بهویژه در رشتهای مثل فوتبال که در ارتباط مستقیم با تعلقات خاطر توده مردم است، این آگاهی از نظر عامه اهمیت بیشتری هم پیدا میکند. با این وجود تا همین چند سال قبل به ندرت میشد متر و معیار دقیقی برای سنجش افکار هواداران فوتبال پیدا کرد و به همین جهت، خیلی از مواقع مسائلی به مردم و علاقه آنها نسبت داده میشد که شاید کوچکترین تناسبی با واقعیت نداشت.
در این شرایط ابداع تکنولوژی تلفن همراه و گسترش حیرتانگیز استفاده از آن، بهویژه در کنار یک سرویس جادویی مثل «پیام کوتاه» باعث شد تا همه چیز زیر و رو شود و پژوهشهایی که گمان میشد انجامش در تیراژ محدود هم به ماهها زمان و کلی هزینه نیاز دارد، تنها ظرف چند ساعت با بهایی کمتر از ۲۰۰ ریال انجام بگیرند! بهطور مثال، تا یک دهه قبل هیچکس نمیتوانست حدس بزند که روزی این معمای تاریخی که پرسپولیسیها بیشترند یا استقلالیها حل شود، اما حالا سالی چند بار این سوال از مردم پرسیده میشود و آنها هم در مقیاس میلیونی نظرشان را میگویند. با این مقدمه، قصد داریم سراغ تب برگزاری نظرسنجی در رسانههای ورزشی کشورمان برویم و نگاهی بیندازیم بر کم و کاستیها، نقاط قوت و نیز ابعاد جالبی که متوجه هرکدام از این افکارسنجیها است.
تاريخي كه به دو قسمت تقسيم ميشود
بیتردید تاریخ برنامه نود را میتوان به دو قسمت قبل و بعد از افزوده شدن بخش نظرسنجی تقسیم کرد. اکنون در حالی كه حدود 7 سال از حیات این بخش در برنامه نود میگذرد که حتی حالا تصور روی آنتن رفتن این برنامه بدون یک سوال پیام کوتاه هم غیرممکن به نظر میرسد. حالا مردم عادت کردهاند که هر دوشنبهشب، به پرسشی در مورد یکی از مسائل روز فوتبال ایران جواب بدهند. نظرسنجیهای برگزار شده در برنامه نود تا به حال جنجالهای فراوانی به پا کرده است. از جمله مهیجترین مسابقات این برنامه، میتوان به مواردی از قبیل سوال در مورد محبوبترین تیم ایران، محبوبترین بازیکن تاریخ فوتبال کشورمان، انتخاب سرمربی داخلی یا خارجی برای تیم ملی و صعود یا عدم صعود به جام جهانی با دایی و کیروش اشاره کرد. بزرگترین امتیاز نظرسنجی فردوسیپور نسبت به موارد مشابه، آن است که تمام مراحل مسابقههای او بهطور مکانیزه و شفاف برگزار میشوند و از دریافت پیامکها تا قرعه کشی آنها، همه چیز درست در مقابل چشم مردم است.
در حال حاضر میانگین شرکتکنندگان در نظرسنجیهای نود، بین یک و نیم تا دومیلیون نفر است، اما در پرمشارکتترین مسابقه این برنامه بیش از پنج میلیون پیامک به سامانه ۲۰۰۰۹۰ ارسال شده است. عادل سوالات پیام کوتاهش را با دقت خاصی طراحی میکند و معمولا تنظیم آنها طوری است که در نهایت موید افکار این مجری تلویزیونی از کار دربیاید. فردوسیپور برای گرفتن رأیی همسو و هماهنگ با نظرات خودش از مردم، ترفندهای خاصی دارد؛ مثلا اگر روند پاسخ دادن مخاطبان مطلوب او باشد، حداقل ۵۰ دقیقه تا یک ساعت طول میکشد تا او نظر مردم را اعلام کند، اما اگر مغایرتی بین پیامکهای ارسالی بینندگان با تفکرات خودش حس کند، ظرف کمتر از نیم ساعت نتایج را اعلام میکند تا علاوهبر فضاسازی در طول برنامه برای دریافت نظرات مساعد، از تمایل ذاتی ایرانیان برای پیوستن به جمع غالب هم استفاده کند و یک اکثریت قابل توجه در جهت افکار خودش تشکیل بدهد. استفاده از این تکنیکها البته ابدا غیرحرفهای یا دلیل بیصداقتی او نیست. همه رسانهها برای خودشان چنین ترفندهایی دارند و البته مهم این است که عادل، غالبا صلاح فوتبال ایران را میخواهد.
عددي كه زياد بود، اما كم بود!
