پس از توفان الاقصی، صهیونیستها هم هیمنه نظامی و امنیتی خود را از دست دادهاند و هم افکار عمومی دنیا را و این ننگ با جنگ پاک نمیشود.
به گزارش ایسنا، روزنامه وطن امروز در سرمقاله خود یادداشتی را به قلم سیدعلی هدایتی با عنوان « این ننگ با جنگ پاک نمیشود » منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
ارتش رژیم صهیونیستی شامگاه پنجشنبه کلیسای «سن پورفیریوس» در غزه را بمباران کرد؛ یک کلیسای تاریخی که قدمت آن ۱۵۰۰ سال برآورد میشود. بر اساس گزارشها، دهها نفر از مردم مظلوم غزه از جمله زنان و کودکان در این حمله به شهادت رسیدند. حالا رژیم صهیونیستی پس از بمباران منازل مسکونی، مدارس، مساجد و بیمارستان المعمدانی، یک کلیسای با قدمت غزه را نیز بمباران کرده است.
یکی از مهمترین اهداف رژیم صهیونیستی از بمباران منازل مسکونی، مدارس، مساجد، بیمارستانها و حالا کلیسا، ارسال این پیام به مردم مظلوم غزه است که در این منطقه هیچ جای امنی وجود ندارد و فلسطینیها برای حفظ جانشان راهی جز ترک غزه و اقامت در صحرای سینا ندارند؛ هدفی که تاکنون در تحقق آن شکست واضحی خورده و حتی وزیر خارجه آمریکا نیز در سفر اخیر خود به منطقه، اذعان کرد شواهد میدان حاکی از عدم خروج ساکنان غزه از شهرشان است. صهیونیستها اما دستبردار نیستند و برای محقق کردن اخراج فلسطینیها از غزه، دست به هر جنایتی میزنند، حتی به قیمت اینکه افکار عمومی دنیا علیه آنها شود. ارتش رژیم صهیونیستی طی این مدت بیش از ۴۰۰۰ فلسطینی را به شهادت رسانده است که بر اساس گزارشهای وزارت بهداشت غزه، یکسوم این آمار کودکان هستند.
انتشار تصاویر جنایات صهیونیستها بویژه تصاویر کودکان شهید، واکنشهای مردم دنیا را در پی داشت. جنایت هولناک حمله به بیمارستان المعمدانی غزه اما موج بسیار بزرگی از انزجار مردم سراسر دنیا علیه رژیم صهیونیستی را به دنبال داشت؛ تجمعات بزرگی در سراسر دنیا، اعم از کشورهای اسلامی، اروپا و حتی آمریکا در محکومیت رژیم صهیونیستی شکل گرفت.
جو بایدن که چهارشنبه گذشته به سرزمینهای اشغالی رفته بود، در اظهارنظری شیطانی مدعی شد حمله به بیمارستان المعمدانی کار رژیم صهیونیستی نبوده است. او اما بلافاصله اذعان کرد تعداد زیادی از مردم دنیا ادعای دست نداشتن رژیم صهیونیستی در این جنایت را قبول ندارند. این موضع بایدن به وضوح نشان میدهد او نیز بخوبی میداند در دنیا یک موج نفرت عمومی از رژیم صهیونیستی ایجاد شده است.
