سرویس اجتماعی «فردا»: در جامعه ای که درصد بیکاری زیاد است "چند شغلی" عارضه فرهنگی محسوب می شود
اما حالا از فرط تکرار مزموم بودن چند شغلی، قباحت آن ریخته است و کم کم به تشخص و فرهیختگی و منحصر به فرد بودن و بی همتایی تعبیر می شود که نه تنها بی قانونی را تفسیر و تاویل می کند بلکه ضرورت آنرا تاکید و گوشزد می کند که اگر اینگونه نباشد نظام اداری کشور دچار نقصان بلکه فرو پاشی می شود! پس بی آنکه در مزمت آن سخن بگوئیم برخی مختصات افراد صاحب مشاغل متعدد که به تسامح به "ابن مشغله" یا "ابو مشاغل" نیز معروفند را یادآور می شویم تا در صورت مشاهده یا کشف این شواهد به موقعیت این افراد پی ببریم
1- در مواقعی که در یکی از مصادر امور ظاهر شوند سعی می کنند "دیده" شوند انگار مجلس ترحیم است و مستحب است صاحب عزا آنها را رویت کند.
2- همواره با تواضع همراه با تکبر پنهان که در رفتار کلامی و غیر کلامی شان موج می زنند با مخاطبان برخورد می کنند چیزی شبیه کلام معروف!" محض ریا، جهت اطلاع "
3- معمولا از میان شغل های بسیار شان چند تا- فقط چندتای آنرا بر می گزینند و بقیه را پنهان و نهان می کنند. این شغل ها البته منحصر به فرد است که فقط "کیفیت حضور" همان ها را می طلبد.
4- مدام تکرار می کنند از یک جا "حقوق" دریافت می کنند بقیه برای رضای خدا و فی سبیل الله انجام می شود.
5- آنها اغلب از نبود زمان و وقت کافی ناخرسندند و مدام آرزو می کنند کاهش زمان بیشتری داشتند چون خود را بیش فعال می دانند.
6- مدعی اند کار یک هفته را در چند ساعت می شود انجام داد پس از همکاران انتظار دارند در خلال روزهای هفته عصاره کارها را برای امضاء نهایی آماده کنند تا ظرف چند ساعت همه چیز انجام شود.
7- وقتی ضرورت ها وجوب ملاقاتی را تایید کند گهگاه خیلی ملایم و ظریف به ساعت اتاق نیم نگاهی می اندازند تا شاید شما متوجه گذر زمان شوید و زیاد "حرف" نزنید. آخر وقت نیست و جلسات پشت سر هم و "مطب وار" است و مسئولیت بس سنگین. شما نباید حق دیگران را ضایع کنید.
8- معمولا موبایلشان کار نمی کند یا خاموش است یا هدایت شده به دفتر مرکزی است که یک منشی دارد. همیشه هم منشی می گوید "ابن مشغله" همانجا هستند و مشغول رتق و فتق امور و جلسات مستمر کوتاه و دقیق و پی در پی که آدم دلش می سوزد این همه مسئولیت چگونه توسط یک نفر انجام می شود.
9- هرجا هستند باید "رئیس" باشند. به ندرت می پذیرند که یک پله پایین تر از موقعیت ریاست کل مسئولیتی بپذیرند مگر در مواردی که جابجایی صورت گیرد مثلا در مدیریت دیگری، آن فرد رئیس، ذیل و زیردست ایشان باشد.
10- خنده رو، سرحال و پرانرژی می نمایانند. اصلا خسته نمی شوند. احترام همه کس را نگه می دارند و سعی در راضی کردن همه دارند با اغلب افراد چاق سلامتی و خوش و بش می کنند. آنها بغایت متواضعند.
11- "قائم مقام" دارند یعنی کسی که اغلب کارها را تا حد مشخصی انجام می دهد بی آنکه "نشانی" داشته باشد. اساسا قائم مقام را آنها اختراع کرده اند تا در نبودشان همه امور به راحتی پیش برود اما برای اینکه این شائبه خدای نخواسته پیش نیاید که قائم مقام خود قادر است مدیریت کامل را نیز بپزیرد؛ نه به او بخشی از کار را به صورت مشخص می سپارند و نه مسئولیت کامل اداره را به وی می دهند. این توافق نانوشته بین مدیر و قائم مقام به طور غیر کلامی رد و بدل می شود که "دیگران" معمولا متوجه نمی شوند.
12- پشتشان گرم است. تکیه گاه مناسبی دارند و گاهی مثلا لوله بخاری را نشان همکاران و مدیران میانی می دهند که معنی اش این است که خیال باطل در سر نپرورانند که قادر به تصدی مسئولیت مدیر هستند. سرنخ ها دست خودشان است.
13- با "توسعه و تحول" مخالفند. معتقدند همین امور روزمره انجام شود کافی است بقولی سری که درد نمی کند چرا دستمال ببندند.
14- در خصوص حضور دیگران در سر کار غیر از خودشان به شدت حساسند. حضور کارکنان حیاتی است حتی اگر کار نکنند. مهم ایجاد نظم در آمد و شد است.