فاصله بین سخنرانیهای محمود احمدینژاد کوتاهتر شده است. او پنجشنبه در مراسمی که نام «گفتمان امام و مقام معظم رهبری» را روی آن گذاشته بودند، در مسجدجامع ملارد، یکی از شهرهای تهران سخنرانی کرد.
روزنامه شرق: فاصله بین سخنرانیهای محمود احمدینژاد کوتاهتر شده است. او پنجشنبه در مراسمی که نام «گفتمان امام و مقام معظم رهبری» را روی آن گذاشته بودند، در مسجدجامع ملارد، یکی از شهرهای تهران سخنرانی کرد.
احمدینژاد حالا سعی میکند کمکم مواضع سیاسی خود را در این سخنرانیها شفافتر کند. سخنرانی او در ملارد هم توسط «شورای بازخوانی خط امام» شهرستانهای ملارد، شهریار و قدس ترتیب داده شده بود. مرداد سال گذشته بود که محمود احمدینژاد در «همایش تبیین مبانی و آرمانهای انقلاب» در دانشگاه ایرانیان که خود ریاست آن را بر عهده دارد، از تشکیل کارگروههای استانی برای بازخوانی آرمانهای امام (ره) خبر داده بود. شیوه اصلی کاری این گروهها نیز نقد سیاست خارجی دولت حسن روحانی در نظر گرفته شده است. نقدهای غیرمستقیمی که احمدینژاد در سخنرانی خود در ملارد در سالگرد برجام به دولت کرد، نشان میدهد کارگروهها فعال شدهاند.
ساعت سخنرانی را ١٨ اعلام کردهاند. یک ربع مانده به ساعت شروع حدود ٥٠٠ نفر در مسجدجامع شهر حضور پیدا کردهاند، مسجدی که گنجایش حدود هزار نفر را دارد. مجری مراسم سعی میکند فضا را برای سخنرانی آماده کند. اما وقتی نمیتواند حواس حضار را به شعارهای خود جلب کند، گلایه میکند که این صدای دو هزار نفر نیست! برای این مراسم یک تلویزیون بزرگ جلوی مسجد تدارک دیدهاند. اما چون قرار بوده مراسم در فضای داخل مسجد برگزار شود، اجازه استفاده از آن داده نشده که باعث اعتراض عوامل مراسم به فرمانداری و نیروهای پلیس شده است و آنها را به کارشکنی در سخنرانی احمدینژاد متهم کردند.
یوزارسیف در ملارد
ساعت ١٨ است و قاعدتا سخنرانی باید شروع شود، مسجد پر شده است، اما خبری از احمدینژاد نیست. معلوم نیست او دیر کرده است یا منتظر هستند جمعیت بیشتری به مسجد بیایند. مجری مراسم هم چند بار اعلام میکند کسانی که بیرون مسجد هستند، به داخل بیایند. در این زمان مسئولان برگزاری تصمیم میگیرند کلیپی از بازدید احمدینژاد از حرم امام خمینی (ره) پخش کنند. در قسمتی از این کلیپ، سیدحسن خمینی دیده میشود که احمدینژاد او را در آغوش گرفته است.
١٠ دقیقه دیگر هم میگذرد. چندنفری داخل شبستان راه میروند و از همهچیز عکس میاندازند. پلاکاردهایی که در آنجا نصب شده است سوژه خوبی برای عکاسی آنهاست. روی یکی از پلاکاردها به زبان ترکی نوشته شده: «یل یاتار طوفان یاتار، یانماز عدالت پرچمی» و روی یکی دیگر با غلط املایی نوشتهاند «نرم نرمک میرسد اینک بهار، خوشبحال (!) روزگار». یک نفر هم پوستری در دست گرفته که روی آن نوشته شده «یوزارسیف زمانه، خوشآمدی». حوصله مردم سر رفته است؛ یک نفر با صدای بلند فریاد میزند: «شعار هرچی مرده، احمدی برمیگرده» و بقیه هم تکرار میکنند. فاطمه آجرلو نماینده سابق کرج و امام جماعت مسجد نیز در جایگاه منتظر هستند.
٢٠ دقیقه دیگر گذشت؛ هنوز از احمدینژاد خبری نیست. عدهای در میان مردم پلاکاردهایی پخش میکنند که روی آن نوشته شده: «ما هنوز احمدینژادی هستیم» و «زندهباد خادم بزرگ ملت». یک نفر هم با یک کیسه پلاستیکی نامههای مردم را جمع میکند. مجری هم که فرصت را برای گلایه مناسب دیده است، میگوید: «قرار بوده این مراسم در کنار مزار شهدا برگزار شود اما فرمانداری به اینجا مجوز داد».
بالاخره ساعت ٦:٤٠ بعدازظهر، مجری با شعف اعلام میکند که احمدینژاد داخل مسجد میشود؛ ثمره هاشمی و بقایی هم مثل همیشه او را همراهی میکنند. عدهای هم که بیرون هستند، با موبایلهای خود وارد مسجد میشوند. مجری اما یکباره شروع به خواندن روضه برای شهدا میکند. در آن میان هم چند طعنه به دولت میزند و میگوید: «کاسبان تحریم نخواستند ما لباس عزت در منطقه بپوشیم»؛ از مردم هم میخواهد شعار «نه سازش نه تسلیم، نبرد با آمریکا» سر دهند تا دوربینها این صحنه را ثبت کنند.
ساعت هفت بعدازظهر است. احمدینژاد کنار جایگاه میآید، با اینکه از گرما بارها عرق خود را پاک میکند، اما همچنان کاپشن معروف خود را بر تن دارد. بعد از آنکه پیرمردی با لهجه ترکی شعری را که سروده بود خواند، بالاخره نوبت سخنرانی احمدینژاد رسید. او صحبتهایش را اینگونه آغاز کرد: «تشکر میکنم از این مردم که هیچگاه باری بر دوش کشور نبودند و از آرمانهای انقلاب و منافع آن با فداکاری دفاع کردند». این سخنان با سوتزدنهای مردم مواجه شد. احمدینژاد هم خندید و به جماعت گفت: «هوا خیلی گرم است؛ اجازه بدهید مطالبم را بگویم و همگی از اینجا برویم». او ادامه داد: «رهبری گفتند خط امام را دوباره تبیین کنید. من هم در پاسخ ایشان میخواهم خط امام و انقلاب را بازخوانی کنم. بنده میخواهم راجع به عزتمداری و کرامت انسان بگویم. خدا از انسان خواسته با کرامت زندگی کند و عزت و کرامت دیگران را هم حفظ کنند. با معیار عزت میشود رفتار انسانها و ملتها و دولتها را هم ارزیابی کرد».
احمدینژاد سعی میکند کمی شفافتر از گذشته سخن بگوید. او با طرح این پرسش که «از شما میپرسم کسی که عزت دارد چه ندارد؟»، گفت: «فرض کنید یک انسان ذلیل در کاخ سفید نشسته است، او چه دارد؟ او حتی انسان هم نشده است. اگر به عبودیت دیگران تن بدهیم ذلت را پذیرفتهایم و به فرد دیگری آویزان شدهایم که خودش را هم نمیتواند راه ببرد».
طعنههای احمدینژاد آن هم در سالگرد برجام کاملا مشخص است، او ادامه داد: «کسی که عزت را به یک جو و صندلی و مقام میفروشد، کجا عزت دارد؟ عدالت ضامن عزت است، مگر میشود بگوییم عدالت نیست ولی عزت داریم؟ یکی از نشانههای عزت، خدمت به مردم مظلوم و تواضع در برابر آنها و ایستادن در برابر مستکبران است، اما عدهای برعکس عمل میکنند».
احمدینژاد اینبار واضحتر سخن گفت: «عدهای خود را درجهیک حساب میکنند و بقیه را درجهدو، من نمیتوانم به مسائل روز اشاره کنم اما خودتان میدانید چه کسانی خود را درجهیک حساب میکنند. عدهای با اشرافیگری و اجناس به ظاهر گران میخواهند برای خود عزت درست کنند. طرف وقتی راه میرود انگار شمشیر قورت داده است، کجا داری میری؟ اگر ولش کنیم میرفت تا به دیوار بخورد. کسی که در برابر اینها میایستد از عزت مردم دفاع میکند».
او ادامه داد: «مگر میشود کسی که مسبب فقر دیگران باشد راحت بخوابد، مگر اینکه از عزت خالی شده باشد». در این لحظه جماعت داخل مسجد شعار دادند: «مرگ بر غارتگر بیتالمال».
کاری کنید سالم برگردم خونه
احمدینژاد سعی میکند اینبار در ادامه سخنانش اشارهای هم به خود داشته باشد: «انسان عزتمند بخشنده است و آبروی کسی را نمیبرد. او در برابر زور ایستادگی میکند و از طاغوت نمیترسد. مستکبران در برابر او کسی نیستند. او ترسی ندارد و در برابر آنها میایستد و از عزت خودش دفاع میکند. از شما میپرسم در جامعهای که تبعیض و بیعدالتی هست میشود عزت داشت؟ در این جامعه کسی که بیعدالتی کند و کسی که زیر بار این بیعدالتی برود ذلیل است».
او در میان سروصدای خانمهایی که در طبقه بالای مسجد بودند، گفت: «انسان عزتمند در مقابل ظلم و بیعدالتی و تبلیغات دشمنان مقاومت میکند، کسی که عزت دارد همیشه پیروز است و میداند که میتواند».
احمدینژاد از تحقیر و تخریب هم گلایه کرد و گفت: «مستکبران از تحقیر ملتها استفاده و جوک و داستان درست میکنند و ذلت را تئوریزه میکنند. چنین ملتی بدون آنکه بداند لباس ذلت میپوشد. تخریب دیگران برای اثبات خود در رفتار سیاستمداران نهادینه شده و در جامعه هم آمده است. میگویند چون دیگران بد هستند پس من خوبم، این یعنی تو خوبی؟» در این لحظه مردم شعار دادند: «شعار هرچی مرده، احمدی برمیگرده» که احمدینژاد با خنده گفت: «کاری کنید که سالم برگردم خونه».
او در پایان هم گفت: «عدهای سازمانیافته تخریب میکنند و نقشه میکشند. با شبکههای رسانهای سازماندهی میکنند که فردا این را بگویند و تخریب کنند، اما انسان عزتمدار این رفتار را نمیکند. انقلاب برپا شده است که عزت انسان را در جهان احیا کند، مدیران باید خودشان عزتمدار و نماد آن باشند. از عوامل عقبماندگی، حضور عناصر حقیر در رأس مناصب حکومتی است».
صحبتهای احمدینژاد که تمام میشود، از مردم بهخاطر اینکه در دورانی که رئیس دولت بوده است نتوانسته به آنجا بیاید عذرخواهی کرد و حضورش را ادای بدهی خود به مردم ملارد دانست. او مسجد جامع را در حالی به سمت گلزار شهدا ترک کرد که مجری در بلندگوهای مسجد چندبار اعلام کرد که این رفتن احمدینژاد به گلزار شهدا یک تصمیم پیشبینینشده بوده و مسئولیت آن نیز با خودشان است. به نظر میرسد هرچقدر به زمان انتخابات ریاستجمهوری سال بعد نزدیک میشویم، ادبیات و سخنان محمود احمدینژاد شفافتر و تیزتر میشود، این را از اینجا هم میشود فهمید که او در سخنرانی خود فراموش کرد جمله معروفش را از مردم بپرسد: «از ساعت چند اینجا هستید؟ هفت؟ شش؟ پنج؟».