پیراهنِ راهراه آبیرنگ را به خودش نزدیک میکند: «نه اندازه نیست.» عکاس روزنامه از او خواسته تا پیراهنش را با یک پیراهن رنگی عوض کند، مشکی جلوه خوبی در عکسها ندارد. دوساعت مانده به غروب یکی از شبهای قدر است و وزیر بهداشت، همچنان پیراهن یکی از کارکنانش را بالا و پایین میکند. آستینها کوتاه است. اندازهاش نمیشود. آخر سر با همان پیراهن مشکی، مقابل بزرگترین پنجره اتاقش در طبقه شانزدهم یکی از ساختمانهای دوقلوی وزارت بهداشت در بلوار ایوانک شهرک قدس، میایستد و رو به آفتاب رنگ باخته، برای عکاسی آماده میشود: «قدی نگیرید لطفا.»
روزنامه شهروند: پیراهنِ راهراه آبیرنگ را به خودش نزدیک میکند: «نه اندازه نیست.» عکاس روزنامه از او خواسته تا پیراهنش را با یک پیراهن رنگی عوض کند، مشکی جلوه خوبی در عکسها ندارد. دوساعت مانده به غروب یکی از شبهای قدر است و وزیر بهداشت، همچنان پیراهن یکی از کارکنانش را بالا و پایین میکند. آستینها کوتاه است. اندازهاش نمیشود. آخر سر با همان پیراهن مشکی، مقابل بزرگترین پنجره اتاقش در طبقه شانزدهم یکی از ساختمانهای دوقلوی وزارت بهداشت در بلوار ایوانک شهرک قدس، میایستد و رو به آفتاب رنگ باخته، برای عکاسی آماده میشود: «قدی نگیرید لطفا.» خیلی جلوی دوربین ایستادن و ژست گرفتن را دوست ندارد، یکی- دو دقیقه بیشتر طول نمیکشد. میآید مینشیند روی یکی از مبلهای کنار پنجره. اتاقش بزرگ است، آنقدر که دو دست مبل و صندلی در آن چیده شده تا دو دقیقه قبل از مصاحبه، یک جلسه طولانی با معاونانش داشت. جلسهای که ما را یک ساعت و ١٥ دقیقه پشت در اتاق منتظر گذاشت. سیدحسن قاضیزادههاشمی، اما خستگی از چهرهاش پیدا نیست. ساعت هفت بعدازظهر، برایش انگار هفت صبح است. از حاشیههای وزارت بهداشت و دولت میگوید، از هملباسیهایشان و دولتها و مجلسهایی که آمدند، دلخور است، همانها که بیشترین ضربه را به نظام سلامت وارد کردند. اشاره غیرمستقیمی هم به رفتنش از وزارت بهداشت برای دولت بعدی میکند و همسرش که دیگر اعتراضی برای رفتنش از این وزارتخانه ندارد. او در گفتوگوی ٥٣ دقیقهای با «شهروند» از مشکلات و حاشیههای نظام سلامت گفت.
چند روز پیش گفتوگویی با شما داشتم، درباره فیشهای حقوقی مدیران در وزارت بهداشت ازجمله خود شما، از من خواستید که آن را منتشر نکنم، قبلا هم از این جنس سوالها از شما پرسیده بودم و شما بعدش خواسته بودید که منتشر نشود، داشتم به این فکر میکردم که شما چقدر از حاشیهها دوری میکنید و نمیخواهید به آنها دامن بزنید اما چقدرحاشیهها به شما علاقهمند هستند و دست از سر شما و وزارتخانهتان برنمیدارند. به نظرتان چرا؟
متأسفانه این حاشیهها وجود دارد و به دلایلی از این دست وضع خوب نیست، نه فقط برای وزارت بهداشت، بلکه برای اداره کشور. این وضعیتی هم که حاکم است نه فقط امروز که سالهاست خوب نیست. به هرحال مردم مشکلاتی دارند که علاقه دارند حاکمیت به آن توجه کند، برایشان فرقی نمیکند که من وزیر بهداشت حسابم جدا از مجموعه دولت است یا دولت یک مجموعه جدا از حاکمیت. مردم جمهوری اسلامی و نظام را میشناسند و علاقهمند هستند که مشکلاتشان به سرعت حل شود. آنچه ما گرفتارش هستیم، اولویت ندادن به مشکلات کشور توسط جریانهای سیاسی یا کسانی است که درحاکمیت قدرت دارند. پرداختن به حواشی میتواند در کسب قدرت، تاثیرگذار باشد، اما باید باور کنیم این حاشیهها خیلی دارد به منافع ملی صدمه میزند. درحوزه سلامت هم همینطور است. ممکن