جنایت پیچیده در مجیدیه شمالی
ساعت٣٠: ٠٧ دقیقه شامگاه یکشنبه ١٠ آبانماه بود که صدای شکستن درخانه در یک آپارتمان درمنطقه مجیدیه شمالی، سکوت ساختمان را شکست. یک مرد به همراه پسربچه ١٠سالهای درحال شکستن درخانه بودند. وقتی قدم به خانه شیک گذاشتند، هرگز تصور نمیکردند جنایتی درخانه رخ داده باشد. پسربچه به سمت اتاقش دوید اما درکمال ناباوری دید که مادرش درکنار تختش روی زمین افتاده و روی سرش پتویی کشیده است. وقتی مرد ٤٤ساله وارد اتاق شد و خواست همسر صیغهایاش را بیدار کند، متوجه شد او را به قتل رساندهاند.
ساعت ٤٥: ٠٩ شب بود که ماموران کلانتري مجیدیه از طريق تماسي درجريان پيدا شدن جسد زن جوانی در یک خانه در مجیدیه شمالی قرار گرفتند. دقايقي بعد ماموران پليس در محل حضور يافتند و با پيکر بيجان اين زن ناشناس که با یک پارچه دور گردنش دچار خفگی شده بود، روبهرو شدند. وقتي بازپرس حسینپور بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنايي تهران همراه کارآگاهان اداره ١٠ پليس آگاهي وارد عمل شدند، متوجه شدند این زن به همراه پسر ١٠سالهاش به تنهایی در این خانه زندگی میکرده که قربانی این جنایت شده است.
بررسیهای اولیه بازپرس قتل و کارآگاهان جنایی نشان میداد عامل جنایت با یک پارچه استرچ، زن جوان را به قتل رسانده است.
بررسیهای بیشتر درصحنه جرم نشان میداد زن جوان با پسر ١٠سالهاش زندگی میکرده اما از ٢سال پیش به صیغه مردی درآمده بود. همسر صیغهای این مرد که درصحنه جنایت حضور داشت، به کارآگاهان گفت: «شب گذشته به خانه همسرم آمدم تا ساعت ٣٠: ١٠دقیقه درکنار او و پسربچهاش بودم. شام خوردیم و با پسر وی منچبازی کردم تا اینکه خانه وی را ترک کردم و به خانهام رفتم اما از صبح فردا هرچه تماس گرفتم، گوشی او خاموش بود. نگران شدم تا اینکه پسر سحر بعدازظهر با من تماس گرفت و ادعا کرد مادرش درخانه را باز نمیکند. سهند از مدرسه به خانه رفته بود اما با در بسته مواجه شده و به همین خاطر به خانه مادربزرگش که چند کوچه آن طرفتر بود، رفت. به دنبالش رفتم. او را سوار کردم و به سمت خانه سحر رفتیم. صدای تلویزیون از بیرون ساختمان شنیده میشد اما هیچ صدای دیگری نمیآمد. هرچه زنگ خانه را زدیم، اما فایدهای نداشت. به همین خاطر مجبور شدیم در را بشکنیم. وقتی وارد خانه شدیم، متوجه جسد بیجان همسرم شدم که روی زمین افتاده بود. همسرم از ٤سال پیش سرطان دارد تا اینکه با سحر آشنا شدم. او همسایه طبقه بالایی ما بود. او را صیغه کردم اما پس از مدتی همسرم پی به ارتباط پنهانی ما برد. به همین خاطر مجبور شدم خانه سحر را عوض کنم و به مجیدیه شمالی اسبابکشی کرد.»
با توجه به دزدیده نشدن وسیله از خانه قربانی حادثه و نبود آثار تخریب در ورودی، کارآگاهان در برابر جنایتی قرار گرفتهاند که احتمال دارد قاتلی آشنا آن را طراحی کرده باشد.
با این فرضیه بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی حکم بازداشت شوهر صیغهای را صادر کرد تا زوایای پنهان این پرونده فاش شود. مظنون این جنایت صبح دیروز پیش روی بازپرس حسینپور قرار گرفت تا پرده از جزییات این حادثه جنایی فاش کند. این مرد در برابر قاضی پرونده خود را بیگناه دانست و ادعا کرد که اطلاعی از این قتل هولناک درخانه همسر صیغهایاش نداشته است. درحالی ادعاهای این مرد مورد بررسی قرار میگیرد که تیم قضائی و پلیسی به دنبال ردی از عامل این جنایت است.
پروندهای مشابه در منطقه خزانه
این جنایت درحالی رقم خورده است که ٢٠ شهريور سال جاري ماموران كلانتري خزانه نیز درجريان مرگ زن ٤٠سالهاي در آپارتمانش قرار گرفته بودند. وقتی موضوع به بازپرس ايلخاني كشيك جنايي اطلاع داده شد، لحظاتي بعد او به همراه تيم تجسس پليس آگاهي راهي قتلگاه شد و در بررسيها مشخص شد كه زن ٤٠سالهاش بر اثر ضربات چاقو به قتل رسيده است. كسي كه نخستينبار با جسد روبهرو شده بود، پسر ١٠ساله قرباني بود كه در برابر تيم تحقيق چنين گفت: من و مادرم با هم زندگي ميكرديم. شب گذشته من به اتاقم رفتم تا بخوابم اما مادرم درحال تماشاي تلويزيون بود. صبح اما وقتي بيدار شدم هرچه مادرم را صدا زدم، پاسخي نداد. وقتي به اتاقش رفتم ناگهان با جسد او روبهرو شدم و وحشتزده پليس را خبر كردم.
قاضي دستور انتقال جسد اين زن به پزشكي قانوني را صادر كرد و تيمي از كارآگاهان جنايي جستوجوي خود را براي شناسايي عامل يا عاملان جنايت آغاز كردهاند تا راز اين جنايت فاش شود. در این پرونده نیز کارآگاهان به مردی رسیدند که مقتول پیش از مرگش با او ملاقات داشته است. این مظنون که یک افغانی است، در تجسسهای تیم قضائی و پلیسی دستگیر شد و پیشروی بازپرس ایلخانی از شعبه دوم دادسرای جنایی ایستاد. با دستگیری تنها مظنون این جنایت اما هنوز علت و انگیزه این حادثه مرگبار فاش نشده است.