خبرآنلاین: طرح گفتوگوی ملی، ایده جدید اصلاحطلبان برای تفاهم درباره منافع ملی است. ایدهای که هنوز چند و چون اجرایی شدن آن روشن نیست.
اولین طرحِ موضوع در نطق میان دستور یک نماینده مردم تهران اتفاق افتاد. جدیتر شدن فضای دوقطبی بین سیاسیون و وسیعتر شدن دامنه اختلافات، احمد مازنی را بر آن داشت تا در بیست و هشتم مهر ماه وقتی پشت تریبون مجلس رفت، پیشنهادی را مطرح کند: «گفتوگو».
او برای بیان پیشنهادش ابتدا طعنهای به دلواپسان زد: «به نظر میرسد نوعی تقسیمکار بین دستگاههای دولتی و نهادهای حاکمیتی شده است. دستگاههای اجرایی به کار و فعالیت و برخی نهادها در قالب شبه اپوزیسیون به تخطئه دولت میپردازند که نتیجه این رفتار در نهایت به فروپاشی سرمایه اجتماعی میانجامد. بنابراین برای هماهنگی در حاکمیت و نیل به منافع ملی و کارآمدی بیشتر نظام نیازمند گفتوگو هستیم.» او سپس گفت: «برای هماهنگی با اقوام و مذاهب ایرانی و در جهت انسجام ملی نیاز به گفتگو داریم. برای همافزایی بین حوزههای مختلف سرمایه انسانی، مدنی و جلوگیری از مخالفتهای جوانان باید گفتوگو کرد. گفتوگو چاره دردهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است.» همین انتقادات از تریبون باز مجلس بود که طرح گفتوگوی ملی را در پارلمان کلید زد.
این پیشنهاد از طرف محمدرضا عارف، رئیس فراکسیون امید نیز مورد استقبال قرار گرفت و وقتی اختلافات دو رئیس قوه علنی و پرحاشیه شد، او «گفتوگوی ملی» را به عنوان یک راهکار پیشنهاد کرد و گفت: من بارها توصیه کرده ام که همه جریانات سیاسی به خصوص بزرگان و افرادی که اظهار نظر و موضعگیریشان روی مردم تاثیرگذار است، در صورتی که اختلاف نظری دارند، در فضای صمیمی و دوستانه آن را حل و فصل کنند تا آنچه نمود بیرونی دارد، تفاهم و همدلی باشد.
سابقه طرح
پیشنهادی مشابه «طرح گفتوگوی ملی» پیشتر نیز از طرف اصلاحطلبان مطرح شده بود و برای آن از عبارت «آَشتی ملی» استفاده شده بود«راهحل مشکلات کنونی، میدان دادن به افرادی با زبان تند و محدود کردن نیروها نیست؛ بلکه مصلحت نظام ما آشتی ملی است ... عدهای بهجای آشتی به حذف و کینه میاندیشند.»
به نظر میرسد وفاق اصلاحطلبان با میانهروها و روی کار آمدن دولت حسن روحانی نیز گام ابتدایی همین تفکر بوده و حالا که یکی از نمادهای وحدت این دو جریان یعنی آیت الله هاشمیرفسنجانی از دیار فانی رخت بربسته است، سیاستمداران بیش از گذشته لزوم پیگیریهای چنین طرحی را حس میکنند.
ماجرا از مجلس کلید میخورد
از آنجاکه اکنون اصلاحطلبان بیش از هر جای دیگری در پارلمان قدرت و نمود دارند، بناست طرح پیشنهادی آنها از مجلس کلید بخورد. رئیس فراکسیون امید در این باره توضیح میدهد: «با تدبیری که عزیزان ما در فراکسیون امید داشتند، ما میخواهیم گفتوگو را در سطح مجلس به طور جدی دنبال کنیم تا الگویی برای جامعه شود. زیرا بر این باوریم که بین دو جریان اصیل که در انقلاب نقش داشتند و اکنون هم تحت عنوان اصلاحطلبان و اصولگرایان فعالیت میکنند باید تعامل جدی در زمینههای مختلف وجود داشته باشد و مسائل را با همدلی و تفاهم دنبال کنیم.»
گفتوگو در چه موضوعاتی؟
احمد مازنی در یادداشتی حیطه این گفتوگو را «منافع ملی» توصیف کرده و میگوید: برای مثال همه مسئولان دولتی و غیردولتی روی برخی مسائل از قبیل، از بین بردن فقر، کاهش فسادهای اجتماعی و ریشه کردن فساد توافق کامل وجود دارد. این موضوع را میتوان از بررسی سطحی در اظهارنظرهای مسئولان دولتی و یا غیردولتی، اصولگرایان و اصلاحطلبان به خوبی دریافت. با یافتن نقاط مشترک و کار کردن روی اشتراکات میتواند، زمینههای ایجاد یک گفتوگوی ملی را فراهم کرد. گفتوگویی که در آن فقط منافع ملی مطرح است و منافع شخصی و حزبی بیمعناست. حاکم شدن چنین نگاهی در کشور میتواند، سریعتر برخی مشکلات را برطرف کند و از شیوع بیماریهایی چون فسادهای اداری جلوگیری کند.
علیرضا رحیمی، دیگر نماینده تهران نیز در این باره توضیح میدهد: موضوعات سیاسی کشور طرح میشود اما در بخشهای فرهنگی و اجتماعی تبعات مثبتش را به جا خواهد گذاشت.
اما چه کسانی میتوانند در اجرایی شدن این ایده فعال عمل کنند؟ به گفته پیشنهاددهنده طرح گفتوگوی ملی هر کسی سه مبنای قانون اساسی، اندیشههای امام و سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری را قبول دارد میتواند در گفتوگو شرکت کند.
اولین گفتوگوها
اگرچه به گفته رحیمی، هنوز رایزنیها برای اجرای شدن این ایده کلید نخورده است و همچنین بسیاری از اصلاحطلبان درون مجلس ازجمله سخنگوی فراکسیون امید از طرح گفتوگوی ملی اظهار بیاطلاعی میکنند اما ظاهرا مازنی یک تنه بنا دارد طرحی که بناست ماهیت جمعی داشته باشد را پیگیری کند. او به ایسنا گفته است: در این زمینه با صاحبنظران از جمله آقایان عارف، لاریجانی و برخی نمایندگان نیز مشورت شده و آنها این طرح را تایید کردهاند. همچنین اصولگرایان، اصلاحطلبان و اقلیتهای دینی و مذهبی هم از این طرح استقبال کردند. اقدام دیگر گفتوگو با شخصیتهای تاثیرگذار جناحهای مختلف در خارج از مجلس بود به ویژه کسانی که سابقه پارلمانی داشتند و شخصیت تاثیرگذاری در حوزه سیاسی محسوب میشوند از جمله آقایان حدادعادل، ناطق نوری، موسوی خونینیها، سیدهادی خامنهای، دعایی، کاظم موسوی بجنوردی و این ارتباط و تعامل با برخی مقامات و شخصیتهای علمی و فرهنگی و پیشکسوتان حوزه سینما و موسیقی نیز انجام شده و ادامه خواهد داشت.
تشکیل یک کمیته تخصصی
محمدرضا عارف که طرح گفتوگوی ملی مورد پسندش قرار گرفته، برای تحقق آن یک کمیته تخصصی در زیرمجموعه فراکسیون امید تشکیل داده و ریاست آن را خودش برعهد گرفته است. نمایندگانی همچون مازنی، فتحی، وکیلی، حسینزاده، شیخ، حیدری، عابدی و طیبه سیاوشی نیز در کمیته حضور دارند.
این طرح تکراری است؟
احمد مازنی روش اجرایی شدن این ایده در مجلس را نامشخص میداند اما ایده ذهنیاش را اینگونه شرح میدهد: میتواند روشهای مختلفی از جمله تشکیل فراکسیون یا کمیسیون و یا هسته گفتوگو پیشبینی شود و یا اینکه کل نمایندگان با حضور بزرگان فراکسیونهای سیاسی در یک برنامه منظم و منسجم گفتوگوی کنند و به توافق برسند یا اینکه از هر فراکسیون چند نفر معرفی شوند و جمعی به این منظور تشکیل شود.
این توضیحات شباهت زیادی به شورای عالی فراکسیونها دارد که چند ماه است در مجلس دهم مطرح شده و همین ایده را پیگیری میکند. سازوکار پیشنهادی طراحان شورای عالی فراکسیونها نیز بسیار شبیه به همین توضیحات مازنی است. اما فراکسیون امید از همان روزهای اول اعلام کرد که به این شورای عالی نمیپیوندد و حالا قرار است این شورا با حضور دو فراکسیون دیگر مجلس پا بگیرد.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی، یکی از طراحان شورای عالی فراکسیونها درباره طرح گفتوگوی ملی به خبرآنلاین میگوید: به آقای عارف و همه دوستان توصیه میکنم که به جای شعار دادن در طرحهای اجرایی و عملیاتی شرکت کنند. ما برای اینکه در همان مسائلی که ایشان فرمودند دچار اختلاف نظر نشویم، یعنی همان مسائل ملی و فراجناحی که مثال ملموسش مبارزه با اسرائیل است، شورای عالی فراکسیونها را پیشنهاد کردیم.