است یک کسی از جریانی یا از خود من یا از دولت آقای روحانی خوشش نیاید، اما رفتارش، منجر به آسیب به مردم و منافعشان میشود. یک اشکال را چند صد برابر بزرگ میکنند یا اشکالی که وجود ندارد را پای دولت یا وزارتخانه مینویسند یا تلاش میکنند پزشک یا پرستار یا مدیری را تحقیر کنند. آخر، دود همه اینها به چشم مردم میرود. این حرفها و حرکتها، مشکل مردم را حل نمیکند. بنابراین پرداختن به این حاشیهها باعث ایجاد مشکلات بیشتر برای مردم میشود، پیشبینی من این است که (حاشیهها) از این بدتر هم میشود. فقط هم منحصر به امسال نیست. پارسال هم ما انتخابات مجلس را داشتیم، سال آینده انتخابات ریاستجمهوری را داریم، بعد شوراها و بازهم حاشیهها شروع میشوند. به نظر من این رفتارها زیبنده کشور و انقلاب نیست. بنای ما هم این است که به این حواشی توجهی نکنیم اما گاهی چه بخواهیم چه نخواهیم ذهن جامعه را معطوف میکنند به این مسائل که اگر پاسخ ندهیم، بالاخره منجر به قضاوت عمومی میشود که مبنای آن درست نیست، اما تلاش ما بر این است که از فرصتی که خداوند دراختیارمان گذاشته، حداکثر استفاده را بکنیم تا کارنامه قابل قبولی از ما برجای بماند. امام (ره) هم میگفت همه اینها را مردم به ما دادهاند. اگر مردم پای صندوقهای رأی نیامده بودند، ما هم سر این کارها نبودیم. من و همکارانم علاقهمندیم صرفا برای مردم کار کنیم نه برای دفاع از خودمان، اما گاهی حاشیهها وادارمان میکند برای اینکه هدف اصلی آسیب نبیند، در موضوعاتی ورود پیدا کنیم. با این همه ما مخالف ورود به این حاشیهها هستیم.
درست است اما به هرحال وزارت بهداشت خیلی زیر ذرهبین است، دو بخیهاش میشود یک بخیه، بیماری در بیمارستان جان میدهد، قصوری اتفاق میافتد و... هیاهو میشود، یک پزشک در اردبیل به قتل میرسد، انگشت اتهام به سمت وزارت بهداشت نشانه میرود، بعد معلوم میشود، هیچ ارتباطی به این وزارتخانه نداشته و... چرا اینهمه حمله میشود و واکنش نشان میدهند؟ اتفاقی که در دورههای قبل کمتر دیده میشد.
زیر ذرهبین بودن خوب است و الزاما بد نیست در حکومت مردمی همه رفتار و کردار مسئولان باید زیر ذرهبین باشد. آن جایی بد است که پای تسویهحسابهای شخصی یا جناحی یا عقدهگشاییها باز میشود و منجر به تهمت و غیبت و دروغ و نسبتهای نادرست میشود. اینها حاصلش فقط تخریب است و درست نیست. وزارت بهداشت همیشه زیر ذرهبین بوده، به خاطر اینکه وزارتخانهای هستیم که بیشترین ارتباط را با مردم داریم، حتی درمقایسه با وزارت آموزشوپرورش یا حتی وزارت کشور. در هرخانهای، بالاخره اثری از ما میبینید یا دارویی هست یا بیماری، یا نوزادی، زن بارداری، معلولی، مجروحی. ما از قبل از تولد تا بعد از مرگ در خانهها حضور داریم. فرقی نمیکند این حضور درخانه فقیر باشد یا ثروتمند، درخانه رئیسجمهوری باشد یا یک کارمند جزء. طبیعی است که در کار ما قضاوتهای متنوع و متناقض هم میشود. گاهی حتی علت یک تصادف را هم به حوزه ما مرتبط میدانند. درحالی که ممکن است جاده یا وسیله نقلیه مقصر باشند. یک نفر چند بچه به دنیا میآورد ما را مقصر میداند، بچهدار نمیشود، ما را مقصر میداند، همسرش را طلاقش میدهد میگوید مشکل اعصاب و روان دارد باز هم ما را مقصر میداند، همسر پیدا نمیکند ما را دخیل میداند، بالاخره وزارت بهداشت، وزارتخانه پرچالشی است، اما الحمدلله آن چیزی که به مردم مربوط میشود، این است که نظرسنجیهای مختلف نشان میدهد، آنها از کار ما رضایت دارند.
ما بازتابهایی از ارتباط مردم با شما را در صفحه اینستاگرامتان، میبینیم. مردم خیلی زیر پستهای شما نظر میدهند، خیلی وقتها انتقادها تند است، با هم دعوا میکنند، به وزارتخانه حمله میکنند، گروهی هم تشکر میکنند. کامنتهای انتقادی را پاک میکنید؟
من اصلا نظرهای انتقادی را پاک نمیکنم، اما آنهایی که بیادبی است، چرا، حذف میکنم. برخی در انتقادها از واژههای رکیک استفاده میکنند، طبیعی است که اینها باید پاک شود.
انتقادها را پیگیری هم میکنید؟
پیگیری میکنم البته بیشتر آنهایی را که عمومی هستند. البته خواهشم این است که مردم برای اعلام انتقادها به جای دیگری که سایت وزارتخانه است، مراجعه کنند. اینستاگرام حوزه شخصی است و مطالبی که میگذارم، باورهای شخصیام است و دوست دارم مرتبط با موضوع اظهارنظر شود. مردم اثر آن نوشته را با نظرهای غیرمرتبط از بین نبرند، ولی با این حال به انتقادها هم توجه میشود.
خودتان پستها را میگذارید؟
خیر خودم نمیگذارم اما ایده و متن از خودم است.
حضور شما همیشه متفاوت بوده، چه در فضای مجازی چه درفضای واقعی. با شینآبادیها ملاقات میکنید، با قربانیان اسیدپاشی، با شوخان، چشمهایشان را عمل میکنید، اخبار شجریان را دنبال میکنید، از عباس کیارستمی در بیمارستان عیادت میکنید، از قهرمان راگبی و... همانها که خبرساز شدهاند و مردم دنبال خبرهایشان هستند، با خبرنگاران، معتادان هرندی، دانشجویان و... سلفی میگیرید، خم به ابرو هم نمیآورید، پیادهروی میروید، کوهنوردی. این شخصیت هم از یک طرف، چهره محبوبی از شما ساخته و ازسوی دیگر، مسائلی را مطرح کرده که میگویند همه اینها هدفدار است. دوست ندارم به حاشیهها دامن بزنم، اما این مسائل بعضا مطرح میشود و همه تصورشان این است که اینها هدفدار است.
مردم قبلا هم به من اظهار لطف داشتند، بزرگواری آنها فقط در این دوره نیست. راستش را بخواهید من هیچوقت برای این چیزها کار نکرده و نمیکنم، من و همنسلهای من یک اعتقادی داشتیم و قبل از انقلاب برای آن تلاش کردیم و منجر به پیروزی انقلاب شد و حکومتی ایجاد کرد که ما دوستش داریم و علاقهمندیم که پایدار باشد. پایداری آن هم به رضایتمندی مردم است. من و همکارانم در این دوره که به وزارتخانهها آمدیم، با این انگیزه آمدیم که به نسل جدید بگوییم اگر بخواهید شدنی است و میتوان گرههای زیادی را از کار مردم باز کرد، نسل ما اگر انقلاب کرد، دنبال ارزشهایی بود و طمع شهرت، محبوبیت، قدرت و ثروت را نداشت. برای هیچ کدام از اینها هم نیامدیم. امیدواریم روزی که وزارتخانه را ترک میکنیم، به اندازه سر سوزنی هم از اعتقاداتمان دور نشده باشیم. محبوبیت خوب است، هرکسی دوست دارد که محبوب باشد، اما واقعیت این است که اینها ماندگار نیست. محبوبیتی ماندگار است که برای خدا باشد وگرنه ما خیلیها را داشتیم که صبح به آنها زندهباد گفتند و شب مردهباد، اینها خیلی مهم نیست، ما قبل از انقلاب در زمان مصدق هم از این محبوبیتها داشتیم، بعد از انقلاب هم دیدیم. همین حالا هم اگر دو گزارش علیه وزارت بهداشت منتشر کنند، افکار عمومی علیه ما میشود. باید ببینیم این چهارسالی که مسئولیت روی دوشمان گذاشته شده، آنچه از دستمان برمیآمده، انجام دادهایم یا نه.
خیلیها از ما میپرسند، واقعا آقای هاشمی مرد خوبی است؟ شما به این افراد که در باورکردن شما تردید دارند، چه میگویید؟
به نظر من آنها حق دارند، مردم آنقدر تناقض درحرف و عمل ما مسئولان دیدهاند که اعتمادشان سلب شده است. مهندسیهایی که روی افکار عمومی در رسانههای بیگانه میشود، درجهت فاصلهدارکردن حکومت و مردم است. آنها (مردم) در داخل نظام هم تناقضها و وعدههای بدون عمل دیده و شنیدهاند، ادعاهایی را دیدهاند که در عمل خلافش ثابت شده است. خیلیها حرفهای زیبایی زدند اما رفتار خود و خانوادهشان عکس اینها را نشان داد که باعث کماعتمادی و بیاعتمادی مردم شد. این هم جبرانشدنی نیست مگر با عمل. مردم باید در رفتار ببینند که واقعا آن فرد به چیزی که ادعا میکند، پایبند است یا خیر. من حق را به مردم میدهم تا به خودمان.
از چند ماه گذشته تاکنون درمصاحبهها و جمعهای دوستانه با خبرنگاران، همیشه حرف از این بوده که سال دیگر، یعنی برای دور بعدی ریاستجمهوری، شما دیگر وزیر بهداشت نخواهید بود، یعنی کمتر از یکسال دیگر، وزیر خواهید ماند، چرا؟ ریاست بر نظام سلامت، تا به این اندازه سخت است که برای تمامشدن این دوره روزشماری میکنید؟
روزشماری کردن برای پایان دوره که ظلم به مردم و خود من است. من بعد از دوران دفاع مقدس، بالاترین افتخار زندگیام نه از جهت مسئولیت، بلکه از جهت خدمت، حضور در وزارت بهداشت است، ولی خب وزیر با یک دولت میآید، هیچ کس هم نمیتواند پیشبینی کند که در آینده چه اتفاقی میافتد. مردم باید تصمیم بگیرند که چه کسی رئیسجمهوری آینده میشود. آقای روحانی باید تصمیم بگیرد که اصلا برای دوره بعد میآید یا خیر. اگر ایشان رئیسجمهوری بعدی بودند باید انتخاب کنند که چه کسی وزیر بهداشت باشد و بعد مجلس باید تأیید کند. ما برای یک دوره آمدیم، این دوره هم یکسال و یکی- دوماه از آن بیشتر باقی نمانده است. باید همینطور هم فکر کنیم. اگر همه مسئولان جمهوری اسلامی فکر کنند که دولت یک دوره است، شاید آزادی عمل بیشتری داشته باشند و ریسک بیشتری کنند. فکر نکنند که در دولت بعد هم هستند یا نیستند. به هرحال من آن چیزی که فکر میکنم به عهدهام گذاشته شده، همین دوره چهارساله است به شرط اینکه تخلف نکنم و اعتماد رئیسجمهوری از من سلب نشود و مجلس رأیش را پس نگیرد.
اگر دولت تکرار شود، چه؟ باز هم نمیخواهید بمانید؟
من همه کارهایی که فکر میکردم از دستم برمیآید، را انجام دادم. نظام سلامت از نظر علمی، در این دوره تعریف شده است، البته ادامه طرحها و برنامهها نیاز به همراهی مجلس در برنامه ششم توسعه دارد؛ موضوعاتی مانند منابع پایدار مالی، بیمه، حقوق شهروندان و مراقبت از آنکه در بسیاری از بخشهای پزشکی مغفول مانده، ماجرای خطاهای پزشکی و تولیت نظام سلامت، یعنی متولی نظام سلامت وزارت بهداشت باشد، اگر اینها همراهی کنند، فکر میکنم دوره دوم اگر آقای روحانی اراده کنند و بیایند که واقعا هم از این اقدام مطمئن نیستم و مردم هم همین انتخاب را داشته باشند، ما حتما شکوفایی جدی را در خدمات نظام سلامت خواهیم داشت.
با یک وزیر دیگر؟
فرقی نمیکند. زیرساختها ایجاد شده، ما شبکه بهداشت را در شهر و روستا و درحاشیه شهرها خواهیم داشت، مسأله فعلی پیشگیری از بیماریهای غیرواگیر است. درصورتی که تولیت نظام سلامت را درست تعریف کنند، مشکل بیمهها را حل کنند، از حقوق مردم مراقبت کنند و منابع این حوزه را پایدار کنند، دیگر کاری برای ادامه برنامهها نمیماند.