بخش قابل توجهي از برنامه اين هفته نود، مطابق انتظار به موضوع درگذشت هادي نوروزي اختصاص پيدا كرد. در اين بين عادل فردوسيپور سوال نظرسنجي برنامهاش را هم به كاپيتان فقيد پرسپوليس اختصاص داد و از مردم خواست براي تسلاي خانواده او، عدد 24 را به سامانه پيامكي اين برنامه ارسال كنند. در نهايت بعد از پايان اين برنامه، كمي بيشتر از 3 ميليون پيام كوتاه جمعآوري شد؛ عددي كه اگرچه دو برابر بيشتر از متوسط حجم پيامكهاي نود در طول اين ماهها به حساب ميآمد، اما در نهايت نتوانست انتظارات مجري اين برنامه را برآورده كند. مدتهاست كه حرفوحديثهاي زيادي در مورد ريزش بينندگان برنامه نود مطرح ميشود. ميگويند حالا ديگر دنبال كردن اين شوي فوتبالي، دغدغه جدي دوشنبهشبها نيست و خيليها بدون تماشاي برنامه عادل به رختخواب ميروند. حالا اتفاقي كه اين هفته در يادبود هادي نوروزي رخ داد، گمانهزنيهاي مزبور را به شكل جدي تقويت ميكند. كافي است به ياد بياوريم در برنامه دوم خرداد 90 كه به مناسبت درگذشت ناصر حجازي و با سوال پيامكي مشابه روي آنتن رفت، چيزي حدود چهار و نيم ميلیون مسيج با محتواي عدد يك به سامانه 200090 ارسال شده بود؛ يعني يكونيم برابر بيشتر از پيامكهاي برنامه هادي. آيا اين، گواهي ديگر بر كاهش محبوبيت برنامه نود و سقوط ستاره بيهمتاي عادل در تلويزيون است؟
اعتماد با چشمان بسته؟
طی سالهای اخیر برگزاری نظرسنجی در دیگر برنامههای تلویزیون هم گسترش قابل توجهی داشته است، به طوری که حتی برنامههای سیاسی، اجتماعی و هنری هم مثل نود بینندگان خودشان را در مقابل سوالات مربوط به این حوزهها قرار دادهاند. با این وجود تفاوت عمده این قبیل برنامهها با نود، آن است که تهیهکنندگان آنها حال و حوصله تهیه تجهیزات مدرن و شفاف سازی روند دریافت آرا را ندارند و معمولا نتایج نهایی را روی یک تکه کاغذ مینویسند و به مجری میدهند تا از رویش بخواند! جالب اینکه معمولا در مورد سوال و جوابهای این قبیل برنامهها، شبهات زیادی هم در بدنه جامعه به وجود میآید. برای نمونه یکی، دو سال پیش وقتی شهیدیفر در برنامه پارک ملت تصمیم گرفت در اقدامی عجیب از مردم بپرسد فرهاد مجیدی خوش اخلاقتر است یا علی کریمی و البته کاپیتان استقلال رای آورد، بسیاری از ناظران به این موضوع اعتراض کردند و آن را در جهت مشکلات برخی از اهالی صداوسیما با کریمی ارزیابی کردند. این شبهات پیشتر در مورد برنامههایی مثل هفت و ورزش از نگاه دو هم کموبیش وجود داشته است. به هرحال تا زمانی که دستاندرکاران این قبیل برنامهها تن بهکار و سرمایهگذاری ندهند و سیستمهای دیجیتالی دریافت آرا را مقابل دیدگان مردم نگذارند، اعتماد به آنها کمی سخت خواهد بود.
حالا واقعا قرمزید یا آبی؟
تب برگزاری نظرسنجیها میلیونی، مدتها است که به برنامههای مربوط به پخش زنده فوتبالهای داخلی و خارجی هم تسری پیدا کرده است. برنامه فوتبال برتر که اختصاص به پوشش بازیهای ایرانی دارد، در حالی اغلب از بینندگانش میخواهد نتایج بازیهای مربوطه را پیشبینی کنند که گاهی برای این کار تا دقیقه ۷۵ مسابقات به آنها فرصت میدهد! این موضوع به وضوح نشاندهنده رقابت برنامههای مختلف سیما برای جذب پیامکهای بیشتر است. دیگر حاشیه جالب مسابقات پیامکی برنامه فوتبال برتر به سوال تکراری و همیشگی آنها قبل از داربیهای تهران مربوط میشود؛ آنجا که مسوولان این برنامه مرتبا از بینندهها میپرسند که هوادار پرسپولیس هستند یا استقلال! رکورد ارسال پیامک به یک برنامه تلویزیونی اما، در حین برگزاری مسابقات جام جهانی آفریقای جنوبی شکست. دستاندرکاران ویژه برنامه مربوط با پخش این بازیها توانستند ظرف چند روز باقی مانده به بازی فینال، حدود 6 میلیون پیام کوتاه در مورد پیشبینی نتیجه مسابقه هلند و اسپانیا جذب کنند که در نوع خودش اتفاق جالب توجهی بود.
وقتي صداي اعتراض گزارشگران هم بلند ميشود
این روزها وجه مشترک بسیاری از برنامههای ورزشی تلویزیون، برگزاری مسابقات پیام کوتاه است. اوضاع در این مورد طوری شده که انگار هیچ برنامهای را نمیتوان بدون چنین مسابقاتی روی آنتن برد. این موضوع هم در شبکه ورزش و هم در شبکه سوم سیما بهطور وسیع دیده میشود. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که تکرار چندین باره سوالات پیامکی در قالب زیرنویس، تمرکزتان را در حین تماشای یک مسابقه فوتبال به هم زده باشد. جالب اینجا است که دستهای از این مسابقات در بازههای زمانی چند روزه برگزار میشود؛ یعنی مخاطب این فرصت را دارد که طی چند روز با ارسال پیامک به شماره مورد نظر، در مسابقه شرکت کند و البته در تمام طول این مدت هم در زمان پخش مسابقات فوتبال، زیرنویس مربوطه مدام پخش میشود. گذشته از اینکه اساسا جذب پیامکهای بیشتر نوعی نماد مقبولیت برای برنامههای مختلف محسوب میشود، برگزاری این مسابقات برای تهیهکنندگان سود مالی هم دارد و شاید همین انگیزه است که باعث میشود سوالاتی بسیار آسان با قابلیت ترغیب مخاطبان برای شرکت در مسابقه طراحی شود. تصورش را بكنيد؛ بازي ايران و گوام در دقايق پاياني پنج بر صفر به سود تيم كشورمان دنبال ميشود، بعد مدام سوال پيامكي را تكرار ميكنند كه برنده اين مسابقه كدام تيم است! موضوع گاهي چنان لوث ميشود كه مثل همين مسابقه مورد اشاره، صداي اعتراض گزارشگر بازي را هم بلند ميكند، اما ظاهرا زور معادلات مالي و اقتصادي بيشتر است و باعث ميشود برگزاري چنين مسابقاتي همچنان ادامه داشته باشد.
همه با هم پای صندوق مجازی
این سالها اما گونه دیگری از نظرسنجیهای اینترنتی پدید آمدهاند که عدهای سعی میکنند به آنها رنگ ملی بدهند و با تهییج مردم، بکوشند آنان را برای رای دادن به نمایندههای ایران متقاعد کنند. در این قبیل نظرسنجیهای بینالمللی، معمولا از مخاطبان خواسته میشود بهترین ورزشکار یا بهترین اتفاق ورزشی را تعیین کنند. در این میان اگر پای نمایندهای از کشورمان در میان باشد، خیلی از هواداران یا حتی رسانهها و مسوولان از مردم تقاضا میکنند به گزینه ایرانی رای بدهند. نتیجه این رویکرد احساسی و غیرمنطقی هم مثلا این میشود که در انتخابات چند سال پیش محبوبترین بازیکنان جهان، فرهاد مجیدی اول شد و کریم باقری هم دوم؛ یعنی دو بازیکن ما به ترتیب هفت و هشت پله بالاتر از لیونل مسی بهعنوان پرهوادارترین ستارههای دنیا انتخاب شدند!
هيجان و فقط همين!
اگرچه افكارسنجي و پرسيدن نظر مردم در مورد مسائل مختلف ميتواند ارزشمند و موثر باشد، اما اين رويكرد زماني مفيدتر است كه عقايد و تمايلات افكار عمومي بهطور تخصصي و در بزنگاههاي مناسب مورد ارزيابي قرار بگيرد. در همين حوزه ورزش، به عنوان مثال بعد از ناكامي يك تيم فوتبال، نظرسنجي برنامه نود با محور بررسي دلايل ناكامي اين تيم برگزار ميشود و چندصدهزار نفر هم در آن شركت ميكنند، اما سوالاتي از اين جنس هرگز كمكي به حل مشكلات نكردهاند. به نظر ميرسد در چنين مقاطعي، صرفا «هيجان» بر رفتار آدمها غالب است و اين كمكي به حل مشكلات نميكند. نظر مردم بعد از عبور از فيلترهاي تخصصي و متناسب، بايد در زمان برنامهريزي و اتخاذ تصميمات اعمال شود تا جلوي اتفاقات ناخوشايند را بگيرد وگرنه بعد از شكست و ناكامي، پرسيدن نظر آنها صرفا واگذار كردن يك تريبون براي غرولند مجاني و بيهوده خواهد بود مشاركتهايي از اين جنس، چندان معناي احترام به افكار عمومي و دخيل كردن آنها در سياستگذاريها را ندارند و بيشتر نوعي شوي دموكراتيك با رگههايي از انگيزه درآمدزايي و پولسازي به شمار ميآيند.