نماینده مردم رشت گفت: من از کسانی که شعار گفتوگوی ملی را میدهند اما در عمل همکاری نمیکنند، میخواهم بیایند و در شورای عالی فراکسیونها طرح خود را پیش ببرند. مگر اینکه بگویند فراکسیون برتر هستند. به هر حال ما عملیاتی این طرح را داریم.
او درباره چرایی نپیوستن اصلاحطلبان به این شورا اظهار کرد: اینها درباره شورای عالی فراکسیونها میگفتند چرا رئیسش آقای لاریجانی باشد؟ ما گفتیم ایرادی ندارد شما بیایید و با وزن خودتان شرکت کنید، رئیس را بر اساس آییننامهای که مینویسیم انتخاب میکنیم. بعد گفتند وزن ولایت و مستقلین زیاد است و سوگیری به نفع آقای لاریجانی است و ما بیاییم شکست میخوریم. این حرفها چه نسبتی با گفتوگوی ملی دارد؟ توصیه من این است که در شورای عالی فراکسیونها شرکت کنند. آنها نیازی به مصاحبه و اظهارنظر هم ندارد. مردم به صورت عینی آن را خواهند دید.
اصولگراها بیخبرند
برای انجام هر گفتوگوی در ابتدا دوطرف باید در جریان و پذیرای آن باشند. اما به گفته محسن کوهکن اصولگراها هنوز از این طرح بیخبرند. این نماینده اصولگرای مجلس که خودش خبر را در رسانهها شنیده، به خبرآنلاین میگوید: فکر میکنم همه جناحهای کشور گفتوگو دارند. در همین مجلس میبینید که گاهی اوقات افراد از گرایشهای مختلف در مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی فرهنگی در صحن علنی مجلس با هم میگویند و میخندند، استدلال میکنند و استدلال را رد یا تایید میکنند. خب این گفتوگو است.
او معتقد است که هر عقل سلیمی میپذیرد که گفتوگو خوب است اما چیزی نیست که یک زمان ضرورت داشته و یک زمان نداشته باشد، بلکه گفتوگو هر زمان و تحت هر شرایطی ضروری است. کوهکن میگوید: آنچه که امروز بیشتر نیاز است، رسیدن به یک باور مشترک روی منافع ملی است. همه جناحها و دست اندرکاران کمک کنند که این باور ملی در همه بخشهای اطلاع رسانی، خبر، افشاگری و... ایجاد و نهادینه شود.
آیا طرح گفتوگو یک ژست برای بازگشت به قدرت است؟
در سالهای اخیر اصلاحطلبان برای بازگشت به عرصه قدرت حرفهایتر از قبل عمل میکنند، آنها راه اعتدال و مذاکره را پیش گرفتهاند. چندی پیش خبر آمده بود که محمدرضا عارف برای این امر با ارکان مختلفی در حال رایزنی است. طرح گفتوگوی ملی تا حدی این شائبه را هم با خود دارد که شاید طراحان نیم نگاهی هم به منافع حزبی خود دارند. موضوعی که علیرضا رحیمی به شدت آن را تکذیب میکند و دلیلش هم این است که اکنون اصلاحطلبان در قدرت حضور دارند. او میگوید: در هفت اسفند 94 مردم نشان دادند چه کسانی به سلیقه آنها نزدیکتر هستند.
کوهکن اما چندان معتقد نیست که مردم به اصلاحطلبان اقبال دارند. او همچنین طرح موضوع بازگشت به قدرت را هم به صلاح نمیداند و میگوید: من فکر میکنم که مطرح کردن اینکه برخی آقایان گفته اند در شوراها وارد شویم برای اینکه رابطه خود را با حاکمیت بهتر کنیم، حرف درستی نیست. این جمله معنایش این است که اصلاحطلبان با حاکمیت مشکل پیدا کرده اند و حالا میخواهند برگردند. معتقدم این حرف را نزنند. آنها باید در رفتار، گفتار و کردار به سمت و سویی بروند که برداشت جامعه این باشد که با مردم هستند. آنها مشی خود را اصلاح کنند. اگر این کار را بکنند دیگر نیاز نیست از طریق دیگری وارد شوند. او تاکید دارد: ورود به حاکمیت یا صلح با حاکمیت بیشتر از طریق همراهی کردن با تودههای مردم و پیگیری مطالبات آنها محقق میشود نه با مطالبات قشر خاصی که مرفه یا نیمه مرفه در اطرافشان هستند.
راه طولانی پیشرو
اصلاحطلبان اگر برای عملی کردن «طرح گفتوگوی ملی» ثابت قدم باشند، راه درازی را در پیش دارند. چراکه افرادی از رادیکال شدن فضای جامعه سود میبرند و مانع عملی شدن طرح میشوند و از طرف دیگر راضی کردن میانهروهای هر دو طرف نیز چندان آسان نمینرسد.