بعد از خودتان نگران ادامه اجرای طرح تحول نظام سلامت نیستید؟ به هرحال این نگرانی حتی ازسوی نمایندگان مجلس هم وجود دارد، آنها نگرانند که بعد از شما این طرح، ادامه پیدا نکند. از کجا معلوم که وزیر بعدی با همین کیفیت بتواند طرح را اجرا کند؟ برای اعتبارگرفتنش تلاش کند، خون دل بخورد.
من از آن بابت نگران نیستم، آقای روحانی چند شب پیش در مراسم افطاری گفتند که این دولت در کلان اداره کشور، سه طرح مهم داشت، یکی در بخش اقتصاد بود که تورم را کنترل و رشد اقتصادی را مثبت کرد، یکی برجام بود و دیگری درحوزه سلامت بود. این خدمات ادامه پیدا میکند و حتی ممکن است خدمات بیشتری هم اضافه شود، البته ما در زمینه اعتبارات مشکلاتی هم داریم، اما من خوشبینتر از گذشته هستم و امیدوارم تا پایان این دوره مشکلی پیش نیاید.
تا پایان این دوره؟ ممکن است دور بعدی این اتفاقات نیفتد؟ به هرحال امضای شما پای طرح تحول نظام سلامت است.
خیر، طرح تحول نظام سلامت به اسم آقای روحانی است، مربوط به ایشان است و انصافا اگر ایشان تصمیم نمیگرفتند، محال بود این طرح اجرا شود، البته مجلس نهم، رئیس مجلس و کمیسیون بهداشت هم خیلی کمک کردند. بنابراین همه اینها در اجرای طرح دخیل هستند. علاوه بر همه اینها، ائمه جمعه و نمایندههای رهبری و استانداران و جناحهای سیاسی و مراجع هم آن را تأیید کردند. این تنها موضوعی بود که همه درباره آن اتفاقنظر داشتند. بنابراین، این طرح مربوط به کل نظام است، اگر آوردهای هم دارد، برای کل نظام و انقلاب است و اگر رضایتمندی ایجاد کرده، برای کل نظام ایجاد کرده است. ما خوشحالیم که در این مجموعه و سربازی هستیم. اما برای دوره بعد، ادامه اجرای طرح تحول به برنامه ششم توسعه بستگی دارد که چگونه نوشته میشود. امیدواریم نواقصی که طرح تحول نظام سلامت دارد از سوی مجلس دهم برطرف شود و به نوعی تصویب شود که حتما مردم شاهد ادامه طرح با نقص کمتر باشند. آنچه که ما به مردم دادیم کسی نمیتواند بگیرد.
قبلا خودتان بارها در مصاحبهها گفته بودید که تمایل و اصرار همسرتان برای قبول وزارت تأثیر داشته، حالا که برای دور بعد خیلی تمایلی به ماندن ندارید، همسرتان اصراری به ماندن نمیکنند یا از پایان دوره خوشحال هستند؟
این سوال خیلی شخصی است. (لبخند) اما نه ایشان هم مثل من فکر میکند. او هم فکر میکند که کاری که باید انجام میدادم یا حرفهایی که باید میزدم را زدم و انجام دادم؛ آن بخشی هم که محقق نشد در دور بعد تکرار میشود. واقعیت این است که توقع ما این بود که بالاخره بخشی از این گرهها و سنگهایی که پیش پای ما هست، بهراحتی برداشته میشد چون قابل برداشتن بود و ما با سرعت بیشتری میتوانستیم کارنامه موفقتری به جا بگذاریم، که نشد. یکی از مسائل مهم هم بیمهها بودند و هنوز هم هستند. من فکر میکنم درباره بیمهها بحث را میان این وزارتخانه و آن وزارتخانه شخصی کردند. به هر حال بیمه خرید خدمت میکند، در این خرید نباید تقلبی در کار باشد، باید احترام بیشتری وجود داشته باشد و باید قیمتتمام شده ارزانتر باشد اینها را برخی نخواستند ببینند و به رودربایستی و اما و اگر گذشت. در حوزههای دیگر هم بحث تولیت و... مطرح شد. متأسفانه فقط حرف زده شد و اتفاقی نیفتاد. شما دعا کنید همه ما عاقبت بخیر شویم. (لبخند)
اخیرا در جلسه علنی مجلس هم این موضوع را مطرح کردید؛ یعنی بالاخره قرار نیست در این دوره بیمهها تجمیع شوند؟
بعید میدانم در این دوره بتوان بیمهها را تجمیع کرد. ما از قبل هم قانون تجمیع بیمهها را داشتیم ٥سال هم اجرا نشد نه در این دولت و نه در دولت قبلی؛ ولی آنچه که من به نمایندگان مجلس گفتم این بود که اگر میخواهید نظام سلامت کارآمد باشد، یکی از مهمترین تصمیماتی که باید بگیرید درباره بیمههاست. این تصمیم هم باید مبتنی بر شواهد علمی و تجربه کشورهای دیگر باشد.
