روزنامه آرمان؛ دکتر محمود سریعالقلم*: چرا ایران به راحتی مورد هدف قرار میگیرد؟ چرا هر نسبتی دادن به ایران تقریبا مجانی است؟ چرا پیوسته ما را متهم میکنند؟ چرا بیشتر وقت سخنگوی وزارت خارجه صرف رد اتهام است تا تبیین سیاست خارجی کشور؟ چرا از جیبوتی گرفته تا همسایگان بزرگ و قدرتهای جهانی ما را نفی میکنند؟ چرا تقریبا همه اعضای سازمان کنفرانس اسلامی علیه ایران رای دادند؟ از منظر علم روابط بینالملل، پاسخ به این پرسشها بسیار ساده و روشن است. اما قبل از آن باید توجه داشت با سرمایهگذاری و همکاری بینالمللی که عربستان طی ۴۰ سال گذشته انجام داده به مهمترین بازیگر انرژی چه در قالب اوپک و غیراوپک تبدیل شده است. تجارت آمریکا با روسیه حدود ۴۰ میلیارد دلار است که در مقیاس جهانی بسیار ناچیز است و بنابراین، تحریم روسیه بسیار آسان و کمهزینه بود. آمریکا با چین بسیار محتاطانه عمل میکند چون نیم تریلیون دلار با آن کشور تبادل دارد.
چینیها به قدری آرام و پیچیده عمل میکنند که غربیها به طور دقیق از قدرت مالی و نظامی آنها، اطلاعات دقیقی ندارند و بیشتر حدس میزنند. در نهایت آمریکا در قبال مکزیک کوتاه خواهد آمد، چون بدون نیروی کار مکزیک، بخش کشاورزی و خدمات در آمریکا دچار اختلال جدی میشود. اروپاییها به شدت یکدیگر را رعایت میکنند چون ۷۰ درصد تجارت آنها در میان اعضای اتحادیه اروپا است و چند کشور دیگر که در این دایره تعریف میشوند. مقایسه کنید این واقعیات جهانی را با هیجان و خنده افراد اجرایی در راهروی هواپیمای ایرباس که به ایران تحویل داده شده بود. حقیقت این است که ایران یک کشور صرفا واردکننده است. استقبال اروپاییها از برجام به خاطر فروش کالا و خدمات است. آمریکا به ایران نیازی ندارد اما به عربستان، ترکیه و مصر نیاز دارد. بخش اعظم احترامی که یک کشور به کشوری دیگر میگذارد به خاطر نیاز است و نه اخلاق.
روابط بینالملل در سه واژه خلاصه میشود (به ترتیب): نیاز، ترس و بنابراین احترام. چرا هر حرفی و اتهامی به ایران روا داشتن بدون هزینه است؟ افرادی هستند که حتی نمیتوانند بگویند ایران کجای کره زمین است اما هرچه میخواهند نسبت میدهند. چرا؟ چون بود و نبود ایران برای آنها اهمیت ندارد. کدام کشور و صنعت و شرکت به ما نیازمند است؟ کدام کشور از ما میترسد؟ اصل اجتناب ناپذیری (Indispensability) به این معناست. هندیها برای آنکه توازنی در روابط با همسایه چینی خود ایجاد کنند، تبادلات وسیع و عمیق عمرانی و خدماتی با ژاپن برقرار کرده اند. عربستان ۲۰ میلیارد دلار در روسیه سرمایهگذاری کرده تا سیاستهای مسکو را تعدیل کند. استراتژی ایران برای آنکه حداقل تعدادی از کشورها را به خود نیازمند نماییم چیست؟ دستگاه دیپلماسی به معنای علمی و کاربردی مفهوم، استراتژی سیاست خارجی نداشته است، زیرا سیاست خارجی = ملاقات، جلسه و سفر. سیاست خارجی = اعلام مواضع، رد اتهام و دفاع از خود. سیاست خارجی = موعظه و دعوت به مراعات کردن و انسان خوب بودن. کدام اندیشههای اقتصادی، فنی و سیاسی، ارتباطات خارجی کشور را تئوریزه کرده است؟ در این نظام بینالملل، هیچ کشور به کشوری دیگر، مجانی احترام نمیگذارد.
توجه داشته باشید انگلستان بهرغم مخالفت آمریکا، روابط عمیق بانکی و مالی با چین را به توافق و امضا رساند. امید روسیه این است که با تبدیل شدن به مهمترین بازیگر در سرنوشت سوریه، آمریکا را در رابطه با کریمه، اوکراین، شرق اروپا، موشکهای مستقر آمریکا در شمال شرقی اروپا و تحریمهای اقتصادی مجبور به مصالحه کند. روابط بینالمللی حالت تارعنکبوتی دارند. سیاست خارجی و استراتژی ملی نمیتواند براساس توصیههای حقوقی، مابهازای مثبت تولید کند. ما هم دیگران را از خود بینیاز کردهایم و هم بعضا در مدارهای حساسیت آنان وارد میشویم. نتیجه بسیار روشن است. ایران باید قدرت منطقهای شود. ایرانیها باید ظرفیتها و استعدادهای خود را بروز دهند. ایران باید در مدارهای قدرت، ثروت، صنعت و فرهنگ منطقهای و جهانی حضور داشته باشد. ما کمتر از هند و کره جنوبی نیستیم، اما تحقق این آرمانها محتاج یک استراتژی است: قدرت، مصونیت و شوکت کشور در ایجاد روابط متقابل و در سایه نیازمند کردن دیگران به خود تضمین خواهد شد.
* استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی