابق آن دولت اوباما در روزهای آخر حکومت خود 38 دیپلمات روسی را اخراج کرد و دو دفتر دیپلماتیک روسها در امریکا را به تلافی این اقدامات بست.
چرا تصمیم فلین برای کناره گیری از مشاور امنیت ملی یکباره اتفاق افتاد؟
تصمیمی که فلین انجام داد تصمیمی غیر منتظره بود و به نظر نمی رسید که ماجرا به این سرعت، زمانی که حتی یک ماه از آغاز دولت نگذشته ماجرا به این شکل عمیق شده باشد و شواهد آنقدر مستند باشد که کسی مثل آقای فلین در سمت عالی ترین مشاور امنیتی رئیس جمهور امریکا کناره گیری کند. ظاهر امر نشان می دهد که آقای فلین فریب کاری را پذیرفته است، از این نظر که اطلاعات دقیقی در مورد مکالمه خود با سفیر روسیه در واشنگتن در اختیار معاون آقای ترامپ مایکل پنس قرار نداده است. حال که این فریب کاری و دروغ مشخص شده است در ظاهر به نظر می رسد که فلین با پذیرش این خطا استعفاء داده است. اما ماجرا باید عمیق تر از این مسائل باشد. مسئله یک جنگ تمام عیار بین جریان با نفوذ و قدرتمند ضد روسی در درون هیات حاکمه ایالات متحده با گروهی از سیاستمداران و نخبگان یا اندیشکده ها می تواند باشد که اعتقاد دارند باید روابط با روسیه را بهبود بخشید بدون اینکه روسیه برای اقدامات گذشته تحت فشار قرار گیرد یا بدون تحت فشار قرار دادن پوتین برای تغییر رفتار آن.
تصمیم فلین نشان داد که گروه ضد روسی دست بالا را دارند و می توانند رئیس جمهور را به قدری تحت فشار قرار بدهند که از یک مهره بسیار کلیدی خود صرف نظر کند و این موضوع می تواند تنشها و رقابتهایی را که بین روسیه و امریکا از زمان اوباما باقی مانده را شدت بخشد. بخصوص اینکه احتمال دارد ترامپ برای فرار از اتهام همکاری های غیر قانونی با روسها تصمیم بگیرد که مواضع ضد روسی اتخاذ کند تا انگ همکاری با روسها را از خود دور کند که این می تواند واکنش روسها را به دنبال داشته باشد و سطح تنشها را ارتقاء بخشد.
پس به نظر می رسد ارتباطات آینده و دیدار ترامپ و پوتین که بسیار مطرح شده بود به محاق برود؟
اینطور به نظر می رسد، بخصوص اینکه کنگره اعلام کرده است می خواهد یک جلسه محرمانه بازجویی از فلین برگزار کند. ممکن است در این جلسه یا تحقیقات بعدی پای افراد دیگری به میان کشیده شود و چه بسا دونالد ترامپ هم در مظان اتهام قرار گیرد. در این فضایی که به شدت ضد روسی شده است و مسئله فقط بر سر رقابت بر منافع دو کشور در مناطق پیرامونی نیست، بحث بر سر این است که یک کشور خارجی در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دخالت کرده است. این شائبه وجود دارد و این اتهام مطرح است که باید اثبات شود. تا وقتی که این موضوع اثبات یا نفی شود تردید ها باعث می شود که دولت امریکا با احتیاط بیشتری بخواهد مسئله تنش زدایی با روسیه یا مناسبات با روسیه را دنبال کند. در غیر اینصورت جریان ضد روسیه حملات سنگین تری را علیه دولت ترامپ انجام خواهد داد. پای مقامات دیگری هم ممکن است وسط کشیده شود. از این طریق که ترامپ را وادار کنند که در موضوع وعده آشتی با مسکو تجدید نظر کند. حداقل تا زمانی که به نظر امریکایی ها سیاستهای روسیه در قبال مسائل جهانی تغییر نکرده باشد.
با توجه به اینکه در هر دوره ای برنامه ها و سیاستگذاری ایالات متحده را یا مشاور امنیت ملی یا وزیر سیاست خارجی دنبال می کند و هر کدام وزن بیشتری داشته باشد آنرا دنبال می کند به نظرتان وزن فلین چقدر بود و این موضوع می تواند سیاست خارجی ترامپ را دچار اختلال کند؟
البته سیاستها بستگی به اشخاص هم دارد. مشاور امنیت ملی در حقیقت جمع کننده دیدگاهها و نظرات دستگاههای مسئول و فعال در حوزه سیاست خارجی و سیاست امنیتی است. از جمله وزارت خارجه، وزارت دفاع، وزارت انرژی، مجموعه جامع اطلاعاتی امریکا و وزارت امنیت داخلی که گزارش ها و دیدگاهها در اختیار شورای امنیت ملی قرار می گیرد و مشاور رئیس جمهور گرداننده این شورا است و در دسترس رئیس جمهور قرار داده می شود که می تواند این اطلاعات را کانالیزه کند و سمت و سو دهد. اما افراد هم تا حدودی موثر هستند. بستگی دارد که فرد چقدر مهم باشد و چه وزنی داشته باشد. وزن کسی مانند کیسینجر آنقدر زیاد است که می تواند وزیر خارجه را تحت الشعاع قرار دهد و بعضی وقتها وزرای خارجه قوی هستند. هیلاری کلینتون به شخصه هم به لحاظ حزبی و هم کارکتر سیاسی وزنه قوی تری به نسبت مشاور امنیت بود. به همین خاطر وقتی او وزیر خارجه بود اسم مشاور امنیت ملی زیاد شنیده نمی شد و در سایه او بود.
در مورد فلین نمی توان از الان صحبت کرد که به تازگی به این پست گذاشته شده بود، یا تیلرسون هم دو هفته است که رای اعتماد گرفته است. نمی شد تشخیص داد یا قضاوت کرد که سایه تیلرسون سنگینی می کرد یا برعکس. اما چیزی که می توان گفت این است که نوعی سردرگمی و یک تزلزل در تیم امنیتی رئیس جمهور وجود دارد، بخصوص در روزهای ابتدایی برای اینکه سیاستهای خارجی و امنیتی خود را تدوین کنند. بسیاری از رقبا، دشمنان و همچنین متحدان امریکا منتظر هستند ببینند که دولت امریکا در این عرصه چه می خواهد بکند. این به نوعی دوره انتقال است. در دوره انتقال نیاز هست که ثبات و انسجام در دولت وجود داشته باشد. اگر یکی دو سال از عمر دولت می گذشت تغییرات تبعات کمتری به دنبال داشت تا اینکه در دوره انتقال اتفاق بیفتد.
از این رو ضربه سنگین است. ضمن اینکه در گذشته هم مواردی بوده است که مشاور امنیت ملی کناره گیری کرده یا برکنار شده است. اما اتهامی که به مشاور امنیت ملی وارد شده است اتهام سنگینی است. زمانی ممکن است اختلاف نظر بر سر سیاستها باشد یا نوعی رقابتهای درون سازمانی مانند نوعی رقابت بین مشاور امنیت ملی با وزیر خارجه وجود داشته باشد. رویدادی که در دوران انقلاب اسلامی بین برژینسکی و سایرس ونس بین استراتژی ها و سیاستها وجود داشت که در آن زمان وزیر خارجه قربانی شد و به نفع مشاور امنیت ملی کنار رفت. در آنجا بین دیدگاهها یا تاکیتیک ها اختلاف پیش امده بود.
ولی الان نوعی اتهام شبه جاسوسی وجود دارد. وزارت دادگستری امریکا اعلام کرده است که فلین در معرض باج خواهی توسط روسها قرار گرفته است. این موضوع اتهام سنگینی است و با رفتن یک نفر و آمدن کسی دیگر موضوع جمع و ختم به خیر نمی شود. حتی تبعاتی وجود خواهد داشت و این تبعات در سیاست خارجی و سیاست امنیتی دولت ترامپ سنگینی می کند، بخصوص که دولت مشکلات عدیده و اختلافاتی با متحدان خود داشته است. انواع و اقسام مسائل از ناتو تا شرق آسیا و موضوع مهاجران وجود دارد که ابعاد امنیتی زیادی دارد و نیاز به حفظ انسجام وجود دارد و با بحرانی که پیش آمده اگر مسائل به سمت رسوایی ها در حد واترگیت حرکت نکند، حتما لطمه سنگینی به تیم امنیتی ترامپ وارد می شود.
به نظرتان اجماع ضد ایرانی که با آمدن ترامپ شکل گرفته است با رفتن فلین ضد ایرانی به هم می خورد یا حداقل تعدیل می گردد؟
اول باید در نظر گرفت که مواضع فردی تاثیرگذاری شدید ندارد و ساختار هم تصمیم می گیرد. ضمن اینکه مواضع آقای فلین آن قسمتی که در مورد ایران است بیشتر به زمان قبل از عهده دار شدن مسئولیتش بر می گردد. بعد از آن هم البته اظهار نظرهایی وجود داشته و خط نشان هایی کشیده شده، ولی اینکه بخواهیم بگوییم با بودن فلین مواضع ترامپ ضد ایرانی تر خواهد بود یا نه باید گفت که فرصتی بوجود نیامد تا این موضوع دیده شود. اینکه مدت زمانی در این پست کار کند تا روالی مشخص از مواضع او بوجود بیاید.
نگاهی که فلین یا هر کدام از اعضای ترامپ نسبت به ایران دارند در گذشته بوده و آنها فعلا در حال حاضر زمانی برای انجام کاری جدی در مورد ایران نداشتند. ضمن اینکه کسی که به عنوان جانشین فلین معرفی شده و مشخص نیست که موقت است یا ثابت خواهد بود او هم مواضع تند ضد ایرانی داشته است. یک اجماعی در تیم دولت ترامپ در ضدیت با ایران وجود دارد که اگر یک نفر هم جابجا شود تفاوت زیادی در موضوع نمی کند و به نظر می رسد که مسائل روسیه و ساختار درونی آن در اولویت بالاتری قرار دارند تا با رفتن یا ماندن فلین بدانیم تغییری شکل می گیرد یا می توان انتظار تغییری داشت.