نگاههای حمایتی به طرحهای وزارت بهداشت مانند دو سال گذشته است؟ یعنی طی اجرای طرح تحول نظام سلامت، نظر آنهایی که در ابتدا آن را تأیید کرده بودند، برنگشت؟
خیر. من حتی حمایتها را بیشتر میبینم؛ در رأس همه حمایتها هم مردم قرار دارند، چون خدمات را لمس میکنند. مردم حمایتشان مستمر است و کاری به فضای سیاسی ندارند. مقام معظم رهبری هم وقتی میبینند مردم راضی هستند، حمایت میکنند. حمایت ایشان همیشه بوده و هست و ما هم تشکر میکنیم. رئیسجمهوری هم که دیگر طرح خودشان است. در میان سیاسیون تا جایی که دیدم، همه بزرگوار هستند، اگر اشکالاتی داریم در خفا به ما میگویند و جار نمیزنند. چیزهایی هم که شنیده میشود نمک رسانههاست. آنجا که در انعکاس مطالب ظلم نباشد ما قبول داریم. آنجا که ظلم است واگذار میکنیم به خدا. آنجا که مربوط به ما است، مهم نیست اما گاهی یک خبر یا تحلیل نادرست، جامعه را بدبین میکند. انصافا حوزه سلامت جای شیطنت نیست؛ چون با جان انسانها سرو کار دارد، نه ما میتوانیم مرتکب این فعل نامناسب شویم و نه دیگران. من فکر میکنم اگر بناست به دولت خرده بگیرند، خیلی به این بخش کاری نداشته باشند، چون اینجا مردم و پزشک و بیمارستان آسیب میبینند. اگر نسبتهایی دادیم که بیش از واقعیت بوده، یا در اصل درست نبوده مثلا درباره قاچاق اظهارنظری کردیم که مردم را نگران کرد یا درباره تقلبهای دارویی و غذایی حرف زدیم، بیش از آنکه یک وزارتخانه را زیر سوال برده باشیم، مردم را نگران میکنیم و این ظلم است.
از این موضوع که بگذریم، میرسیم به یک ماجرای دیگر؛ منتقدان میگویند كه آقای هاشمی وزیر پزشکان است، شما ولی در صحبتها میگویید مدافع صنف پزشکان نیستید و حامی بیماران هستید، اما درنهایت میبینیم که نه پزشکان راضی هستند نه پرستارانی که همیشه به وزارت بهداشت انتقاد دارند. یکجا به شما برچسب پزشکسالاری میخورد، یکجا کسی که در مقابل پزشکان ایستاده.
خب، یک عدهای تصور میکنند، اگر اینجا (وزیر بهداشت) پزشک نباشد، منافع آنها بیشتر تأمین میشود؛ شاید هم درست میگویند؛ مثلا اگر ارکان وزارت بهداشت دست پرستاران باشد، منافع آنها بیشتر لحاظ ميشود یا اگر دندانپزشک، ماما، روانپزشک و... باشند همینطور. اما وقتی قانون هست نباید این اتفاق بیفتد. آنچه که من بر آن باور دارم این است که این کار( وزیر بهداشت بودن) بیشتر از اینکه پزشکی باشد، یک کار کاملا تخصصی و اقتصادی است. در رأس وزارت بهداشت بیشتر از اینکه لازم باشد پرستار، پزشک و ماما باشد، باید یک اقتصاددان قوی باشد. اگر به کل هزینهها در کشور نگاه کنید، بهداشت و درمان نقش اول را دارد و اقتصاد این حوزه خیلی مهم است. در دنیا بسیاری از وزرای بهداشت پزشک نیستند و بیشتر اقتصاددان هستند. برای همین وقتی من کار را شروع کردم در همان هفته اول، وزیر اقتصاد یکی از دولتهای سابق را بهعنوان مشاور انتخاب کردم تا به مسیر خطا نروم و برای نخستينبار بود که دو تا سه نفر از معاونان را غیرپزشک انتخاب کردم. این انتقاد که چرا وزیر بهداشت پزشک است، در اصل درست است؛ اما راهکاری که پیشنهاد میکنند راهکاری نیست که ما را به نتیجه مطلوب برساند. طبیعی است اگر هر گروهی از گروههای پزشکی بیایند، اگر خدای نکرده رعایت مصالح مردم را نکنند و برای این مجموعه نخواهند پدری کنند، قطعا منافع یک گروه در نظر گرفته میشود. من فکر میکنم باید این موضوع را به زمان دیگری موکول کرد؛ البته در جمهوری اسلامی خیلی بعید است که وزیر بهداشت را غیرپزشک انتخاب کنند. اگر هم دولت تصمیم بگیرد کسی را بگذارد که من به خصوصیاتش اشاره کردم، برایشان کف میزنم (لبخند)، وگرنه بنا نیست که ما اینجا وزنکشی کنیم یا هر کسی دنبال منافع خود و صنف خودش باشد. من تلاش کردم تا تصمیمهایمان جهتگیری نداشته باشد و آن بخشی که مربوط به منافع صنف است، برای همه باشد. من ادعا نمیکنم که ما کاملا عادل بودیم یا غفلت نکردیم؛ چرا مواردی بوده، مثل علوم آزمایشگاهیها که شاید از گروههایی هستند که سهم و حقشان بیشتر از اینهاست و موانعی بر سر رسیدن به حقوقشان وجود دارد.
درست است، با همه این توضیحها، به اعتقاد شما بزرگترین ضربه را نظام سلامت در چه دورهای و در چه بخشی خورد؟ واردات دارو بود یا اختلاف رئیس دولت قبلی با وزیر بهداشت وقت، تحریمها بود یا... ضربهای که در این دو سال و اندی شما همچنان مشغول درست کردن وضع هستید؟
بیشترین آسیب را ما از خودمان خوردیم و از هم لباسی خودمان به خاطر مشاورههایی که دادند. در همین لباسِی ما، بدترین توهینها به جامعه پزشکی شد. منظورم فقط پزشکان نیستند، همه جامعه پزشکی. آنجا که درباره منابع حرف زدند و گفتند که این (نظام سلامت) چاه ویل است، پول ندهید، کمک نکنید. بله بههرحال سیاستمدار علاقه دارد جاده و ریل بسازد، ساختمان بسازد. آنها معمولا دنبال این چیزها هستند که بازده سریع و ملموس و قابل مشاهده دارد. این بود که هیچ وقت سهم حوزه سلامت را ندادند، هنوز هم ندادهاند. آقای روحانی هم که آمد، باز هم آن طور که میخواست نشد. منابعی هم که دادند، پایدار نیست. نگرانیاي که همهمان داریم همین است؛ بنابراین اول از همه ما ضربه را از هملباسیها و بعد دولت و مجلسهایی که آمدند، خوردیم. آنها هم متأثر از هملباسیهای خودمان بودند. اگر صادقانه بگویم ما بیشترین گرفتاریمان از خودمان است یا برداشتهای شخصی را وحی منزل میدانیم و میخواهیم به خورد سیاستمداران بدهیم و یا اینکه تخلفات شخصی مرتکب میشویم و به پای همه مینویسیم و در جامعه بدبینی ایجاد میکنیم. نکته دیگر اینکه سلامت جزو اولویتهای دولتها و مجلسها نبوده، امروز نگاه کنید به کشورهای قدرتمند دنیا. دولتهایی که میآیند و میروند با چه حربهای رقبایشان را از میدان بیرون میکنند؟ بلااستثنا با حربه سلامت. آنها انگشت میگذارند بر روی دردهای اجتماعی تا بتوانند رأی بگیرند. هر چقدر هم در جمهوری اسلامی در حوزه سلامت تلاش شود با حساب و کتاب و پیشگیری از اسراف، به نظر میرسد کم است.
آقای وزیر درباره شما زیاد شنیده میشود که برنامه بعدیتان برای ریاستجمهوری است. میدانم خیلی از این سوال و حاشیههایش خوشتان نمیآید، اما اگر من به شما بگویم که شما میخواهید برای ریاستجمهوری کاندیدا شوید، شما چه پاسخی میدهید؟
من میگویم صبر کنید؛ معلوم میشود. ادعایی که ما قبلا کردیم درست بوده یا خیر. حرف را همه میزنند. من ادعایی کردم و گفتم ما بچههای انقلابیم و چیزی که ٣٧سال پیش دنبالش بودیم یک آرمان مقدسی بود؛ بنابراین در آن آرمان مقدس همه شیفته خدمت هستند نه تشنه قدرت. اگر کسی برای مال و منال و پست و مقام تلاش کند، از انقلاب ما نیست. اینکه من صادقم یا خلاف میگویم را رفتارم نشان میدهد.
