ایران: مردی که در شهرستان خاش به دلیل اختلافات خانوادگی برادرش را با شلیک مرگبار از پای درآورده بود، درکمتر از ۷۲ ساعت شناسایی و دستگیر شد.
این جنایت زمانی رخ داد که قربانی میخواست وارد خانه شود.
ساعت ۷ و ۵۰ دقیقه ۲۷ فروردین امسال صدای شلیک گلولهای سکوت شبانگاهی را در یکی از خیابانهای خاش شکست و جنایتی مسلحانه بوقوع پیوست.
همسایگان با شنیدن صدای تیراندازی از خانههایشان خارج شدند و در کوچه با صحنه هولناک قتل پسر ۱۷ ساله همسایه روبهرو شدند.
ماجرای شلیک مرگبار خیلی زود به کارآگاهان خاش گزارش شد و دقایقی نگذشته بود که بازپرس کشیک نیز پای در قتلگاه گذاشت ودر بین حلقه همسایگان و خانواده قربانی دست به تحقیقات میدانی زد.
بلافاصله تیمی از کارآگاهان پلیس برای افشای راز این جنایت خونین واردعمل شدند، کارآگاهان در تحقیقات نخست پی بردند برادر ۲۵ ساله درحالی که مسلح به کلت کمری بود با شلیک یک گلوله برادر ۱۷ سالهاش را از ناحیه پیشانی از پای درآورده است.
مأموران درجریان تحقیقات میدانی دریافتند که عامل جنایت با یک گروه درگیر شده است و از برادرش خواسته که در این درگیری او را حمایت و همراهی کند اما برادرش برخلاف میل باطنی او اقدامی نکرده است.
شب حادثه بر سر همین موضوع بین آنها مشاجره لفظی درگرفته و ناگهان برادر بزرگتر با شلیک یک گلوله قربانی را از پای درآورده و از محل پا به فرار گذاشته است.
در این مرحله کارآگاهان در ردزنیهای اطلاعاتی و نامحسوس ردپای عامل این جنایت را که برادر قربانی بود، دریکی از روستاهای این شهرستان شناسایی کردند.
سردار «دوستعلی جلیلیان»، فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان با بیان جزئیات این جنایت خانوادگی گفت: قاتل در کمتر از ۷۲ ساعت پس از ارتکاب این جنایت مسلحانه، در یک عملیات غافلگیرانه پلیسی دستگیر و از وی یک قبضه سلاح کلت کمری به همراه ۶ تیر جنگی کشف و به پلیس آگاهی منتقل شد که قاتل انگیزه خود را از ارتکاب این جنایت، اختلاف خانوادگی عنوان کرد.
خشونت خانوادگی
خشونت خانگی خشونتی است که در محیط خصوصی خانوادگی به وقوع میپیوندد و عمیقاً میان افرادی رخ میدهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی یا قانونی به یکدیگر پیوند خوردهاند.
دکتر علی نجفی توانا، استاد حقوق جزا و جرمشناسی درباره جنایتهای خانوادگی به خبرنگار ما گفت: خشونت خانوادگی از جمله پدیدههای اجتماعی است که در زندگی همه ملتهای جهان وجود داشته و اساساً ریشه در خشونت حیوانی انسانها دارد که به عنوان ابزار طبیعی برای حل مشکلات در رفع چالشها در روابط شخصی، خانوادگی و اجتماعی به کار گرفته میشود.
این جرمشناس ادامه داد: هرچند با تشکیل اجتماعات بویژه در قرن اخیر جایگزینی گفتمان و گفتوگوها به جای خشونتهای جسمانی برای حل مشکلات به عنوان راهی مناسب انتخاب شده است اما کماکان این خشونت بالقوه در همه انسانها وجود دارد ودر مواقعی که فردی عصبانیت، التهاب و هیجانات شدید پیدا میکند با توجه به آستانه مقاومت او چون مدیریت بحران از طریق گفتوگوها ممکن نیست. بنابراین برای بسیاری از افراد توسل به خشونت تنها راه حل مشکلات و اختلافات به وجود آمده خواهد بود.
این استاد دانشگاه افزود: اما خارج از ویژگیهای فردی و قدرت آستانه مقاومت افراد عواملی در ازدیاد خشونت نقشآفرینی میکنند و البته در جوامع مختلف با توجه به نوع مشکلات التهاب اجتماعی و هیجانات فردی و عمومی نقش قابل توجهی خواهد داشت. درجوامعی که بویژه در جهان سوم روشهای سنتی در حل بحران مورد استفاده قرار میگیرد مانند کشورهای آفریقایی و خاورمیانه معمولاً استفاده از خشونت مشهودتر است.
دکتر توانا میگوید: بکارگیری خشونت کماکان ادامه دارد، اما مهمترین عامل در سالهای اخیر را باید در مشکلات اقتصادی، تورم، درگیری و سرگردانی روحی مردم برای حل مشکلات خانوادگی دانست. وقتی مشکلات اقتصادی به حدی گسترش یافته که مردم تمام وقت خود را درگیر آن میکنند قدرت و مدیریت بر رفتار تقلیل پیدا میکند.
نجفی توانا گفت: بنابراین تحریک پذیری در افراد افزایش پیدا میکند ودر نتیجه افراد برای حل مشکلات از ارزشهای خانوادگی، فرهنگی، دینی، اخلاقی وسنتی دست برداشته و به نوعی برای تنازع بقا از حداکثر واقعیتهای خشن استفاده میکنند.
این حقوقدان یادآور میشود: اینجاست که وقتی اختلافات ناشی از مسائل بیکاری، تورم و مسائل مالی مشترک نارضایتی اعضای خانواده وغیره به جایی میرسد که دیگر گفتمانهای عادی جواب نمیدهد و چون ما مدیریت بحران و رفتار را نیاموختیم واگر هم میدانیم اما مدیریت بر بحران را نداریم از این رو آستانه تحمل ما کاهش پیدا کرده است وگذر خشونت کلامی به خشونت جسمانی به حداقل زمان افزایش پیدا میکند به گونهای که از سوی اعضای خانواده یا دوستان به جای استفاده از روشهای مدنی مانند گفتوگو، اقدام به درگیری فیزیکی میکنند.طبیعتاً وجود اسلحه چه سرد و چه گرم با تغییر معادله قدرت در این خصوص تأثیرگذاراست و حوادثی خونین را رقم میزند. قتل فرزندان توسط والدین، برادر با برادر و دوست با دوست از لحاظ آماری در کشور ما نمونه بارز چنین رخدادهایی است.