حالا پس از بیمارستان المعمدانی، بمباران کلیسای «سن پورفیریوس» در غزه بر این نفرت عمومی از صهیونیستها افزوده است و اتفاقا نشانه دیگری است در اثبات اینکه صهیونیستها عامل بمباران بیمارستان بودهاند. سوال کلیدی این است: رژیم صهیونیستی در روند اشغالگریهای خود و کشتار فلسطینیها حساب ویژهای روی افکار عمومی دنیا باز کرده بود و همواره از سوی رسانههای جریان اصلی دنیا مورد حمایت واقع شده است. این نشان میدهد صهیونیستها تا چه اندازه اهمیت رسانه و افکار عمومی و قضاوت مردم دنیا درباره موضوع فلسطین را میدانند. اما چرا در روزهای اخیر و بمباران غزه، جنایتهایی مرتکب میشوند که افکار عمومی دنیا را علیه خود بسیج کنند و کاری هم از دست رسانههای جریان اصلی برای سرپوش گذاشتن یا توجیه این جنایتها ساخته نیست؟ چرا دیگر قضاوت عمومی مردم دنیا برای رژیم صهیونیستی مهم نیست؟
رژیم صهیونیستی پس از حماسه توفان الاقصی فعلا نگران تصویر خود در دنیا و قضاوت عمومی ملتها درباره جنایتهایش در غزه نیست. چرا؟ چون اولویت بسیار مهمتری دارد. این اولویت چیست؟ «خطر موجودیت». بله! رژیم صهیونیستی موجودیت خود را در خطر بسیار جدی میبیند. ضربهای که حماسه توفان الاقصی به هیمنه رژیم صهیونیستی وارد کرد آنقدر بزرگ است که باعث شده در تلآویو کسی نگران تصمیمات دیوانهوار برای ارتکاب جنایتهای ضدبشری در غزه نباشد. سفر جو بایدن به تلآویو تنها چند ساعت پس از جنایت حمله به بیمارستان المعمدانی نیز مؤید همین واقعیت است. بایدن هم فهمیده است با عملیات توفان الاقصی، ضربهای جبرانناپذیر به هیمنه صهیونیستها وارد شده و موجودیت رژیم صهیونیستی به مخاطره افتاده است. به همین دلیل ناگزیر شده نفرت ملتها را به جان بخرد، موجودیت رژیم صهیونیستی را بر اختلافات خود با نتانیاهو ترجیح بدهد، در تلآویو حاضر شود، از رژیم اشغالگر حمایت کند، به جنایتهای ضدبشری صهیونیستها مهر تأیید بزند، بگوید در کنار رژیم صهیونیستی ایستاده است و حتی در موضعی شیطانی و نفرتانگیز مدعی شود جنایت حمله به بیمارستان المعمدانی کار نتانیاهو نبوده است.
سفر وزیر خارجه و وزیر دفاع آمریکا و نیز برخی مقامات اروپایی به تلآویو آن هم در میانه جنایتهای اسرائیل در غزه را هم میتوان در همین راستا ارزیابی کرد. آنها هم فهمیدهاند هیمنه رژیم صهیونیستی از هم پاشیده و همه دنیا لختی رژیم صهیونیستی را دیدهاند. آنها هم میدانند جنایتهای رژیم صهیونیستی خشم عمومی مردم کشورهایشان را موجب شده است. آنها اما این نفرت عمومی را به جان خریدهاند چون میدانند از سال ۱۹۴۸ و تشکیل رژیم صهیونیستی، هیچ وقت تا این اندازه موجودیت این رژیم دستساز به خطر نیفتاده است.
رژیم تلآویو نیز که میداند ملتها را باخته است، دلخوش به این دولتهاست و جنایتهای خود در غزه را ادامه میدهد. هدف آنها از بین بردن موجودیت حماس به عنوان ضلعی از جبهه مقاومت است؛ هدفی که هیچ کسی در تلآویو، واشنگتن، لندن، پاریس و برلین نسبت به تحقق آن ارزیابی مثبتی ندارد. اینکه چرا هدف صهیونیستها برای از بین بردن حماس هرگز محقق نخواهد شد، دلایل بسیاری دارد که فرصت آن در این نوشته نیست اما آنچه فعلا میتوان درباره آن با قطعیت سخن گفت این است که پس از توفان الاقصی، تا اینجا صهیونیستها هم هیمنه نظامی و امنیتی خود را از دست دادهاند و هم افکار عمومی دنیا را. و این ننگ با جنگ پاک نمیشود.