چرا درباره شما از این صحبتها میشود؟ چرا مثلا نمیگویند فلان وزیر میخواهد برای ریاستجمهوری کاندیدا شود؟
از آنهایی که مطرح میکنند، بپرسید.
شما تحلیلتان چیست؟
اینها آدمهای بیکاری هستند. (لبخند) اینکه درست میگویم یا نادرست، برمیگردد به سوابق من. من یک زمانی دانشجوی سال اول و دوم پزشکی بودم و قبل از انقلاب در روستاها به صورت فوق برنامه کار میکردم، بعد که انقلاب شد جهاد سازندگی را درست کردیم و یکسال ترک تحصیل کردم و رفتم به روستاها تا کار کنیم. بعد جنگ شد و ما رفتیم جنگ. بعدش هم کشور را به دست سیاستمداران سپردیم. ٣٠سال نبودیم و علاقهای هم به این فعالیتها نداشتیم. در آخر هم دکتر روحانی بعد از یک دوره سختی، از سوی مردم انتخاب شدند و اصرار کردند که من وزیر شوم. ما آمدیم کار کنیم و بعدا هم میرویم. هر کسی هر چه میخواهد بگوید. هر کسی بهتر میداند دنبال چه چیزی است.
شما اخیرا معاونت اجتماعی را در وزارت بهداشت راهاندازی کردید؛ گزارش وضع آسیبهای اجتماعی از این معاونت به رهبری ارایه میشود؟ نمایندهای از وزارت بهداشت در جلسههایی که با همین موضوع با رهبری برگزار میشود، حضور دارد؟
من خودم افتخار دارم تا به اتفاق روسای قوا و روسای دستگاهها در این جلسهها شرکت کنم. در آخرین جلسهای که میان دستگاههای دولتی بود، ایشان (رهبری) از گزارشی که ما تقدیم کردیم، رضایت داشتند.
در ارتباط با همین موضوع آسیبهای اجتماعی اخیرا تولد نوزادان معتاد زیاد رسانهای شده، وزارت بهداشت هم در این زمینه ابلاغیهای به بیمارستانها برای تحویل این نوزادان به بهزیستی داده است. اما موضوعی که مطرح میشود، ماجرای عقیمسازی زنان معتاد برای پیشگیری از تولد نوزادان آسیبدیده و معتاد است. این موضوع از طرف وزارت بهداشت پیگیری شده؟
من میگویم همه باید به قانون احترام بگذارند. برای همه این موارد هم قانون نیاز است، اگر قانون اجازه دهد، ما موظف به اجرای آن هستیم. اما اگر بخشی از این جامعه علاقه به اجرای چنین برنامههایی دارند، باید بروند مجلس تا قانونش نوشته شود. البته طرح مکرر این موضوعات در جامعه اثربخش نیست. بههرحال «انجیاو»ها در مجلس نماینده دارند، اگر دنبال قانون هستند، میتوانند بروند و درخواست کنند و ما هم اجرا میکنیم. من پاسخم کلی است و موردی نمیتوانم اظهارنظر کنم. نمیتوان بدون تمسک به قانون کاری انجام داد که بعدا نتوانیم در مراجع قضائی به آن پاسخ دهیم. شما از طرح این همه سوال خسته نشدید؟ (لبخند)
آخرین سوال؛ هلالاحمر بهعنوان یک مجموعه بزرگ، چقدر توانسته در اجرای طرحها و برنامههای مرتبط با سلامت، باری از دوش وزارت بهداشت بردارد؟
در یک دورهای قبل از انقلاب خیلی زیاد. بعد از انقلاب هم خیلی کارها کرده؛ اما ما معتقدیم که بیشتر از اینها میتواند کمک کند. چرا میگویم قبل از انقلاب خیلی کمک کرده، چون بیش از ٢٠٠ بیمارستان ما در حال حاضر متعلق به هلالاحمر است. این نشان میدهد که هلالاحمر یک شبکه بسیار وسیع درمانی در کشور داشته و مورد اعتماد مردم هم بوده و البته الان هم همینطور است و ظرفیت زیادی دارد. فکر میکنم هلالاحمر از آنجا که مردم خیلی به آن اعتماد دارند، میتواند کارهایی بیشتر از این را انجام دهد؛ ازجمله در حوزه توانبخشی.