جستجو

آرشيو

تماس با ما

درباره ما

صفحه نخست

 
تاريخ درج: پنجشنبه، 21 ارديبهشت 1402     
چون او مرا شناخت چاره ای جز قتل نداشتم!

 ایران نوشت: چندی قبل مرد جوانی وقتی پای در خانه‌شان در منطقه فلاح گذاشت با صحنه شوک‌آوری روبه‌رو شد، همه وسایل خانه به هم ریخته شده بود، هر چه همسرش را صدا زد جوابی نشنید تا اینکه با جسد زنش که رگ دستش زده و با سیم پاهایش بسته شده بود روبه‌رو شد.

تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس ویژه قتل برای بررسی صحنه جرم وارد عمل شدند و در بررسی‌ها مشخص شد زن جوان قربانی یک سرقت شده است.
 
مأموران فیلم دوربین‌های مداربسته را مورد بازبینی قرار دادند که مشخص شد مرد جوانی که با کلاه و ماسک روی صورتش سعی بر پوشاندن چهره‌اش داشته در نقش یک پیک وارد ساختمان شده و این در حالی بود که برق چاقوی دست مرد جوان در فیلم نمایان بود.
 
بررسی‌ها نشان داد که قاتل پس از ورود به خانه در نقش پیک، اقدام به قتل زن جوان کرده و پس از یک ساعت سراسیمه از خانه خارج شده و این در حالی بود که در زمان خروج از خانه ماسک به صورت نداشت و همین کافی بود تا سرنخ اصلی در اختیار پلیس قرار گیرد.
 
وقتی تصویر قاتل چاقو به‌دست پیش روی شوهر قربانی جنایت قرار گرفت لحظه‌ای سکوت کرد . باور نداشت قاتل زنش همان کارگر مغازه‌اش در حسن‌آباد تهران است.
 
مرد جوان نمی‌توانست باور کند و به کارآگاهان ‌گفت امروز با میثم که کارگر مغازه‌ام است ناهار خوردیم و بعد برای گرفتن چک از مشتری از مغازه خارج شد و بعد از دو ساعت به مغازه بازگشت و بعد از نیم ساعت دوباره رفت.
 
مرد جوان به مأموران گفت: چندی قبل تصمیم گرفتم همسرم را برای جشن تولدش سورپرایز کنم به همین خاطر از میثم خواستم یک روز با همسرش به بازار بیاید تا با هم برای خرید طلا به مغازه طلافروشی برویم تا با سلیقه همسرش خرید کنیم و آن روز نزدیک به ۲۰۰ میلیون طلا خریدیم. من به میثم اعتماد داشتم و اصلاً فکر نمی‌کردم دست به چنین جنایتی بزند.
 
وی افزود: همسرم وقتی کادویش را دید سورپرایز شد و زندگی خوبی داشتیم اما همسرم، معمولاً طلاهایش را در خانه یکی از بستگانمان که همیشه در خانه هستند نگهداری می‌کرد و روزی که میثم برای سرقت به خانه‌مان رفته طلایی سرقت نکرده و فقط چند تکه بدلیجات در خانه بوده است.
 
کارآگاهان اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران با سرنخ‌های به‌دست آمده موفق به شناسایی خانه میثم شدند و در یک عملیات غافلگیرانه مرد جوان بازداشت شد.
 
میثم ابتدا خود را بی‌گناه ‌دانست اما وقتی در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد و در اعترافاتش گفت: وقتی وارد خانه شدم زن جوان مقاومت کرد و سعی داشت ماسک روی صورتم را بردارد که با او درگیر شدم و در یک لحظه ماسک از روی صورتم کنار رفت و او چهره‌ام را دید.
 
این قاتل آشنا ادامه داد: پاهای زن جوان را بستم و به دنبال طلاها گشتم که زن جوان محل طلاها را به من نشان داد، بسرعت طلاها را برداشتم و وقتی می‌خواستم از خانه خارج شوم ترسیدم که زن جوان با دیدن چهره‌ام مرا شناسایی کند و راز سرقتم لو برود، به همین خاطر با یک پتوی طوسی رنگ او را خفه کردم و در زمان خروج از خانه نگران بودم که شاید او زنده باشد به همین خاطر در خانه را بستم و با کاتر رگ دست راستش را بریدم و از خانه خارج شدم.
 
وی افزود: بعد از قتل به مغازه رفتم و به بهانه اینکه می‌خوام با همسرم به خرید بروم زودتر از همیشه از مغازه خارج شدم و بعد فهمیدم طلاها بدل هستند.
 
بنا بر این گزارش، متهم پس از تحقیقات تکمیلی و بازسازی صحنه جنایت، روانه زندان شد.



درج يادداشت و نظرات

نام:
  ايميل:
توضيحات: