به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، بازخوانی اصول امام (ره) برای جلوگیری از تحریف شخصیت امام خمینی (ره) رهنمود مقام معظم رهبری است که در سخنرانی اخیرشان در سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) مطرح کردند.
مقام معظم رهبری با تأکید بر اینکه تحریف شخصیت امام (ره) خطر بزرگی است فرمودند: بازخوانی اصول امام (ره) مانع تحریف شخصیت امام خمینی (ره) میشود.
رهبر معظم انقلاب فرمودند: "خطر بزرگ تحریف شخصیت امام خطر بزرگی محسوب میشود، آن راهی که میتواند مانع از این تحریف شود، بازخوانی اصول امام است. امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی، مورد توجه قرار داد، بعضی اینجور میخواهند امام را بشناسند و بشناسانند و این غلط است."
یکی از محورهایی که در سالهای پس از انقلاب خصوصاً پس از فتنه 88 دستاویزی برای تحریف شخصیت امام خمینی (ره) قرار گرفته است، مسئله "وحدت" بین گروهها و اقشار مختلف است. کتاب اصولگرایی در اندیشه امام خمینی (ره) که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است به بررسی موضوع "وحدت" از اصول امام خمینی (ره) میپردازد.
از این رو میتوان مسئله "وحدت" را یکی از اصول امام خمینی (ره) عنوان کرد زیرا از دیدگاه امام خمینی (ره) تحقق جمهوری اسلامی (بهعنوان حکومتی مطلوب و شایسته)، حاصل وحدت بود. درواقع، وحدت عامل ضروری تشکیل حکومت و تشکیل حکومت عامل ضروری حفظ وحدت بود. این دو ملازم یکدیگرند. حکومت عدل الهی با اعتصام به حبلالله و برای ایجاد و استمرار این اعتصام بهوجود میآید. به تعبیر حضرت امام، وحدت برای حفظ نظام لازم و حکومت برای تأمین وحدت ضروری است.
1ـ ماهیت وحدت از دیدگاه امام خمینی
برای بررسی ماهیت وحدت باید به ویژگیها و خصوصیات آن از منظر امام خمینی توجه داشت. در اینجا صرفاً به برخی از خصوصیات کلی وحدت از دیدگاه ایشان اشاره میشود:
1) هر اتحاد و تجمعی مطلوب نیست بلکه آن تجمع و جماعتی مطلوب است که حول محور اعتصام به حبلالله شکل گیرد. امام بارها با اشاره به آیهی «واعتصموا بحبلالله جمیعاً و لا تفرقوا»، تأکید بر وحدت همراه با اعتصام به حبل الهی دارد. خدای تبارک و تعالی امر فرموده است: "واعتصموا بحبلالله اجتماع، لکن اجتماع با تشبث به حبلالله. هر اجتماعی مطلوب نیست، واعتصموا بحبلالله مطلوب است، همان است که اقرأ باسم ربک. اسم رب همان ریسمانی است که همه به آن باید اعتصام کنند. مردم را دعوت کنید به وحدت. دعوت کنید به اینکه گروهگروه نشوند."
حضرت امام در این بیان دو موضوع را از هم متمایز میسازند که عبارتاند از:
الف) وجود وحدت: وحدت از اجتماع و باهمبودن نشأت میگیرد. بدین معنا که عدهای با هدفی مشترک و در امری مشترک باهم اجتماع میکنند و جماعتی را بهوجود میآورند. این امری عادی و طبیعی است و مورد تأیید هر گروه و مکتبی حتی رژیمها و مکاتب غیرالهی. بنابراین بدیهی است که آدمیان به صورت گروهی برای انجام امری مشترک اقدام کنند و متحد شوند.
ب) ماهیت و محتوای وحدت: از دیدگاه امام آنچه حقیقت و ماهیت وحدت را روشن میکند، این است که وحدت در چه جهتی و با چه انگیزه و قصدی صورت گیرد و محور وحدت و اساس آن چه باشد؟ محور وحدت در اندیشهی امام خمینی «اعتصام» به «ریسمان الهی» است.
«اعتصام» به معنای چنگزدن به هدف واحد و ایدئال هستی است. ازاینروی وحدت به لحاظ هستیشناسانه با توحید ارتباط تام و تمام دارد. زیرا فقط راه حق است که فطرتاً میتواند انسانها را حول خدا متحد سازد و انسانها واقعاً تمایل فطری به حق و حقیقت دارند و این گرایش در همه آدمیان وجود دارد.
پس وحدت حقیقی بدون اعتصام به خدا و حبل او و حقیقت، معنا نخواهد داشت. بنابراین، جمعشدن حول یک محور مشترک بهتنهایی، وحدتی گذرا، مقطعی و غیرحقیقی است و نامطلوب. «هر اجتماعی مطلوب نیست، واعتصموا بحبلالله مطلوب است... مردم را دعوت کنید به وحدت. دعوت کنید به اینکه گروهگروه نشوند». ریسمان الهی ربوبیت است، اسم رب همان ریسمان خدایی است. یعنی پذیرش تدبیر و ادارهی امور عالم و حاکمیت مطلق هستی برای او و لاغیر.
در عبارت دوم، امام حبل خدا و ریسمان او را «راه حق» میداند، راه صدق و راستی، راه خدا و پیامبران الهی که باز همان پذیرش ربوبیت و حاکمیت مطلقهی خدا بر عالم وجود است. زیرا وحدت نیاز به محور، مبنا یا منشأ و اساس واحدی دارد و یا هدف و مقصد واحدی را میطلبد و لذا توحید میتواند بهعنوان محوری اساسی برای وحدت در نظر گرفته شود، چون در جامعهی توحیدی، انسانها در مسیر واحد (انا لله و انا الیه راجعون) قرار دارند، برخلاف جامعهی شرک و کفر که راهها و مسیرها گوناگون است.
بنابراین آنچه حقیقت و ماهیت "وحدت" و "اتحاد" را شکل میدهد، "عبودیت" و "بندگی" در برابر ربوبیت و الوهیت حق است. «اعتصام به حبل خدا» به این معناست. سه نکتهی اساسی از آیه شریفه استنباط میشود.
1) جمیعاً که همان اراده جمعی و گروهی و باهم بودن است.
2) واعتصموا بحبلالله، که اعتصام به حبل الهی در حالت جمعی است و بیانکنندهی محور و بنیان و رکن اساسی و ذات و ماهیت و مجتمع (جمیعاً) است.
3) «ولا تفرقوا» که به معنی نهی از تفرقه و جدایی است. درواقع، با وجود اعتصام به حبل الهی، تفرقه و جدایی منتفی میشود. چه پیمودن راه حق باید به صورت جمعی و همگانی و بهدور از تفرقه و اختلاف صورت گیرد. به همین دلیل رسول خدا بر جماعت و مجتمعبودن بر امر حق تأکید فراوان داشتند.
2ـ مصلحت عمومی امت اسلامی
یکی دیگر از بنیانهای اساسی وحدت اسلامی «مصلحت عمومی امت اسلامی است» که گاه صلاح امت یا مصالح جماعت و ...نیز تعبیر شده است. هرگاه مصالح عمومی جامعهی اسلامی ایجاب کند، باید از اختلافات جزئی بهراحتی چشم پوشید و خواستههای فردی و گروهی را فدای مصالح جمع کرد. این موضوع بهکرات مورد عنایت و توجه پیشوایان دین بوده است. برایناساس امام خمینی در کتاب رسالهای در تقیه، تقیه را دو نوع میداند:
1) تقیه اضطراری که از روی ترس و بیم است و برای حفظ جان، آبرو و یا دارایی و.. خود یا برادر ایمانی و یا ترس از ضرررسیدن به حوزهی اسلام و اختلاف کلمه میان مسلمانان است.
2) تقیه مداراتی که آنچه مطلوب است وحدت کلمه مسلمین است و با محبت و دوستی و مدارا با اهل سنت بدون اینکه ترس و بیمی در کار باشد، صورت گیرد. راز و رمز تقیه مداراتی، مصلحت عمومی امت اسلامی، وحدت کلمه آنها در برابر دشمنان و جلوگیری از تفرقه و پراکندگی حمایت آنان است تا اینکه میان سایر ملل ذلیل و خوار نشوند و تحت سلطه کفار و سیطرهی آنان قرار نگیرند.
همچنین حضرت امام (ره) برای رعایت مصالح امت اسلامی شرکت در نماز اهل سنت را جایز و بلکه لازم میداند. برای نمونه امام خمینی (ره) در جواب استفتایی چون: «برای شرکت در نماز جماعت اهل سنت باید به وظایف نماز فرادی عمل کرد یا احکام جماعت؟» اینگونه پاسخ میدهند: «وظیفه جماعت است و احکام جماعت را دارد.»
در جایی دیگر امام خمینی در ضرورت حفظ مصالح عمومی، یعنی مصالح مردم یک جامعه میفرماید: «امروز، روزی است که باید تمام قدرتها هماهنگ باشند و همه حفظ نظم بکنند که اگر نظام به هم بخورد، وضعیت به هم میخورد و همه خودشان را فدایی اسلام بدانند... شما مهیا باشید، نروید سراغ اختلافها که خودشان دارند با هم، شما بین راه هستید. اختلافها را کنار بگذارید.»
براساس آنچه گذشت، یکی دیگر از عواملی که ماهیت وحدت را شکل میدهد، مصالح عمومی جامعهی اسلامی و امت اسلامی یعنی مصلحت کلی مردم در درون جامعه اسلامی است. وحدت در این بعد، رنگ سیاسی به خود میگیرد. به همین جهت از وحدت بهطور عمده تحت عنوان وحدت سیاسی امت اسلامی یا جامعهی اسلامی یاد میشود، زیرا وحدت به دلیل مصالح عمومی تحقق مییابد.
3ـ مصالح اسلام و شرع مقدس
یکی دیگر از خصوصیات و ویژگیهای وحدت در اسلام، رعایت مصالح اسلام و شرع مقدس است. بدین معنا که اسلام، قوانین و احکام اسلامی، وطن اسلامی و هر آنچه به اسلام تعلق دارد، باید حفظ شود و وحدت و اتحاد مسلمانان برای حفظ آنها از ضروریات اولیه است. وحدتی که به حفظ سرزمین اسلامی یا قوانین اسلام و وحی نینجامد، وحدت مطلوب و حقیقی مورد نظر امام خمینی نیست.
اساس، حفظ اسلام است و وحدت، ابزاری برای تحقق آن. حضرت امام در این زمینه میگوید: «ما برای دفاع از اسلام و ممالک اسلامی و استقلال ممالک اسلامی در هر حال مهیا هستیم. برنامهی ما برنامهی اسلام است، وحدتِ کلمهی مسلمین است، اتحاد ممالک اسلامی است، برادری با جمیع فِرَق مسلمین است...».
این است که میبینیم از دیدگاه امام، تمام مسلمانان از هر نژاد و قومیتی که باشند و با هر زبانی که سخن بگویند، عزیز و گرامی هستند. مهم این است که آنها کلمه اسلام را پذیرفته و کلمه توحید را شعار خویش قرار دادهاند، لذا باید برای حفظ کیان اسلام و ملل اسلامی متحد شد: «ما ملت اسلام را، ترکش باشد، عربش باشد، عجمش باشدـ از هر ملت ـ آفریقا باشد، آمریکا باشد، هرجا میخواهد باشد، ما ملت اسلام را عزیز میداریم.»
سیادت اسلام و عزت مسلمین نیز از مواردی است که وحدت برای آن صورت میگیرد. این در حالی است که تفرقه و جدایی مسلمانان عامل شکست، ضعف، ذلت و زبونی آنها و سلطهی دشمنان بر آنها میشود. این است که از نظر امام خمینی تمام بدبختیهای مسلمانان از اختلاف و تفرقهای است که بین آنها وجود دارد و راه رسیدن آنها به سیادت و آقایی و حفظ حقیقت و محتوای اسلام ناب بستگی به وحدت و اتحاد مسلمین دارد: «بدبختیهای مسلمین برای این تفرقهای است که بینشان هست. ملتهای مُسلِم باهم اجتماع کنند و حکومتها را الزام کنند به اینکه دست از تفرقه بردارند و دست از حمایت از منافع اجانب هم بردارند.»
اخوت و برادری اسلامی که شکل حقیقی و ناب وحدت است، شرط تحقق اسلام و بقا و دوام آن است. با چنین وحدتی تمام مشکلات مسلمانان حل میشود، چون هیچ قدرتی توان برخورد با آنان و سرزمینهای آنان را ندارد. درواقع درمان اصلی دردهای جوامع اسلامی وحدت است. «من امیدوارم که بین دولتهای اسلامی یک اخوتی، اخوت اسلامی، همانطوری که قرآن امر فرموده است، پیدا بشود؛ که اگر این اخوت اسلامی در بین ممالک اسلامی پیدا بشود، یک قدرت عظیمی است که هیچیک از قدرتهای دنیا نمیتوانند به پای آن باشند.»
بنابراین، مصالح اسلام عامل وحدت است و محور و بنیان آن وحدت برای حفظ اسلام و حفظ کیان آن و تداوم و گسترش دعوت اسلامی در جهان معنا مییابد و نمازهای جمعه و جماعات، اعلام برائت از مشرکین در مراسم حج، اعلام هفته وحدت، اعلام روز قدس، همه و همه در جهت مصالح اسلام و شرع اسلامی است که به معنای گذشتن از مصالح شخصی، گروهی، قومی و ملی ـ یعنی همان مصالح عمومی کشور اسلامی ـ برای حفظ مصالح اولیه اسلام است.
4ـ توحید "کلمه" و "عقیده"
ماهیت وحدت همچنین با مفهوم توحید در عقیده یا بهعبارتدیگر «توحید کلمه» یا «توحید اعتقاد» روشن میشود. برایناساس، «کلمهای واحد»، «نظری واحد»، «اعتقاداتی واحد» و «جهانبینی واحد» وجود دارد که همه بدان ملتزم خواهند بود. چنین وحدتی عامل رشد، پیشرفت، تعالی و تکامل جامعه خواهد بود و میتواند مدینهی فاضله و حکومت مطلوب را ایجاد نماید. به بیان امام: «یکی از مقاصد بزرگ شرایع و انبیاء عظام، سلام الله علیهم، که علاوه بر آنکه خود مقصود مستقل است، وسیلهی پیشرفت مقاصد بزرگ و دخیل تام در تشکیل مدینهی فاضله میباشد، توحید کلمه و توحید عقیده است...».
اگر در صدر اسلام جامعهای فاضله تشکیل شد و پس از آن مسلمانان توانستند بخش بزرگی از سرزمینهای شناختهشده آن روز را تحت سلطه خود درآوردند، بر اثر همین وحدت کلمه و عقیده و به تعبیر حضرت امام، براساس وجود شمهای از وحدت و اتحاد مبتنی بر اخوت و برادری بین مسلمانان بوده است. چنین وحدتی حول یک جهانبینی مشترک صورت میگیرد و ایجاب میکند که مسلمانان بهعنوان صاحبان این مکتب و جهانبینی، وحدت لازم را در راستای آن ایجاد کنند: «پس بر هر مسلم غیور دینداری لازم است برای (حفظ) شخص خود از فساد، و نوع اهل دین از نفاق و نگهداری حوزهی مسلمین و نگهبانی وحدت و جمعیت و احکام عقد اخوت، خود را از این رذیله (تفرقهجویی حفظ) کند...»
بنابراین از دیدگاه دینی و اعتقادی، افتراق کلمه، جدایی عقاید، دوگانگی و چندگانگی در نگرشها و اعتقادات، امری مذموم و ناپسند است. درحالیکه وحدت کلمه و وحدت اعتقاد امری پسندیده و مطلوب تلقی میشود.
امام خمینی افتراق کلمه، جدایی و تفرقه را از گناهان کبیره میداند و مسلمین را مأمور به ایجاد دوستی، برادری، مواصلت و نیکویی به یکدیگر و مودت و اخوت در راه ایجاد اتحاد کلمه و وحدت کلمه میداند. دراین باره چنین مطرح میکند: «مسلمین مأمورند به دوستی و مواصلت و نیکویی به یکدیگر و مودت و اخوت، و معلوم است آنچه موجب ازدیاد این معانی شود، محبوب و مرغوب است و آنچه این عقد مواصلت و اخوت را بگسلد و تفرقه در بین جمعیت اندازد، مبغوض صاحب شرع و مخالف مقاصد بزرگ اوست. پرواضح است که این کبیره موبقه اگر رایج شود در بین جمعیتی، موجب کینه و حسد و بغض و عداوت شده و ریشهی فساد در جمعیت بدواند، درخت نفاق و دورویی در آنها ایجاد کند و برومند نماید و وحدت و اتحاد جامعه را گسسته کند و پایهی دیانت را سست کند و از این جهت بر فساد و قبح آن افزوده گردد».
برایناساس در چارچوب اصولگرایی لزوم تحکیم وحدت ملی و کاهش شکافهای درون حاکمیت مفروض هر دوستدار انقلاب اسلامی است.
شکی نیست تزلزل در وحدت ملی، شکافهای درون حاکمیت و مردم را گستردهتر کرده و امنیت ملی را به مخاطره میاندازد. لذا نمیتوان بدون ولایت فقیه و ولی فقیه منصوب خبرگانِ منتخب ملت به وحدت دست یافت. قانونگریزی و قانونستیزی به وحدت، دموکراسی و مردمسالاری و رأی اکثریت لطمه میزند.
5ـ وحدت کنش، حاصل وحدت عقیده
از دیدگاه اسلام عقیده و نگرش راهگشا و روشنکننده عمل و حرکت است. بدون عقیده، عمل معنا ندارد. همهچیز انسان از نیت و قصد او شروع میشود «انما الاعمال بالنیات» و بعد از نیت و قصد، عمل معنا مییابد و نیت و قصد نیز مبتنی بر شناخت و جهانبینی انسان است. بنابراین، بر اساس رهنمودهای مکتب اسلام از جهانبینی واحدی شروع میکنیم و به عمل واحدی میرسیم.
پس وحدت کلمه یا همان وحدت در عقیده و باور و سخن است که ما را به وحدت عمل رهنمون میسازد. «کوشش بشود به اینکه آن وحدت حقیقی ـ که لازمهی یک امت مسلمان است و مورد توجه پیغمبران عالم است و مورد امر خدای تبارک و تعالی است ـ آن امر را دنبال کنیم که حاصل بشود. در طبقات متعارف ملت و ملتها این وحدت آسانتر است تا طبقات بالا.»
بهطورکلی از دیدگاه امام خمینی مبنا و اساس وحدت عمل، وحدت اسلام است، لذا با هماهنگی بین عقیده و عمل است که وحدت معنا مییابد. اگر ما در عقیده و در کلمه دارای وحدت هستیم، معنا ندارد که در عمل و در حرکتهای سیاسی و اجتماعی فاقد وحدت باشیم. به تعبیر امام خمینی: «در اسلام نژاد، گروه، دستجات، زبان، اینطور چیزها مطرح نیست. اسلام برای همه است و به نفع همه. و ما با شما برادر هستیم به حکم قرآن، به حکم اسلام؛ و از هم جدا نیستیم... دشمنی در کار نیست، همه برادر؛ همه مسلمان؛ همه اهل قرآن، همه تابع رسول اکرم (ص)».
6ـ جماعت و امداد خدایی
شعار معروف «دست خدا با جماعت است»، ترجمهی احادیثی از پیشوایان اسلام است. امام خمینی نیز تأکید دارد که این امر، ارتباط مستقیم میان پیروزی و موفقیت در زندگی با اجتماع و وحدت یک قاعده عقلی، تجربی، شهودی و شرعی است: «لکن یدالله مع الجماعة؛ خدای تبارک و تعالی با جماعت است... پشتیبان آنهاست و ما حس کردیم این مطلب را، ذوق کردیم این مطلب را، که این جماعت ایران که با هم شدند خدا پشتیبان آنها بود و الآن هم هست.»
در کلامی دیگر امام خمینی (ره) نفس اجتماع و جماعت مبتنی بر توحید و حرکت الهی را «یدالله» یعنی قدرت خدا میداند. بدین معنا که جمع انسانهای متحد در راه خدا و حق و عدالت، دست و قدرت الهی هستند که میتوانند هر نیرویی را به تسلیم وادارند: «همه حرکت، حرکت الهی بود، شماها یدالله بودید در آن وقت، و این جماعت، این جماعتهایی که با هم یکصدا فعالیت میکردند، اینها یدالله بودند...». «مسئلهای که شما میخواهید دنبال کنید ـ یعنی مسئلهی هماهنگی بین تمام نهادهاـ بسیار مهم است. شما باید احساس کنید که صلاح دین و مکتب ما و صلاح مملکت ما این است که همه باهم یک کار را دنبال کنیم... اختلاف مال شیطان است، در رحمان اختلاف نیست...»
به نظر امام خمینی پرهیز از اختلافات سست و بیپایه و سلیقههایی که بنیانها را درهم میریزد، مورد انکار هر عقل سالمی است و بهراستی از منکرات بزرگ زندگی اجتماعی و مدنی است و از عوامل شکست و انحطاط جامعه؛ نه صلاح دین در آن است نه صلاح و خیر دنیا. درحالیکه وحدت و یکپارچگی بهویژه در مقاطع حساس و بحرانی از ضروریات و از عوامل سازنده و پیشبرنده است که هم صلاح دنیا را تأمین میکند و هم صلاح آخرت را. قطرهها را به سیل تبدیل میکند و عالمی را دگرگون میسازد. بنابراین عقل حکم میکند که وحدت، یک ضرورت جهانی و فطری برای حفظ و بقای انسان و جامعهی انسانی است.
7ـ تقدس وحدت
از دیدگاه امام خمینی رعایت وحدت و اتحاد تکلیف شرعی است. این تکلیف ـ بهویژه هرجا که مصالح کلیتر در خطر باشد ـ بهطور عمده جنبه وجود پیدا میکند و بر همگان فرض میشود. امام خمینی (ره) در شرایط خاص و بحرانی حتی فقدان وحدت را نوعی «انتحار» و «خودکشی جمعی» میداند. «امروز ما مکلف هستیم که در هر لباس و هر شغلی هستیم، از اختلاف کلمه احتراز و به وحدت اسلامی که پیوسته مورد سفارش کتاب و سنت است گرایش نموده، و کلمه حق را علیا و کلمه باطل را سفلا قرار دهیم. در این موقع حساس که کشور ما و اسلام عزیز در معرض خطر عظیم است، تکلیف همه گروهها و افراد، خطیر و عظیم است. سستی و سردی در حال حاضر و اختلاف و افتراق کلمه، در حکم انتحار و بههدردادن خون فرزندان اسلام است.»
در جایی دیگر رعایت اتحاد و وحدت را با اشاره به آیه «واعتصموا...» دستور و فرمان الهی میداند که اجتناب و تخلف از آن جرم و گناه محسوب میشود، چه با وحدت و اعتصام جمعی به حبلِ الهی است که پیشرفت و تکامل و پیروزی تحقق مییابد و با تفرقه و جدایی است که نابودی و شکست ملت قطعی خواهد بود: «اسلام دستور داده است و فرموده است «واعتصموا بحبلالله جمیعاً و لا تفرقوا؛ همه باهم ـ تمام اقشار باهم ـ اعتصام به حبلالله، توجه به خدای بزرگ؛... همه باید پیش برویم. تخلف از این دستور الهی جرم است، گناه است.»
گاه نیز جدایی و افتراق را خیانت به اسلام میداند، زیرا باعث ایجاد خلل در قدرت اسلام میشود و باعث شکست اسلام و مسلمین خواهد شد. اسلام ما را به وحدت مأمور کرده است، به وحدتِ کلمه دستور داده است. پس نه تنها باید از تفرقه پرهیز کرد، بلکه باید با تفرقهافکنان نیز ستیز کرد. جایی برای تفرقهافکنان باقی نگذاشت.
تفرقهافکنان خائن هستند و خائنین را باید دور کرد. نباید اجازه داد در صفوف مسلمانان وارد شوند. از دیدگاه امام خمینی شرع به شما تذکر میدهد که تفرقه رمز شکست و اتحاد رمز پیروزی است. اجتماع برای خدا نجاتبخش است، وحدت امری الهی و تفرقه عذاب و امری شیطانی است. باید همه تحت پرچم توحید و ایصال به خدا قرار گیرند تا به موفقیت و کامیابی برسند. این موضوع بهویژه وقتی دشمن مشترک وجود دارد، اهمیت بیشتری مییابد. در این شرایط هم عقل و هم شرع اقتضا میکند که وحدت و یکپارچگی را باید هرچه بیشتر حفظ کرد و از تفرقه و جدایی پرهیز کرد:
«عقل ما و دیانت ما و اسلام و همهچیز اقتضا میکند که حالا وقتی بنا شد که همه با ما بدند، با هم خوب بشویم، طرفدار هم باشیم... این یک تکلیف الهی ـ شرعی است بهعهده ما و بهعهدهی همه ملت... یکوقت ما ببینیم که میخواهد یک همچو چیزی واقع بشود، تکلیف شرعیمان این است که با هر ترتیبی که میشود جلویش را بگیریم... ولو به اینکه یک نفری را قربانی کنیم برای یک ملت، یک دستهای را قربانی کنیم برای یک ملت.»
8ـ برادری اسلامی (وحدت مبتنی بر برادری اسلامی)
براساس نظر قرآن رابطهای که بین مؤمنان ایجاد میشود، رابطهای است که از آن تحت عنوان «اخوت» یا «برادری» یاد میشود. امام خمینی با اشاره به آیهی اخوت ـ انما المؤمنون اخوه (حجرات:10)- تأکید دارد راه استقلال و رهایی از تعدیات بیگانگان وجود چنین اخوت و برادری است.
راه حفظ و تداوم انقلاب و حفظ کشور پیوند اخوت یا وحدت حقیقی و مبتنی بر الفت در بین افراد جامعه است و این خود یک تکلیف دینی و شرعی است: «آنهایی که همهچیز بر آنها محول است و سایر قشرهای ملت مکلفاند به اینکه اسلام را حفظ کنند، مکلفاند به اینکه جمهوری اسلامی را حفظ کنند و این تکلیف، تکلیفی است که از بزرگترین تکالیفی است که اسلام دارد و آن حاصل نمیشود الا با تفاهم، الا با اینکه همه ملت با هم برادر باشند. مؤمنون اخوه هستند. اگر این اخوت ایمانی در سرتاسر کشور ما محفوظ بماند و هرکسی برای خودش توجه به خود نداشته باشد، توجه به مقصد داشته باشد و خودش را برای مقصدش بخواهد، هیچکس نمیتواند به این کشور تعدی کند.» برایناساس اخوت و برادری در اصل به معنای گذشتن از مقاصد و منافع شخصی برای مصلحت عمومی میباشد و تا انسان از سر منافع خصوصی برنخیزد و خود را در جامعه و مصلحت کلی مردم (عامه) ذوب نکند، اخوت و وحدت معنا نمییابد.
9ـ وحدت، شرط رحمت
وحدت و یکپارچگی از عوامل تحقق رحمت الهی بر بشر، تداوم آن و کلید بهشت و سعادت اخروی میباشد. با وحدت، در رحمت الهی بر بشر گشوده میشود و با تفرقه و اختلاف در رحمت بر روی بشر بسته میگردد؛ امام خمینی در این زمینه میفرماید: «از این جهت که دست خدا در کار است، باید شما و ما و همه، کاری بکنیم که این دست رحمت بسته نشود؛ از روی سر ما برداشته نشود. و آن کار این است که همان طوری که تا حالا همه با هم بودیم و یدالله معالجماعة، و همه برای خدا بود و خدای تبارک و تعالی عنایت فرمود، حالا هم توجه به یک گرفتاریهای شخصی عجالتاً نکنیم...»
همانگونه که وحدت، رحمت، آرامش و امنیت و مهمتر از همه صلاح و سعادت جامعه را بهدنبال دارد، اختلاف و تفرقه نیز هرگونه فسادی را بهدنبال دارد. به تعبیر امام خمینی: «همه با هم باشید و تفرق در کار نباشد. با تفرق همهی فسادها هست. و با تمسک به خداوند همه صلاح و سعادتها هست».
بنابراین درمییابیم که چون در تفرقه و اختلاف منافع شخصی جای مصالح عمومی و مصالح شریعت را میگیرد و منافع شخص برای هر فردی و هر گروهی از افراد و گروههای دیگر متفاوت است، طبعاً درگیریها، فساد و جنایات برای بهدستآوردن منافع رخ میدهد؛ درحالیکه در وحدت مصلحت واحدی با عنوان مصلحت عمومی یا مصلحت شرع یا هر دو را در نظر میگیرند و جایی برای فساد، جنایت، شکست و آسیبپذیری باقی نمیماند.
مهمتر از همه اینکه بهشت و سعادت برین را نیز نتیجهی وحدت، یکپارچگی و همبستگی بین مؤمنان و اخوت و برادری آنها همراهِ اعتصام به حبل الله میداند و با استناد به آیهی اخوت خطاب به مؤمنان میفرماید: «... این آیه را همه ملاحظه کنید. همه اعتصام به حبلالله بکنید، همه برادر باشید تا در بهشت هم ـ اخوان بر آن سروری که هستید در مقابل هم ـ برادر باشید. اگر اینجا برادری نباشد در آنجا هم بهشتی معلوم نیست باشد برای شما.»
10ـ حکومت ابزار تحقق وحدت
یکی از مهمترین مسائلی که مورد عنایت امام خمینی بود و از هر لحاظ، نظری و عملی در راه تحقق آن نهایت سعی خود را کرد و سرانجام نیز با پیروزی انقلاب اسلامی به تحقق آن مبادرت ورزید، مسئلهی تشکیل حکومت بود. البته از دیدگاه امام خمینی حکومت یک سازمان اجرایی و ابزاری است و فینفسه هدف نیست. بدین معنا که مطلوبیت آن وابسته به مطلوبیت اهداف متعالی آن است. برخی از اهداف متعالی حکومت عبارت بود از: تحقق قسط و عدل در جامعه، اجرای قوانین، برقراری نظامات اسلامی، وحدت جامعه و امت اسلامی و ....
براساس آنچه گذشت، ماهیت وحدت از دیدگاه امام خمینی اموری چون اعتصام به حبلالله، مصلحت عمومی، مصلحت اسلام و شریعت، وحدت کلمه، وحدت در جهانبینی و نگرش (جهانبینی واحد) و کلمه وحدت، تابعیت عمل از اندیشه و جهانبینی، خداییبودن وحدت، لذا فسادناپذیری آن، تقدس وحدت و تکلیفبودن آن بهعنوان تکلیف الهی و شرعی... اخوت و برادری... و نوعی الفت، یکرنگی، سعادت، رسیدن به بهشت و سعادت ابدی را تشکیل میدهند.
امام خمینی (ره) در وصیتنامهی سیاسی ـ الهی خویش با هشدار به اینکه انقلاب نباید به دست نااهلان افتد، رمز تداوم انقلاب را چنین معرفی میکند: «بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی، همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملت میداند، و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزهی الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد است».
مطابق این فرمایشِ امام راحل، حفظ وحدت ملی جهت اهداف و مقاصد عالی حکومت اسلامی، رمز بقا و پایداری انقلاب اسلامی است. وحدت کلمه رمز تعالی و پیشرفت امت اسلامی است، لذا دشمنان سعی میکنند به روشهای مختلف میان مسلمانان تفرقه ایجاد کنند. این تفرقه و فتنه گاهی براساس مذهب مطرح میشود تا دشمنان تنافر و جدالی را بین شیعیان و اهل سنت به وجود آورند، گاه از تفاوتهای قومی و نژادی استفاده میکنند تا اهالی یک منطقه را علیه اهالی منطقه دیگر تهییج کنند.
بهاینوسیله استکبار میکوشد امت اسلامی را چندپاره کند. درصورت تحقق چنین امری است که استکبار میتواند بر ملتها مسلط شود. جمهوری اسلامی به تبعیت از قرآن کریم تلاش کرده تا بگوید این اختلافها و امتیازها مانع وحدت نیست و همهی این مسائل اختلافهای طبیعی است و نمیتواند باعث نزاع و نبود وحدت کلمه باشد.