جام جم آنلاین: محمد عمرانی از جمله بازیگران پرکار مجموعههای تلویزیونی است. نکته جالب اینکه عمرانی هم در نقشهای کاملا مثبت و هم منفی به بازیگری پرداخته است. بازیگر مجموعههایی چون «آخرین گناه»، «جراحت»، «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «همه چیز آنجاست» این بار در«پرواز در ارتفاع صفر» در نقش حاج تراب مقابل دوربین رفته است.
او را در پشت صحنه ضبط این سریال و در اتاق گریم پیدا میکنم. کار گریم برادرش، علی عمرانی زودتر به پایان رسیده، اما او به رسم همیشگیاش از مصاحبه دوری میکند؛ در عوض محمد عمرانی با خوشرویی از ما استقبال میکند و بعد از کامل شدن گریم چهره و لباسش به گفتوگو مینشیند.
از تعریف نقشتان برایمان بگویید. شخصیتی که در مجموعه پرواز در ارتفاع صفر ایفا میکنید چه مختصات و ویژگیهایی دارد؟
نقشی که بازی میکنم، مردی با نام حاجتراب است که در شراکت با دیگر شخصیت اصلی فیلم، حاج یحیی، یک کارگاه نجاری دارد. تراب مردی افتاده و فروتن است و نوعی آرامش در وجودش است که موجب میشود دنیا را از زاویه نگاه خودش ببیند و زندگی را دوست داشته باشد. ضمن اینکه او همیشه یار و یاور حاج یحیی است و با هم رفتاری برادرانه و صمیمانه دارند.
به برادرانه بودن رفتار میان این دو شخصیت اشاره کردید. جالب اینکه در این مجموعه با برادرتان همبازی شدهاید؛ آیا این اتفاق پیش از این هم برایتان رخ داده بود یا این اولین تجربه همکاری شما با هم است؟
نه، ما پیش از این با هم همبازی شده بودیم. البته در قالب یک سکانس خیلی کوتاه در مجموعه «جراحت». تقابل جالبی هم بود و نه تنها ما دو نفر بلکه بیشتر عوامل پشت صحنه از همان زمان شروع کار، منتظر رسیدن به این صحنه بودند و برای همه جای کنجکاو ی داشت.
ضمن اینکه ما دو نفر از سالها پیش در رادیو کنار هم بودهایم و حدودا 30 سالی میشود که با هم همکاریم. یکی از درخشانترین این همکاریها بازی در نمایش «موشها و آدمها» نوشته جان اشتاینبک بود که اکبر زنجانپور آن را کارگردانی کرد و علی عمرانی در آن نمایش در نقش لنین، بازی خوب و تحسین برانگیزی را ارائه داد.
با این حال به نظر میرسد که تجربه بازی در این مجموعه تفاوتهایی دارد، چون در قالب تصویر است و احتمالا سکانسهای مشترک زیادی را با هم خواهیم داشت.
به هر حال تجربه خوشایندی است. بخصوص اینکه با نوع و سبک کار هم آشنا هستیم و وقتی آدم بازیگر مقابلش را میشناسد، خیالش راحتتر میشود و در کیفیت بازی خودش هم تاثیر میگذارد. ما هم که برادر هستیم، گرچه شاید سبک کاریمان تفاوت کند، اما از نگاه یکدیگر نسبت به بازیگری شناخت داریم و این بسیار کمککننده است.
اصلا چطور شد که این نقش را پذیرفتید؟ وقتی فیلمنامه را خواندید چه عاملی بیشتر جذبتان کرد؟
اصلیترین دلیل این بود که احساس کردم این نقش چیزی است که شبیه به آن را قبلا بازی نکرده بودم و با نقشهای پیشینم متفاوت است. دومین دلیل هم برایم حضور آقای برزیده بود که دلم میخواست همکاری با ایشان را هم در کارنامه کاریام داشته باشم.
به نظرتان بازی در کارهای تاریخی و بخصوص تاریخ معاصر چقدر دشوارتر است؟ آیا این دشواری را قبول دارید یا بازی در نقشهای گوناگون برایتان فرقی نمیکند؟
ما بازیگرانی که از تئاتر و رادیو شروع کردهایم، تجربه بازی در نقشهای مختلف و گوناگون را داریم و حتی نقشهای ماقبل تاریخی را هم بازی کردهایم! لذا دهه 60 خیلی برایم مقطع دوری نیست.
اتفاقا چالش اصلی همین نزدیکی زمانی آن است؛ چرا که خیلی از مردم هنوز آن مقطع زمانی را در خاطرشان هست و این وسواس و دقت کار را برای عوامل دوچندان میکند...
فکر میکنم اگر ما همه کارهایمان را با دقت انجام بدهیم و فکر نکنیم که اگر مردم درخصوص موضوعی سابقه ذهنی نداشته باشند، مجاز میشویم هر خطایی را انجام بدهیم، باعث میشود در همه کارها وسواس لازم را رعایت کنیم و دیگر مرزی میان کارهای مقاطع زمانی مختلف قائل نشویم. کار اگر جدی گرفته شود، هر مقطع زمانی سختیهای خودش را دارد.
بیشتر به بازی در چه نوع نقشهایی علاقهمندید؟
من بازیگرم و نقشهای گوناگون خیلی برایم فرقی نمیکند. بلکه همه پیشنهادها را بررسی میکنم و تنها سعیام این است که از نقشهای مبتذل دوری کنم.
تعریفی که از نقشهای مبتذل دارید چیست؟ آیا نبود کیفیت در آثار مدنظرتان است؟
فکر میکنم تعریفی که من بازیگر و شمای خبرنگار از این واژه در ذهن داریم تا حدی با هم مشترک است. چون اگر بخواهم توضیح بدهم و مصادیق این واژه را بشکافم، ممکن است اشاره به برخی کارها شود و به برخی دوستان بربخورد. البته اشکالی هم ندارد، چون سطح توان و قابلیتهای افراد با هم متفاوت است. من ممکن است در کارنامهام برخی کارهای ضعیف هم داشته باشم، اما هرگز هیچ نقش مبتذلی نداشتهام و از کارنامهام دفاع میکنم.
نقشی هم بوده که بیشتر دوستش داشته باشید؟
من همه نقشهایم را دوست دارم؛ البته نه به یک اندازه، ولی در هر دورهای تلاشم را میکنم که آن نقش را با حداکثر توانم بازی کنم. ممکن است الان احساس کنم که شاید میتوانستم نقشی را با توانی بیشتر بازی کنم، اما این طبیعی است، چراکه تغییر کردهام. این خاصیت ذات آدمی است ولی باز خیالم راحت است که در همان زمان بازی در نقش، تمام توانم را به کار بسته بودم.