روزنامه آرمان؛ سیدحمید حسینی*: تصور نمیشود روسیه نقش چندانی در اینکه عربستان کاهش نفتی را پذیرفته، داشته باشد. گمان بر این است که کاهش قیمت نفت، از لحاظ اقتصادی به عربستان فشار آورده است.
عربستان از عمده کشورهایی است که مجبور شد ۷۰ تا ۸۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی خود را استفاده کند. اخیرا یک موسسه معتبر بینالمللی کشورها را با توجه به کاهش قیمت نفت و وابستگی اقتصاد آنها به درآمد نفتی، رتبه بندی کرده بود. ونزوئلا و نیجریه شاخص ۱۰، الجزایر ۹، عربستان ۶ و ایران ۵ را دریافت کرده بودند. این رتبه بندی نشان میدهد به علت تنوعی که در اقتصاد ما وجود دارد، سهم نفت در تولید ناخالص داخلی و در بودجه دولت، سهم بالایی نیست و از عربستان کمتر است. قطعا بخش دیگری از این فشارها، سیاسی است که عربستان را به نتیجه میرساند که اکنون زمانی نیست که بخواهد با کشورهای منطقه مخالفت کند. بعد از اتفاقاتی که در لبنان افتاد و ایران و عربستان به هر ترتیبی بود با هم توافق کردند که رئیسجمهوری از نیروهای نزدیک به حزبا... و ایران انتخاب کنند و در مقابل، نخستوزیر از نیروهای مورد تایید عربستان باشد، به این نتیجه رسیدند که با گفتوگو و مذاکره، بهتر میتوان به نتیجه رسید.
مضاف بر این دو مورد، گرایش عربستان به مذاکره به دلیل ترسی که از رئیسجمهور منتخب آمریکا و سیاستهای آن دارد، مزید بر علت شد. گرچه ترامپ علیه ایران هم موضعگیری کرد اما موضعگیریهای او علیه سعودیها هم کم نبود. موضوع برخورد با کشورهای حامی داعش و ایضا، پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه، مسائلی است که چندان به مذاق سعودیها خوش نمیآید. ضمن اینکه عربستان از حامیان کمپین هیلاری کلینتون بود. همه این موارد، موجب میشود که سعودیها از لحاظ سیاسی محتاط شوند و در مقطع کنونی، در پی ایجاد تفرقه در منطقه نباشند. همچنین، نباید فراموش کنیم ۵۶ سال پیش که اوپک شکل گرفت، عربستان همراه با ایران، کویت، عراق و ونزوئلا یکی از پایه گذاران این سازمان بود. اگر اوپک نمیتوانست به جمع بندی برسد، به نظر میآمد که دیگر نمیتوانستیم سازمانی به نام اوپک داشته باشیم، چنان که در سه چهار سال گذشته، ما شاهد سازمانی به نام اوپک نبودیم. تنها یک مجمع نفتی بود که اعضا دور هم جمع میشدند و تبادل اطلاعات میکردند؛ اما هیچ کنترلی بر بازار، تولید و قیمت نفت نداشتند. این در حالی است که اهداف اولیه اوپک این بود که اعضای آن، سیاستهای خود را با هم هماهنگ کنند.
این خطر احساس میشد که اوپک فرو بپاشد. در کنار همه این موارد، عربستان دید که ایران حاضر به کوتاه آمدن نیست. سعودیها چه در اجلاس دوحه و چه در اجلاس الجزایر تلاش کردند ایران را وادار به عقب نشینی کنند اما دیدند که بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران، فردی نیست که از سخنان داخل یا خارج از کشور، تاثیر بپذیرد. آقای زنگنه نشان داد روی حرفی که زده، ایستاده است. در دنیای نفت معروف است که اگر روسها بگویند ما تولید را کم میکنیم، کسی باور نمیکند اما اگر عربستان بگوید تولید خود را کم میکند، همه میدانند که چنین کاری خواهد کرد. به این جهت به حرف عربستان در بازار جهانی نفت توجه میشود. در اوپک هم آقای زنگنه ثابت کرد که وقتی سخنی میگوید، حاضر نیست که از آن عقب نشینی کند. به نظر میآید که ایستادگی ایران و پایبندی به این موضوع که تا وقتی حق ایران داده نشود، هیچ فریز نفتی را نمیپذیرد، باعث شد که توافقی در اوپک ایجاد شود. سال گذشته آرزوی بسیاری از فعالان حوزه نفت و انرژی این بود که اوپک نظام سهمیه بندی را بپذیرد. بعد از آن طرح فریز نفتی مطرح شد اما امروز به جایی رسیدهایم که همه موافقت کردند ۴/۵ درصد از تولید خود را کاهش دهند. بخشی از این توافق، معلول شرایط منطقه و شرایط اقتصادی کشورهای تولیدکننده نفت است. لابیگری و مذاکرات نیز اثربخش بوده است. قطعا فشار کشورهایی مثل ونزوئلا، نیجریه و الجزایر هم بیتاثیر نبوده است. این کشورها بهشدت اوضاع خطرناکی داشتند. هر کشور نفتی که اوضاع اقتصادی آن دستخوش تغییر و خطر شود، بیتردید روی کشورهای دیگر هم اثرگذار خواهد بود. این گونه نیست که اگر فردا الجزایر دچار خطر شود، روی سعودیها اثر نداشته باشد. آنها احساس میکنند نباید کاری کنند که کشورهای نفتی به آشوب کشیده شوند.