مهر: بی بی سی در تحلیلی به بررسی وضعیت کنونی گروههای تروریستی طالبان و شبکه حقانی از رهگذر تغییر در رهبری این گروهها و یا احتمال تغییر در رهبری آنها پرداخته است که در ادامه می آید.
تحولات چند روز گذشته درپی اعلام خبر مرگ ملا محمد عمر و صحبت ها برسر جانشین وی و خبرهای ضدونقیض در مورد درگذشت جلالالدین حقانی، رهبر بیمار شبکه حقانی، نام برخی از شخصیتهای طالبان و همچنین گروههای مختلف وابسته به آنان را بر سر زبانها آورده که بر پیچیدگیهای این تحولات افزوده است و آن را وارد مراحل تازهای میکند.
گروههای تروریستی در منطقه افغانستان و پاکستان را میتوان در کلیت به چهار دسته اصلی تقسیم کرد که البته هریک از دستههای بزرگ، دارای زیرگروههای کوچکتری هستند. البته بین این گروهها نزدیکیهایی وجود دارد، بویژه برای دستیابی به اهداف مشترک. اما آنچه اخیرا برجسته شده، مخالفتهای این گروهها با یکدیگر است.
روابط این گروهها با یکدیگر بسیار پیچیده است و در موارد زیادی به دلیل کمبود اطلاعاتی، شناسایی کامل آنها و رابطه فیمابینشان با مشکلاتی روبرو است.
این گروهها را به طور عمده به چهار دسته اصلی میتوان تقسیم کرد: ۱- شبکه القاعده، ۲- طالبان (پاکستان)، ۳- طالبان (افغانستان)، ۴- گروه داعش.
البته در این چارچوب گروههای کوچکتر تروریستی دیگری در پاکستان و افغانستان فعال هستند که یا تحتالشعاع این گروههای بزرگتر قرار میگیرند و یا اهدافی بسیاری محلی و یا مذهبی و یا ناسیونالیستی دارند.
اما در بین این ۴ دسته کلی، حضور داعش در منطقه تازه است و اگرچه نگرانیهایی درخصوص فعالیت آنها از سوی مقامات رسمی اعلام شده است اما هنوز به عنوان تهدیدی جدی تلقی نشدهاند.
در موارد مختلفی گزارشهایی منتشر شده است که برخی از این گروهها با طالبان افغانستان و ملا محمد عمر رهبر سابق طالبان بیعت کرده بودند. البته هیچگاه گزارشی مبنی بر بیعت و یا نزدیکی داعش با طالبان منتشر نشده است و در واقع گزارشهای منطقهای بیشتر بر اختلاف این دو بوده است.
طالبان پاکستان که کمی بیش از ۱۰ سال پیش وارد صحنه منازعات در منطقه شد با کشته شدن رهبر آنها حکیمالله محسود در دو سال پیش با مشکل خلاء قدرت و انسجام تشکیلاتی روبرو شد.
تعدادی از فرماندهان این گروه با ملا فضلالله به عنوان رهبرشان مخالفت کرده و خود گروه تازهای را بنا نهادند (جماعت الاحرار). عدهای نیز از این گروه خارج شدند و عدهای هم با داعش اعلام همبستگی کردند.
القاعده نیز با کشته شدن اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱ میلادی در منطقه از نفوذش کاسته شده است و به گفته منتقدان، ایمن الظواهری جانشین بن لادن نتوانسته است انسجام و رهبری این گروه را بر سایر گروهها دستکم آنگونه که در زمان فعالیت بن لادن وجود داشت، اعمال کند.
طالبان افغانستان؛ موقعیت کنونی
تحولات مربوط به مذاکرات بین دولت افغانستان و طالبان بویژه در ماههای اخیر، نام این دسته از تروریستها را اکنون بیشتر در خبرها قرار داده است. اعلام خبر مرگ ملا محمد عمر، رهبر این گروه و جانشین وی نیز منجر به تحولاتی تازه و گزارشهایی مبنی بر ایجاد اختلافاتی در این گروه شده است.
با حمله ارتش آمریکا به افغانستان و تحولات مربوط به آن، طالبان افغانستان، بویژه پس از سال ۲۰۰۲ میلادی و تشکیل دولت تازه در افغانستان و فرار رهبران این گروه بویژه به پاکستان، دیگر هیچگاه از انسجام سابق تشکیلاتی خود برخوردار نبود.
پس از این تحولات، این گروه دستکم دارای دو شورای رهبری بوده است: شورای موسوم به کویته و شورای پیشاور و در این میان شاید بتوان گفت که نام شورای کویته بیشتر مطرح بوده است.
این شوراها که در موارد مختلف نمایندگانی از گروههای مختلف منطقهای در آنها حضور داشتهاند، سیاستهای کلی عملیاتی و در بسیاری از موارد فعالیتهای مشترک را تدوین میکردهاند.
اعلام و تایید خبر مرگ ملا محمد عمر، رهبر طالبان و بحث جانشینی وی، نام ملا محمد اختر منصور را که سالها از وی به عنوان یکی از اعضای شورای کویته، از نزدیکان ملا محمد عمر و معاون ملا عمر نام برده میشد، مطرح کرد.
سراجالدین حقانی، فرزند جلالالدین حقانی، رهبر عملیاتی گروه موسوم به شبکه حقانی و هیبتالله آخوندزاده، قاضیالقضات طالبان نیز به عنوان معاونان او معرفی شدند.
مخالفتها
اما ظاهرا علیرغم اعلام برخی از اعضای طالبان مبنی بر این انتخاب و بیعت با رهبر تازه و معاونانش، تعدادی از رهبران و فرماندهان این گروه نیز گفته شده که با این قضیه مخالفت کردهاند.
به گفته ملا منان نیازی، از فرماندهان ارشد طالبان، محمد رزاق آخوند، محمد عبدالجلیل آخوند، محمد ظریف آخوند، محمد رسول آخوند، ملا بازمحمد آخوند، مولوی مسلم حقانی از مخالفان ملا منصور هستند.
در همین رابطه به نقل از برخی گزارشها ملا عبدالمنان، برادر ملا محمد عمر و همچنین ملا یعقوب، پسر ارشد ملا محمد عمر نیز با ملا منصور بیعت نکردهاند.
در یک نوار صوتی منسوب به ملا عبدالمنان وی میگوید که ملا عمر همیشه به اتفاق و اتحاد تاکید داشت و برای انتخاب جانشین او باید به نظر آن عده از علما، مجاهدین و اشخاصی که در بنیانگذاری «امارت اسلامی» نقش اساسی داشتند، احترام گذاشته شود.
وی ادامه میدهد که خانواده ملا عمر با کسی بیعت نکرده و در صورت ادامه اختلافات آماده بیعت کردن با کسی نیست و از علما خواسته شده که به جای بیعت کردن با فردی، به فکر حل اختلافات باشند.
در این میان البته ذبیحالله مجاهد که معمولا به عنوان سخنگوی طالبان از وی نام برده میشود، وجود دودستگی در این گروه را تکذیب کرده است.
در همین رابطه نیز ملا عبدالقهار بلخی در صفحات توئیتر خود با کنایه از ملا منان نیازی و اظهاراتش یاد کرده است.
در عین حال عمر خطاب و ملا منصور دادالله، از فرماندهان پیشن طالبان که چند سال پیش گروه موسوم به محاذ فدایی را تشکیل دادند ظاهرا از دیگر مخالفان تلقی میشوند.
برخی از گزارشها به نقل از منابع افغان حاکیست که در واقع اعضای این گروه مدتی پیش ملا اختر (رهبر تازه طالبان) را متهم به کشتن ملا محمد عمر کرده بودند.
در همین رابطه اخیرا در اعلامیهای این گروه ادعا کرده ملا محمد عمر، رهبر سابق طالبان، به مرگ طبیعی نمرده بلکه توسط اعضای ارشد رهبری گروه طالبان به واسطه زهر کشته شده است.
قاری حمزه که خود را سخنگوی این گروه میخواند با انتشار اعلامیهای گفته است که ملا اختر محمد منصور رهبر کنونی طالبان، به پیامرسان ملا عمر «داروی زهرآگینی» داده و او به دلیل استفاده مکرر از این دارو از دنیا رفته است.
اگرچه برخی از ناظران منطقهای معتقدند که این اظهارات را میتوان به تلاش این گروه برای جلب توجه و البته تاثیر بر روند انتخاب رهبری تازه و همچنین ادامه احتمالی مذاکرات با دولت افغانستان تلقی کرد.
گزاشهایی نیز در دست است که طیب آغا، سرپرست دفتر سیاسی طالبان در قطر هم از مخالفان است.
نکته جالب شاید این باشد که اگرچه گزارشها مبنی بر این بود که دفتر قطر با هماهنگی شورای کویته و ملا محمد عمر باز شده اما سخنگوی محاذ فدایی میگوید که رهبر سابق طالبان با این دفتر مخالف بوده است.
در این چارچوب باید توجه داشت که با توجه به مشخص نبودن زمان مرگ ملا محمد عمر، نمیتوان با صراحت درباره ایجاد این دفتر و یا اظهار نظرهای منسوب به رهبری سابق طالبان درباره آن، به طور قاطع سخن گفت.
از سوی دیگر آنچه که این تحولات را پیچیدهتر میکند اختلافات گزارش شده میان دفتر قطر و افرادی از گروه طالبان است که اخیرا مذاکراتی با دولت افغانستان در چین و سپس در پاکستان داشتهاند.
اگرچه به دنبال اعلام رهبری ملا اختر به عنوان رهبر تازه طالبان از سوی برخی از اعضای این گروه و انتشار نواری صوتی منسوب به وی که میگوید مذاکرات صلح «تبلیغات دشمنان» است و طالبان تا استقرار یک نظام اسلامی به جهاد در افغانستان ادامه پیدا خواهد کرد، به نظر میرسد که این ملا اختر و نمایندگان وی بودهاند که با نمایندگان شورای عالی صلح افغانستان در موری پاکستان دیدار کردهاند.
به نقل از مقامات شورای صلح افغانستان گزارش شده است که در دیدار آنها با نمایندگان طالبان در موری این افراد تمامی نمایندگان طالبان را میشناختهاند و همچنین در این مذاکرات نمایندهای از شبکه حقانی نیز حضور داشته است.
پرسشها
اکنون و با توجه به این پیچیدگیها از سویی نمیتوان باصراحت تصویر روشنی از ادامه مذاکرات صلح بین طالبان و دولت افغانستان ترسیم کرد و از سوی دیگر تا تعیین تکلیف احتمالی این اختلافات نمیتوان مشخص کرد که در صورت ادامه مذاکرات چه کسانی نماینده طالبان هستند؟
همچنین این ابهامات این سوال را مطرح میکند که آیا ملا اختر منصور که ظاهرا نمایندگان وی در مذاکرات موری پاکستان شرکت داشتهاند با مذاکرات موافق است یا اظهارات وی پس از انتخابش به عنوان رهبری مبنی بر ادامه جهاد تلاشی از سوی وی برای کنترل اوضاع و مخالفانش است؟
در عین حال این سوال اساسی در اذهان نیز مطرح است که اعلام خبر مرگ ملا عمر در این شرایط از سوی چه فرد یا افرادی و با چه انگیزههایی منتشر شده است؟
چرا که نتیجه ملموس و آنی این خبر دستکم تعویق مذاکرات و گزارشهایی از اختلافات درونی در طالبان است که بالقوه نمیتواند مثبت تلقی شود آنهم در شرایطی که القاعده از قدرت سابق خود برخوردار نیست و طالبان پاکستان و بسیاری دیگر از گروههای محلی در وضعیتی بسیار تضعیف شده قرار گرفتهاند و هرگونه اختلافی میتواند بر وضعیت داعش در منطقه تاثیرگذار باشد.