سایت مشرق در گزارشی از یک جوان مدافع حرم که در سوریه شهید شده نوشته، علی امرایی نام جوانیست که مشرق دربارهاش نوشته:
سهم آقا نیما؛ مغازه دار سرکوچه ما میشود خاطره کیف ۴۰ میلیاردی و آن روزی که سر و صدای آی دزد آی دزد مرد میانسال همه کاسبها را کشانده بود وسط خیابان؛ «یک روز دزد، کیف مردی را زد که بنده خدا ۴۰ میلیارد پول و چک پول وکلی مدارک در کیفش داشت. دزدها دو نفر بودند و روی موتور. کیف را که زدند آنکه پشت راننده بود قمه را در هوا میچرخاند که کسی نزدیکشان نشود. همان موقع علی و برادرش هم همان دور و بر بودند. علی دل و جگردار بود. با موتور افتاد دنبال دزد با اینکه ممکن بود جان خودش و برادرش به خطر بیفتد. اما بچه زبر و زرنگی بود. در کمال ناباوری نیم ساعت بعد با کیف پر از پول و نفس نفس زنان آمد. مثل فیلمها بود اما واقعیت داشت. بنده خدا صاحب کیف، بهت زده فقط تماشا میکرد. کاسبها دورشان جمع شده بودند. بنده خدا کیف را داد به علی و گفت از یک تا صد میلیون. شیرینی من به شما. علی آقا خیلی چشم ودل سیر بود. قبول نکرد. گفت بیاید بریم مسجد محله. هر چقدر دوست دارید بدید آنجا خرج مسجد وهیات مسجد کنیم. این خاطره دهان به دهان بین مردم و کاسبها چرخید