روزنامه شرق: دونالد ترامپ بهدرستی یک پدیده جدید در دنیای سیاست است. تصمیمها، رفتار و انتخابهای او شباهت به هیچیک از رهبران مدرن و سنتی ندارد. پیشبینی میشد قرارگرفتن او در رأس هرم قدرت آمریکا چنین توفان سیاسیاي بهپا کند. اکنون مسئله اصلی ایران و جامعه جهانی این است که چگونه از دوران توفانی ترامپ عبور کنند و چگونه با آمریکای تحت فرمان یک سیاستمدار پیشبینیناپذیر روبهرو شوند تا حداقل هزینه را برای کشور و دولتشان در پی داشته باشد.
در این مسیر بدونشک سختترین کار دولتمردان و دیپلماتها برنامهریزی برای وضعیتی است که بازیگر آنسوی میدان آن، یک جریان پوپولیست است که رفتارهایش پر از ابهام و نوسان است و هرروز به رنگی تازه درمیآید. در چنین وضعیتی که آینده نامعلوم است، منطق سیاست حکم میکند دولتمردان و دیپلماتهای کشور رفتارهای متناسب و معقول در پیش بگیرند. سؤال جدی افکار عمومی این است که کدام روش و الگوی رفتاری از سوی ایران میتواند نقشه ترامپ علیه ایران را برهم بزند و تاکتیکها و حربههای او را خنثی كند؟ او فلش تهدید و فشار سیاسی را به سمت شهروندان ایرانی (اعم از ایرانیان مقیم آمریکا و داخل کشور) قرار داده است. محرومكردن شهروندان از ویزا یک حرکت ضد قوانين بينالمللي است.
ترامپ جزء آن دسته از سیاستمداران آمریکاست که با نگاه ایدئولوژیک میخواهند روند دشمنی و تقابل میان ایرانیها و غربیها تا ابد استمرار داشته باشد. آنها از ابتدا ضدیت خود را با برجام و هرگونه تفاهم با ایران علنی کردند. الان نیز که ابزار قدرت را در کاخ سفید به دست گرفتهاند میکوشند ترکهای دیوار بدبینی به ایران را دوباره ترمیم و حتی قبل از احداث دیوار مکزیک حصار خصومت با ایران را تثبیت کنند. اما سؤال این است که چند درصد از شهروندان و افکار عمومی آمریکا و غرب با این نگاه ترامپ درباره باقیماندن دیوار خصومت میان ایران و خودشان موافق هستند. جدا از اینکه برجام نشان داد اروپا و آمریکا چه اندازه آماده تعامل و گفتوگو با ایران هستند، نظرسنجی اخیر مؤسسه معتبر گالوپ میگوید اکثریت شهروندان آمریکا مخالف سیاست دیوارسازی و حصارکشی ترامپ در سیاست خارجی هستند. بنابراین مهمترین تکیهگاه تصمیمگیران ایران و همه طرفها در عبور از توفان ترامپ، ضدیت افکار عمومی با وی است.
این منطق تغییرناپذیر سیاست است که هر تصمیم و اقدامی در صورتی که مبتنی بر رضایت و خواست مردم نباشد محکوم به شکست است. اکنون نیز دیپلماتهای ایران در مواجهه با موجهای تهدید ترامپ نهتنها حمایت افکار عمومی ایران را پشتسر دارند، بلکه بخش بزرگی از افکار عمومی جهان غرب با آنها همراهی میکند و این همصدایی را به شکل رسا میتوان در دنیای رسانههای مجازی و شبکههای اجتماعی شنید. بحث ممنوعیت ویزا یک مثال عینی دراینباره است. ترامپ در این آزمون با بستن دروازه کشور به روی ایرانیان داخل و خارج از آمریکا انزجار افکار عمومی را به جان خریده؛ اما در نقطه مقابل، جامعه بینالمللی منتظر است تا رفتار و واکنش ایران را بسنجد. در این معرکه، تهران دو گزینه بیشتر پیشرو ندارد؛ اول اينكه با روش انتقامجویی، همان رفتار ترامپ را تکرار کند و هر شهروند آمریکایی را به چشم یک دشمن ببیند و با دستبند راهی زندان کند. راه دوم این است که مقابل سیاست تندخویی و خشونت ترامپ، رفتاری توأم با آرامش و عقلانیت به نمایش بگذارد. بزرگترین هدیه و کمک به ترامپ این است که جبهه مقابلش رفتارهای غیرعقلانی و احساسی او را تکرار کند. خواست اصلی تیم ترامپ نیز همین است که آرامش و اعتدال را در تصمیمگیرندگان ما برهم بزند. کافی است به اظهارات دستياران و مشاوران او نگاه شود، تکتک سناتورها و ژنرالهای همراه ترامپ در این مدت از بهبود چهره بینالمللی ایران ناراحت هستند و بزرگترین جرم اوباما در نگاه آنها این است که ایران را از محور شرارت بوش و لیست سیاه کنگره خارج کرد.
در این وضعیت حفظ چهره صلحطلب و اعتدالی ایران یک ضرورت تاریخی است. نوع رفتار ما با ویزای شهروندان آمریکایی بعد از این در قضاوت افکار عمومی جهان بسیار تعیینکننده است. ازهمینرو انتظار میرود دستگاه دیپلماسی پیشنهاد طیفی از نخبگان جامعه را درباره بحث ویزای شهروندان آمریکایی مدنظر قرار دهد. از این نظر اگر به اتفاقات اخیر بنگریم، ترامپ تهدیدی است که قابلیت تبدیلشدن به یک فرصت را برای طرف ایرانی دارد؛ فرصتی که در آن جمهوری اسلامی مقابل جنگطلبی و دیوارکشی رئیسجمهور آمریکا، دعوت به صلح و گفتوگو کند و بهجای بستن درها و مسدودکردن باب رفتوآمد شهروندان، تسهیلات و فرصتهای جدید را برای تعامل و همگرایی میان دو ملت فراهم کند.