روزنامه فرهیختگان: تابلوی بزرگ روی دیوار را نشان میدهد و با حالتی مستاصل میگوید: «انگار فقط قاب شده تا دیوار خالی نباشد.» اشارهاش به منشور حقوق بیمار است که خیلی شکیل روی دیوار راهروی بخش پشتیبانی اورژانس بیمارستانی در غرب تهران نصب شده است. با عصبانیت گره روسریاش را سفت میکند و ادامه میدهد: «حدود 15 روز است دخترم را بهخاطر مشکلات گوارشی به بیمارستان آوردهام، اما هنوز دلیل بیماریاش معلوم نیست یا لااقل کسی به ما چیزی نمیگوید. اساسا ما را در حدی نمیدانند که جواب سوالهای ما را بدهند.»
رو میکند به تابلو و بند سه را با صدای بلند قرائت میکند: «بیمار حق دارد درخصوص مراحل تشخیص درمان و سیر پیشرفت بیماری خود اطلاعات ضروری را شخصا یا در صورت تمایل از طریق یکی از بستگانش، از طریق پزشک معالج درخواست کند.»
در بیمارستانی در سوی دیگر تهران هم، گویی اوضاع بند سه چندان مورد توجه ارائهدهندگان خدمات نیست. دختری که خواهرش را برای جراحی مغز به اتاق جراحی منتقل کردهاند، هنوز نمیداند عملی که قرار است روی خواهرش انجام شود نمونهبرداری است یا جراحی درمانی. او میگوید: «10 روز است در این بیمارستان هستیم اما جز پرستار و دستیاران سال اول یا دومی مغز و اعصاب، پزشک متخصصی را که نامش بالای سر مریض ما نصب شده است، ندیدهایم. این بیانصافی است که در این مدت طولانی از بیماری مریضمان اطلاعی نداریم تا لااقل در مورد ادامه درمانش در این بیمارستان، تصمیم درست بگیریم.»
نمونههایی از این دستکم نیستند، بیماران و همراهانی که اطلاعی از روند درمانشان ندارند و کسی هم خود را ملزم به پاسخگویی نمیداند. اتفاقی که در روزهای اخیر و بعد از مرگ عباس کیارستمی چالشهای جدی را پیشروی جامعه پزشکی و درمانی قرار داد. نامه اخیر بهمن کیارستمی که در روزهای گذشته منتشر شد نیز گواه همین ماجراست. اینکه خانواده کیارستمی از جریان درمانی پدرشان بیاطلاع بودند و آن را به حرکت در دالانی تاریک تشبیه کردند و به دلیل همین بیاطلاعی، هیچگاه به روند درمان اطمینان نکردند.برخی معتقدند دود این رویه غیرشفاف در بیمارستانها علاوه بر بیمار و همراهانش به چشم کادر درمان میرود و فعالیتها و تلاشهای آنها را در راستای علاج بیماران مخدوش میکند.
تهدید به فرصت تبدیل میشود؟
در سال 1353 وقتی فیلم دایره مینا ساخته شد، اعتراضهای فراوان جامعه پزشکی را در پی داشت، اعتراضهایی که منجر به توقیف اکران این فیلم شد. اما موضوع جنجالی این فیلم که به باندهای تهیه خونهای آلوده برمیگشت، زمینههای تاسیس سازمان انتقال خون ایران را فراهم کرد. حالا داریوش مهرجویی کارگردان همان فیلم، بعد از مرگ کیارستمی، به بیمسئولیتی برخی پزشکان اشاره کرد. او این بار با زبان هنرمندانهاش این اعتراض را نگفت و لحن تندش جامعه پزشکی را برآشفت. اما اظهاراتش دوباره این زخم سربسته را باز کرد که چرا برخی پزشکان در بیمارستانها بهگونهای با مریض خود برخورد میکنند، که گویی هیچ وظیفهای در قبال درمان یا پاسخگویی به بیمارانشان ندارند.
منشوریکهکسیآن را نخوانده
گرچه شاید کمتر بیماری از حقوق خود آگاه باشد، اما منشور حقوق بیمار سالهاست که در راهروهای بیمارستانهای کشور نصب شده است. البته نگاهی به آمار شکایت از کادر درمانی پزشکی و میزان نارضایتیها نشان میدهد برخی از ارائهدهندگان خدمات نیز از مفاد این حقوق بیاطلاع هستند یا میپندارند، اجرا نکردن بندهای این منشور نیز مشکلی برای ادامه کار برای آنها ایجاد نمیکند. موضوعی که به گفته حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت به دلیل نبود نظارت لازم تشدید شده است.
شکایت برای حقوق درمان
محسن خلیلی، قائممقام معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی در اینباره به روزنامه «فرهیختگان» گفته است: «اورژانس بیمارستانها همیشه بیشترین شکایتها را دارد.» در این میان البته بسیاری نیز به دلیل ناآگاهی از حقوقشان شکایتی نمیکنند. خلیلی درباره راهاندازی سامانه ثبت شکایات میگوید: «ما قصد داریم از این طریق فرآیند ثبت تخلف پزشکی را از حالت زمانبر خارج کنیم؛ چراکه خیلی از افرادی که با برخورد نامناسب از سوی پزشکان مواجه میشوند، به دلیل اینکه نمیخواهند وقتشان در این سیستم تلف شود، از کادر درمانی شکایت نمیکنند. این درحالی است که بیمار حقوقی دارد که باید از آن بهرهمند شود.»