چرا خبری از روشنفکران داخلی در مقابل قتل عام زنان و کودکان مظلوم فلسطین نیست؟
به گزارش گروه پارلمان شهری تهرانی نیوز،رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران از سکوت معنی دار طرفداران شعار زن، زندگی، آزادی در قبال فجایع صهیونیستها علیه زنان غزه گلایه کرد و گفت: چرا خبری از روشنفکران داخلی در مقابل قتل عام زنان و کودکان مظلوم فلسطین نیست؟
نرگس معدنی پور در نطق پیش از دستور خود در جلسه امروز شورای شهر تهران با بیان اینکه جبهه مقاومت اسلامی حماس با تکیه بر مفهوم والای آزادی و رهایی از چنگ ظالم در هفتم اکتبر؛ یعنی ۳۲ روز قبل با به اجرا درآوردن عملیات منحصر به فرد طوفان الاقصی فصل جدیدی از مبارزه و رویارویی با رژیم منحوس صهیونیستی را گشود، ادامه داد: رژیمی که برای تداوم اشغال گری خود با پشتوانه سرویس اطلاعاتی موساد و به کارگیری انواع ابزارهای الکترونیکی و دیوارهای حائل، سلاح های ویژه رزم شهری، بهره گیری از آخرین تکنولوژی در حوزه جنگ افزارهای زرهی و ... به دنبال نمایش شکست ناپذیری خود بر آمده بود. این رژیم کودک کش با استفاده از این موارد به دنبال مخابره این پیام به جهان بود که اراضی اشغالی، قلعه ای دست نیافتنی هستند و این زمین های غصبی، امن و امان برای صهیونیست ها.
این عضو شورای اسلامی شهر تهران خاطر نشان کرد: اما طوفان الاقصی تمام هیبت این امپراطوری بنا شده بر روی آب را فرو ریخت و نشان داد که سیستمی همچون موساد هم نمی تواند در برابر خواست ملتی که عزم خود را برای رهایی جزم کرده است، کاری از پیش ببرد.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر اظهار کرد: طوفان الاقصی چنان سیلی محکمی بر صورت سیستم حاکم بر تلاویو بود که تا چند روز نتوانستند از شوک خارج شوند. این شوک تا به امروز نیز ادامه داشته به نحوی که برای فرار از آن حاضر به ریختن خون بالغ بر ده هزار انسان بی گناه شدند تا شاید آبروی از دست رفته شان بازگردد اما غافل از اینکه این خون ها دامن گیر است و هر روز در گوشه ای از دنیا فریاد تظلم خواهی به نفع مردم غزه بلند می شود و هر روز واقعیت جنایتبار رژیم کودک کش صهیونیستی بیش از پیش بر جهانیان مشخص می گردد.
وی گفت: رژیم صهیونیستی امروز در شرایطی در چارچوب تنگ تنهایی گرفتار آمده که سران آن تا همین چند ماه پیش به دنبال دسیسه، آشوب، اغتشاش و براندازی نظامی در ایران بودند که برخواسته از خواست ملت و مطالبه دینی مردم بود و رژیم صهیونیستی در حوادث سال گذشته هرآنچه داشتند را به میدان آوردند و تمام توان خود تحت لوای شعار زن، زندگی، آزادی به خدمت گرفتند تا کشور در غبار فتنه فرو رفته و خواسته نامشروع آنان که همان عبور از جمهوری اسلامی ایران بود، محقق گردد. در این میان عده ای خود فروخته، فریب خورده و ناآگاه به مسائل، وارد میدان شدند و هر روز با سر دادن شعار زن، زندگی، آزادی به عنوان پیاده نظام موساد به ایفای نقش پرداختند و تحت تأثیر بازی رسانه ای صهیونیست ها به دنبال نمایش حق آزادی زن بر آمدند. حقی که در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای زنان ایران زمین به ارمغان آمده بود و حالا دشمن با تشکیک در آن به دنبال وجهه ی ضد اجتماعی از آن برای زنان برآمده بود.
رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران گفت: در آن روزها اسم زنان زیاد به گوش می رسید و هر روز عده ای بر تبل آن می کوبیدند تا ندای وا اسفای خود را برای وضعیت زنان به گوش جهانیان برساند. زنانی که بعد از انقلاب اسلامی توانسته بودند نقش آفرینی در اجتماع را بیاموزند و به عناصری تاثیرگذار در جامعه مبدل شوند.
وی خاطر نشان کرد: اما حالا بعد از گذشت چند ماه از فتنه زنانه صهیونیست ها و دیگر بدخواهان این مرز و بوم شاهد نمایان شدن صورت واقعی تولید کنندگان این شعار هستیم و می بینیم که چگونه همین افراد امروز زنان و کودکان بی گناه، بی پناه و غیرنظامی غزه را به خاک و خون می کشند و بدن هایشان را زیر بمب باران قطعه قطعه می کنند. حال سوال اینجاست که اینها همان ها نیستند که می گفتند زن، زندگی، آزادی؟
معدنی پور گفت: چرا تا دیروز در ایران زنان برای اینها اهمیت داشتند اما امروز زنان در باریکه ای به نام غزه چنان بی اهمیت می شوند که جانشان هر ثانیه در خطر است؟ سوال دیگر این است که چرا هم اکنون در شرایطی که هر روز خبری جدید از قتل عام زنان و کودکان مظلوم فلسطین به گوش میرسد دیگر خبری از روشنفکران داخلی نیست تا فریاد برآورند که آزادی زنان که هیچ، جان آنان به بازی گرفته شده است؟. این روزه سکوت و خفقان معنی دار برای چیست؟ آیا غیر از این است که این افراد ایمان واقعی به شعار خودشان نیز نداشتند؟ که اگر داشتند زن در هر نقطه از جهان زن است و باید برای آزادیش، برای جانش و برای امنیتش دلنگران بود.ملت شریف ایران در آن روزهای تلخ به مانند همیشه و با بصیرتی مثال زدنی صف خود را از دروغ پردازان و پروژه بگیران شعار زن، زندگی، آزادی جدا کردند و امروز در حال نمایش واقعی و عینی این شعار در حمایت از زنان و کودکان ستم دیده غزه هستند.
وی ادامه داد: دلنگرانی مردم ایران برای زنان و کودکان، مختصات جغرافیایی نمی شناسد و مظلوم برای آنها همیشه مظلوم است در حالی که تکرار کنندگان شعار زن، زندگی، آزادی در سال گذشته نه تنها با این مفهوم قرابتی نداشتند؛ بلکه صرفا به دنبال نمایش آن برای رسیدن به دیگر مطامع خود بودند.
امروز ما شاهد نسلی آرمانی هستیم که رویکردش، عملکردش، ذهنیتش، ساختارش شعار محور نبوده و دلش به معنی واقعی برای زنان و کودکان می تپد خصوصا آنانی که امروز مظلومانه و در سکوت در غزه به خاک و خون کشیده می شوند و صدای شکستن استخوان هایشان به گوش شعار دهندگان سال گذشته نمی رسد.
وی با اشاره به آیه شریفه فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا اِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیر" پس همان گونه که فرمان یافته ای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو بسوی خدا آمدهاند(باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید می بیند!(سوره مبارکه هود آیه ۱۱۲)، بیان داشت: وقتی از فرهنگ مقاومت سخن می رانیم، گستره ای از باورها، ارزشها و رفتارها را مدنظر داریم. از مهمترین باورهای فرهنگ مقاومت، اعتقاد به پایانی خوش است و این یعنی امید را باور کردند و در نینوا و در خیمه های حق، زندگی جاری بود، هیاهوی امید برپا بود، انتخاب محترم بود و بخشش همیشه در دسترس. عبادت و خرد، مصلحت و حکمت دوشادوش یکدیگر بودند و عزت، تنها محکی بود که ارزش زندگی را تعیین می کرد.
وی که نطق پیش از دستور خود را در اختیار رسانه ها نیز قرار داده است،گفت: شهادت، پایان راه نبود و اسارت، نه یک تهدید که فرصتی بود برای هدایت نادانان و آتشی بر خیمه های ضالین و مغضوبین، فرسنگ ها دورتر از روز واقعه. این اکسیر مقاومت است که اسرایی دست بسته را بر پادشاهی به تخت نشسته، پیروز می کند. زندگی در فرهنگ مقاومت همین قدر پرامید و زیباست.
معدنی پور در پایان گفت: چنین زیست و چنان شهادتی را از خداوند حسین (ع) و همراهانش آرزومندیم.