جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: سه شنبه، 4 مهر 1402     
دلایل کاهش نمرات امتحانی دانش‌آموزان

 امروز سومین روزی است که ۱۶میلیون و ۷۰۰هزاردانش‌آموز در ۱۲پایه تحصیلی وارد بیش از ۱۰۰هزار مدرسه در سراسر کشور شده‌اند. ظاهرا همه چیز روبه‌راه بوده و یک سال تحصیلی عادی آغاز شده است. پشت این وضعیت عادی و معمولی اما برخی مشکلات همچنان پابرجاست، مثل این که هنوز برخی کلاس‌ها معلم ندارند یا بخشی از کودکان لازم‌التعلیم تا این لحظه به مدرسه نیامده‌اند.

این که برخی  دانش‌آموزان به مدارس باکیفیت رفته‌اند و برخی مجبورند با حداقل‌های آموزشی بسازند هم از مشکلات جدی است که البته رنگ کهنگی و قدمت به چهره دارد.  از این جمعیت ۱۶میلیون نفری حدود ۶۰۰هزارنفر نیز دانش‌آموز کلاس دوازدهم هستند که امسال، هم باید برای کنکور مهیا شوند و هم در خرداد۱۴۰۳ در امتحانات نهایی شرکت کنند. عملکرد سال آخری‌ها در امتحانات هماهنگ کشوری چند سالی است که رضایتبخش نبوده و میانگین کشوری نمرات به تعبیری ناامیدکننده است تا حدی که این موضوع به دغدغه‌ای ملی و دستور جلسات سطح بالای مدیریتی تبدیل شده است. 
 
زنگ سال تحصیلی درکشورمان سال‌هاست در حالی به صدا درمی‌آید که حاصل ۹ ماه تحصیل میلیون‌ها دانش‌آموز، خروجی قابل قبولی ندارد به طوری که وقتی میانگین نمرات محاسبه می‌شود عملکردی ضعیف در ابعاد ملی به نمایش گذاشته می‌شود. به همین علت است که عدالت آموزشی و مهم‌تر از آن شکاف آموزشی، اکنون مساله درجه یک نظام آموزشی ماست که اگر برایش تدبیری نشود در سال‌های آینده نیز در بر همین پاشنه خواهد چرخید. 
 
نگاهی به میانگین نمرات
 
در شش سال ابتدایی، ارزشیابی عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان به صورت توصیفی انجام می‌شود، بنابراین نمره ای وجود ندارد تا ملاک قضاوت قرار بگیرد. اما در پایه چهارم، دو آزمون بین المللی تیمز و پرلز برگزار می‌شود که توانایی خواندن و درک مطلب دانش‌آموزان کشورمان و مهارت آنها در دو درس علوم و ریاضیات را همزمان با دانش‌آموزان بیش از ۵۰ کشور جهان می‌سنجد. در دوره‌های اخیرِ برگزاری این آزمون‌ها عملکرد دانش‌آموزان مقطع ابتدایی کشورمان به هیچ وجه قابل دفاع نبوده که همین موضوع در محافل کارشناسی، دلیلی برای به نقد کشیدن عملکرد نظام آموزشی کشورمان به دست نقادان داده است. در مقطع متوسطه اول و در پایه‌های هفتم و هشتم نیز نمرات به صورت مدرسه ای محاسبه می‌شود و نمی‌تواند بازتاب دهنده همه واقعیت‌ها باشد. امتحانات پایه نهم هم که به صورت استانی برگزار می‌شود بازهم قادر نیست شمایی ملی ازعملکرد تحصیلی دانش‌آموزان به دست دهد. البته دو آزمون تیمز و پرلز برای دانش‌آموزان پایه هشتم نیز برگزار می‌شود که عملکرد سال‌های اخیر دانش‌آموزان کشورمان در این پایه همانند کلاس چهارمی‌ها امیدبخش نبوده است. در این میان یک معیار ملی در دسترس است که همان نمرات امتحانات نهایی دانش‌آموزان کلاس دوازدهم است؛ دانش‌آموزانی که در روز و ساعت مشخص در هر نقطه از ایران به سوالاتی واحد پاسخ می‌دهند. دقیقا در این بزنگاه است که عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان و از آن مهم تر، کیفیت و عدالت آموزشی در ابعاد ملی قابل بررسی می‌شود.  بتازگی آماری از وضعیت نمرات دانش‌آموزان ارائه شده است که نشان دهنده کاهش شدید کیفیت و عدالت آموزشی است. بر اساس این گزارش، میانگین نمرات آزمون‌های نهایی پایه دوازدهم دانش‌آموزان در خرداد۱۴۰۲ در رشته تجربی در بین پسران ۱۰.۴ و در بین دختران ۱۱.۷ ، در رشته ریاضی برای پسران ۱۰.۱۵ و برای دختران ۱۱.۸۸ و در رشته علوم و معارف اسلامی‌در بین پسران ۹.۳۶ و در بین دختران ۱۱.۷۲ بوده است. طبق این گزارش البته در رشته ادبیات و علوم انسانی وضعیت بدتر بوده زیرا میانگین نمرات پسران در این رشته ۷.۳۶ و دختران ۹.۷ بوده که چنین معنی می‌دهد که بسیاری از دانش‌آموزان حتی به معیار قبولی در امتحانات نیز نرسیده اند.
 
 چالشی که سال به سال با ماست
 
عملکرد دانش‌آموزان کشور در امتحانات نهایی سال دوازدهم البته فقط در خرداد۱۴۰۲اینچنین سطح پایین نبوده بلکه عملکرد ضعیف دانش‌آموزان در این امتحانات سال‌های درازی است که به نمایش گذاشته شده است. بررسی نتایج سالانه این امتحانات نشان می‌دهد که از سال۹۸ یعنی پیش ازهمه‌گیری ویروس کرونا تا به امروز میانگین نمرات در همه رشته‌ها کاهش چشمگیری داشته است. برای مثال در رشته علوم تجربی این میانگین از ۱۳.۷۷ به ۱۰.۶۱ رسیده که نشان‌دهنده افت ۳.۱۶ نمره‌ای است. در رشته ریاضی و فیزیک نیز میانگین نمرات از ۱۳.۲۸ به ۱۰.۵۴ رسیده که گویای ۲.۷۴ نمره افت است. با این وصف، اطلاعاتی در دست است که نبود عدالت آموزشی و وجود شکاف عمیق آموزشی در نقاط مختلف کشور و بسته به نوع مدرسه‌ای که دانش‌آموزان در آن تحصیل می‌کنند را به وضوح نمایش می‌دهد. در خرداد۱۴۰۲ میانگین نمرات در حالی در مدارس استعدادهای درخشان برای پسران ۱۵.۸۹ و برای دختران ۱۶.۶۳ بوده که این میانگین در مدارس عادی دولتی به ترتیب برای پسران و دختران ۸.۷۷ و ۱۰.۴۸ و در مدارس غیردولتی برای پسران ۱۰.۲۴ و برای دختران ۱۲.۰۴ بوده است. در مدارس شاهد نیز میانگین نمرات پسران ۱۱.۰۷ و دختران ۱۲.۷۳ ثبت شده است. این اعداد به طرزی واضح، تفاوت عملکرد دانش‌آموزان در مدارس مختلف را تشریح می‌کند و نشان می‌دهد که مدارس دولتی عادی ضعیف‌ترین عملکرد میان مدارس مختلف را دارند.  البته این وضعیتی نیست که اکنون گرفتارش شده باشیم، بلکه دست‌کم از دهه ۹۰ اوضاع همین گونه بوده است. 
 
چرا به این نقطه رسیدیم؟
 
درباره عملکرد ضعیف دانش‌آموزان در امتحانات سال دوازدهم چاره‌ای جز چندوجهی‌دیدن این ماجرا نیست چرا که نظام آموزشی ما نیز از مشکلات متعدد رنج می‌برد و چالش‌هایش چندوجهی است. این نگاهی است که محمدصادق عبداللهی، مدیر گروه آموزش و پرورش در مرکز پژوهش‌های مجلس دارد و در گفت‌وگو با جام‌جم آن را اینچنین توضیح می‌دهد:«مشکل کمبود معلمان باکیفیت در آموزش ‌و پرورش جدی است به‌طوری‌که از یک‌سو از ۱۲۰تا۲۰۰هزار کمبود نیرو صحبت می‌شود و از سوی دیگر آمارها نشان می‌دهد در مقطع ابتدایی ۳۸درصد معلمان، دروسی غیر از مدرک تحصیلی‌شان را تدریس می‌کنند.همچنین ضعف تجهیزات و فضای آموزشی در مدارس کشور جدی است که باعث شده تراکم کلاس‌ها در شهرستان‌های استان تهران حتی به ۵۸ نفر هم برسد به طوری که در ۴۵دقیقه زمان آموزش، معلم نتواند برای هر دانش‌آموز حتی یک دقیقه وقت بگذارد. در این میان از وضعیت فرهنگی و اقتصادی دانش‌آموزان هم نباید غافل شد، مخصوصا این‌که بررسی‌ها نشان داده حدود ۶۰درصد دانش‌آموزان «گاهی» یا «اغلب» با احساس گرسنگی یا خستگی در کلاس درس حاضر می‌شوند. اگر به این چالش‌ها موضوع بی‌انگیزگی دانش‌آموزان برای تحصیل را نیز اضافه کنیم، دیگر فهم چرایی افت نمرات و معدل‌ها کار دشواری نیست.»
 
ضعف عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان و به‌خصوص افت چشمگیر میانگین نمرات امتحانات نهایی را نصرت‌ا...فاضلی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش نیز از دریچه نگاه خود تحلیل می‌کند. او به جام جم تاکید می‌کند که چون در نظام آموزشی ما یادگیری به صورت فرآیندی بررسی نمی‌شود و سنجه‌ای ملی برای ارزشیابی تحصیلی دانش‌آموزان در اختیار نداریم. به‌ناچار باید نمرات امتحانات نهایی را ملاک قضاوت قرار دهیم که با همین ابزار نیز اوضاع نامطلوب‌مان روشن می‌شود.  فاضلی می‌گوید:«این وضعیت حاصل نابرابری فرصت‌های تربیتی است؛ ازجمله تراکم کلاس‌های درس که در نقاط مختلف کشور و در مدارس گوناگون یکسان نیست. همچنین توانمندی معلمان به‌شدت محل مناقشه است و در برخی نقاط همچنان از معلمان دیپلمه یا فوق‌دیپلمه یا افراد سربازمعلم استفاده می‌شود در حالی که در برخی مدارس معلمانی توانمند با مدرک دکتری مشغول تدریس هستند. این درحالی است که محیط‌های یادگیری نیز برای همه دانش‌آموزان یکسان نیست به این معنی که گروهی از آنها فقط کتاب درسی و فضای کلاس درس را در اختیار دارند حال آن که گروهی دیگر به منابع متعدد آموزشی و محیط‌های گوناگون آموزشی در درون و بیرون از مدرسه دسترسی دارند که همه اینها می‌تواند در امتحانات نهایی و به عنوان یکی از نشانه‌های نبود عدالت آموزشی بروز کند.» این کارشناس البته بیش از عدالت آموزشی نگران شکاف آموزشی است.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: