جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: يکشنبه، 15 مهر 1403     
رموز سه گانه ماندگاری‌ مقاومت

 نوع سازمان‌مندی و ساختاربندی سیاسی و تشکیلاتی در انقلاب اسلامی و در تمام محور مقاومت، متفاوت از سازمان‌های متعارف در تمام جهان است و وجوه معنوی و الهی حاکم بر آن، تمام سختی‌ها و بغرنجی‌ها را در نهایت به آسانی و نقطه کانونی برای پیشرفت مضاعف بدل می‌کند.

به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: برای علت‌یابی ماندگاری محور مقاومت باید به ریشه‌های ماندگاری انقلاب اسلامی، یعنی ولایت الهی و مردمی‌بودن تمسک جست. همچنین نوع سازمان‌مندی و ساختاربندی سیاسی و تشکیلاتی در انقلاب اسلامی و در تمام محور مقاومت، متفاوت از سازمان‌های متعارف در تمام جهان است و وجوه معنوی و الهی حاکم بر آن، تمام سختی‌ها و بغرنجی‌ها را در نهایت به آسانی و نقطه کانونی برای پیشرفت مضاعف بدل می‌کند.
 
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی، در نمازجمعه اخیر تهران برای تحلیل شرایط امروز لبنان و فلسطین و شهادت زعمای محور مقاومت در این دو کشور، مخاطبین لبنانی و فلسطینی خود را به وقایع آشوبناک تابستان سال ۱۳۶۰ در ایران ارجاع دادند و تاکید کردند همان‌طور که در آن برهه، حرکت انقلاب اسلامی کند نشد، در لبنان و فلسطین هم شتاب مقاومت با وجود شهادت فرماندهان عالی‌رتبه، دچار رخوت و سستی نخواهد شد.رهبرمعظم انقلاب اسلامی دراین‌باره فرمودند: «مردم مقاوم لبنان و فلسطین! مبارزان شجاع و مردم صبور وقدرشناس! این شهادت‌ها،این خون‌های بر زمین‌ ریخته، نهضت شما را سست نمی‌کند، بلکه استوارتر می‌کند. در ایران اسلامی در حدود سه ماه تابستانِ یک سال (اشاره به سال ۱۳۶۰هجری شمسی) چندده شخصیت برجسته و ممتاز ما ترور شدند که یکی از آنها شخصیت بزرگی مثل سیدمحمد بهشتی بود، یکی رئیس‌جمهوری مثل رجایی و نخست‌وزیری مثل باهنر بود، علمایی از قبیل آیت‌الله مدنی و قدوسی و هاشمی‌نژاد و امثال اینها بودند. اینها هرکدام در سطح ملی یا محلی از ستون‌های انقلاب به‌شمار می‌آمدند و فقدان‌شان چیز آسانی نبود؛ ولی انقلاب متوقف نشد، عقب‌نشینی نکرد، بلکه سرعت گرفت.» اما در تابستان مورد اشاره رهبر انقلاب چه اتفاقاتی و با چه پشتوانه تحلیلی و تئوریک رخ داد و چرا نتوانست نهال نورسیده نظام جمهوری اسلامی ایران را با چالش مواجه کند؟

تحلیل سازمان تروریستی منافقین چه بود؟ 
 
سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) با جلوداری مسعود رجوی و در هماهنگی کامل با سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای دیگر ازجمله سازمان اطلاعاتی عراق و فرانسه و با این تصور که نظام جمهوری اسلامی به‌دلیل شرایط حاکم بر جبهه‌ها و نیز بحران سیاسی به‌وجودآمده پس از عزل رئیس‌جمهور، در شرایط ضعف قرار دارد، تابستان ۱۳۶۰ را به فصلی خونبار برای مردم ایران تبدیل کرد.  رهبران سازمان منافقین در تابستان آن سال، تظاهرات مسلحانه و شورشی را به اعضای خود ابلاغ کردند، با این تحلیل که عملیات بزرگ بمب‌گذاری و عملیات ایذایی و ترورها، زمینه لازم را درون مردم به‌وجود آورده و جامعه که بالقوه آماده قیام علیه رژیم و سرنگون‌کردن آن است، پس از آشوب‌شدن جو جامعه و در نتیجه پاره‌شدن تور اختناق، به صحنه خواهد آمد و بساط نظام را برمی‌چیند. درواقع منافقین تصور می‌کردند با ترور و حذف فیزیکی مسئولان ارشد نظام، به‌مثابه ستون‌های یک بنا، جمهوری اسلامی در نقش یک ساختمان نوپا و در حال ساخت، به یکباره فروریخته و از بین خواهد رفت.بر اساس همین اوهام نیز منافقین در تابستان سال ۶۰، دست به مجموعه ترورهای کور زدند. انفجار در مسجد ابوذر با هدف ترور حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در تاریخ ۶ تیر، انفجار در حزب جمهوری اسلامی با هدف حذف آیت‌الله بهشتی و مجموعه کادر رهبری این حزب در تاریخ هفتم تیر، انفجار در دفتر نخست‌وزیری با هدف حذف آقایان باهنر و رجایی نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور وقت در تاریخ ۸ شهریور، انفجار در دادستانی کل انقلاب با هدف حذف آیت‌الله قدوسی در تاریخ ۱۴ شهریور و انفجار در نمازجمعه تبریز با هدف حذف آیت‌الله مدنی در تاریخ ۲۰ شهریور ازجمله اقدامات سازمان مجاهدین خلق برای ساقط‌کردن نظام جمهوری اسلامی از راه ترور شخصیت‌های مبرز و اثرگذار نظام بود که جز مورد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در بقیه موارد کار را با موفقیت پیش بردند. با وجود حذف شخصیت‌های تاثیرگذار نظام، آن‌هم در کمتر از سه‌سالگی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی برخلاف انتظار بدخواهان، نه‌تنها دچار فروپاشی نشد، بلکه بر قدمت و اقتدار خود نیز افزود. سؤال اینجاست که نظام چگونه و چطور از چالشی که جریان التقاط در ائتلاف با برخی گروهک‌ها برایش ایجاد کرده بودند، توانست جان سالم به‌در ببرد و مضاف بر این، موفق شد بازوهای قدرت خود را طی سال‌های بعد توسعه بخشد. 
   
چرا انقلاب اسلامی و محور مقاومت متوقف نمی‌شوند؟ 
 
برای پاسخ به این سؤال، لازم است به ریشه‌های الهی انقلاب اسلامی و نظام سیاسی برآمده از آن یعنی جمهوری اسلامی ایران، توجه لازم مبذول شود. در انقلاب اسلامی، هدف برانداختن ولایت طاغوت و جانشین‌ساختن ولایت الله بود. برخلاف تحلیل‌ها، در انقلاب اسلامی هیچ نیرویی بر نیروی دیگر ولایت نداشت و رهبری امام‌خمینی(ره) نیز در ذهن و جان مردم، در امتداد ولایت خداوند تعریف می‌شد. امام‌خمینی(ره) حتی در یکی از سخنرانی‌های خود و در واکنش به شعار یکی از حضار، صراحتا گفتند: «نه من سرباز توام و تو سرباز منی، همه ما سرباز خداییم». این عبارت، هرچند کوتاه، اما در دل خود، حامل فلسفه انقلاب اسلامی و نوع ولایت حاکم بر کشور پس از وقوع انقلاب اسلامی است. بنابراین به‌دلیل حکمروایی ولایت خداوند، حضور یا عدم حضور چهره‌های سیاسی، با وجود همه خسران‌های معتنابه، آن میزان تاثیر که انقلاب اسلامی را به‌کلی دچار بن‌بست و توقف کند، برجای نمی‌گذارد.  دلیل دیگری که می‌توان برای عدم توقف حرکت انقلاب اسلامی با وجود ترور شخصیت‌های عالی‌رتبه نظام در تابستان سال ۱۳۶۰ اقامه کرد، مردمی‌بودن و فرهنگی‌بودن نظام است. انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، همواره به حرکت براساس خواست توده‌های مردمی مفتخر بوده و نشان داده که الزام «جمهوریت» در کنار «اسلامیت»، راهبردی برای صیانت از اصل نظام سیاسی و حرکت بدون توقف انقلاب، در بزنگاه‌های تاریخی است.  علت پایایی محور مقاومت در کشورهایی نظیر فلسطین، عراق، لبنان، سوریه و یمن نیز دقیقا همان چیزی است که ذکر آن، درباره انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی رفت. محور مقاومت که باید آن را میوه انقلاب اسلامی دانست، با وجود رویارویی با دنی‌ترین و درعین‌حال پرسازوبرگ‌ترین نیروهای نظامی در جهان در طول ۴۵ سال گذشته، همچنان برای دفاع از موجودیت وحیثیت جوامع اسلامی،سری سرفراز و سینه‌ای ستبر دارد و به‌هیچ‌صورت، امکان نابودی آن برای جلادان عالم نیست.برای علت‌یابی ماندگاری محور مقاومت نیز باید به ریشه‌های ماندگاری انقلاب اسلامی، یعنی ولایت الهی و مردمی‌بودن تمسک جست. امر مقاومت، امری از اساس فرهنگی و اندیشه‌ای است که در تار و پود ملت‌های مسلمان جای گرفته است و به‌این‌ترتیب، امکان نابودی آن برای دشمنان، ممتنع و محال است. علت دوم که نابودی مقاومت را برای دشمنان اسلام غیرممکن می‌سازد، ریشه‌های الهی آن است. در یکی از ویدئوهای پربسامد شده اخیر از سید مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله در فضای مجازی، ایشان اشاره‌ای جالب به ابعاد معنوی مقاومت مردم لبنان می‌کند. شهید نصرالله در این ویدئو اشاره می‌کند که او و یارانش در مقاومت لبنان، خود را جزئی از لشکر خداوند در وسعت عالم می‌بینند و با این ذهنیت و روحیه، حتی اگر در ظاهر، توسط دشمن صهیونی در محاصره قرار بگیرند، خود را در محاصره نمی‌بینند. با ذکر همه آنچه گفته شد می‌توان نتیجه گرفت که نوع سازمان‌مندی و ساختاربندی سیاسی و تشکیلاتی در انقلاب اسلامی و در تمام محور مقاومت، متفاوت از سازمان‌های متعارف در تمام جهان است و وجوه معنوی و الهی حاکم بر آن، تمام سختی‌ها و بغرنجی‌ها را در نهایت به آسانی و نقطه کانونی برای پیشرفت مضاعف بدل می‌کند.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: