فارس: روزنامه «جوان» در یادداشتی به قلم «یدالله جوانی» نوشت:
ملت ایران استقلال، آزادی، عزت و پیشرفت خود در حوزههای گوناگون را مدیون حضرت امام خمینی (ره) دانسته و بر این باور است که تنها راه قرار گرفتن بر قلههای شرف و افتخار، ادامه حرکت در مسیر ترسیم شده از سوی آن عزیز سفرکرده است. در این مسیر، نگرانی و دغدغه اصلی آن است که کسانی خواسته یا ناخواسته، شخصیت امام را تحریف کرده و یک امام بدلی را به جامعه و نسل جوان معرفی کنند. این خطر و دغدغه را رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در روز 14 خرداد به مناسبت سالروز رحلت حضرت امام در حرم مطهر ایشان، اینچنین مورد توجه قرار داد و راه جلوگیری از این خطر را، بازخوانی اصول امام دانستند: «مسئله تحریف شخصیت امام خطر بزرگی محسوب میشود، آن راهی که میتواند مانع از این تحریف شود، بازخوانی اصول امام است. امام را نباید به عنوان صرفاً یک شخصیت محترم تاریخی، مورد توجه قرار داد، بعضی این جور میخواهند امام را بشناسند و این غلط است.»
حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی) در سخنرانی خود، پیامدهای کنارگذاشتن راه امام (ره) را بسیار سنگین و نگرانکننده برای ملت توصیف کردند و در این خصوص فرمودند: «اگر راه امام را گم و یا فراموش کنیم، یا خدایی نکرده عملاً به کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.» معظمله بر این اساس همگان را به هوشیار بودن نسبت به خطر تحریف امام فراخوان نمودند و فرمودند: «خطر تحریف امام، باید در گوش مسئولان نظام، در گوش مسئولان کشور، شاگردان قدیمی امام و کسانی که علاقه به این راه دارند و عموم جوانان،به عنوان یک هشدار تلقی شود.»
با توجه به این هشدار، همگان نسبت به جریان تحریف امام باید هوشیار باشند و برای حفظ خط امام تلاش کنند. تبیین اصول اندیشه امام خمینی (ره) به صورت مستمر و منطقی از سوی اصحاب رسانه، یکی از مهمترین اقدامات در این خصوص است. بر همین اساس، در این نوشتار با استناد به بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سالروز رحلت حضرت امام (ره)، اصول خط امام مورد بازخوانی قرار میگیرد. معظمله در سخنان خود، هفت اصل از مهمترین اصول فکری و اندیشه رهبر کبیر انقلاب اسلامی را مورد اشاره قرار دادند و تبیین نمودند. این اصول عبارت است از:
1- اثبات اسلام ناب محمدی (ص) و نفی اسلام امریکایی
نظریه اسلام ناب- اسلام امریکایی، از بنیانیترین وجوه اندیشه سایسی و خطوط فکری حضرت امام خمینی (ره) است. رهبر کبیر انقلاب اسلامی، بر اساس این نظریه اسلام را به دو نوع اسلام ناب محمدی (ص) و اسلام امریکایی تقسیم نمودهاند و برای هر یک از این دو نوع اسلام، شاخصها و ویژگیهایی را برشمردهاند. مقام معظم رهبری این اصل از مکتب فکری و سیاسی حضرت امام (ره) را اینگونه مورد اشاره قرار میدهند: «اسلام ناب از نظر امام بزرگوار، آن اسلام متکی به کتاب و سنت است که با فکر روشن، با آشنایی با زمان و مکان، با شیوه و متد علمی، جا افتاده و تکمیلشده در حوزههای علمیه استنباط میشود و به دست میآید. »
معظم له در مورد اسلام امریکایی نیز میفرمایند: «اسلام امریکایی دو شاخه بیشتر ندارد: یکی اسلام سکولار و دیگری اسلام متحجر.»
بررسیهای میدانی در جهان اسلام، نشان میدهد که امریکا و متحدانش با تمام توان و ابزارهای در اختیار، با اسلام ناب و پیروانش در ستیز هستند و از اسلام امریکایی و هواداران چنین اسلامی حمایت میکنند. در داخل کشور ایران نیز، غرب از سکولارها و متحجرین حمایت و به طرق مختلف با اسلام ناب محمدی و پیروان این اسلام مقابله میکند. جریان تحریف در تلاش است تا با گذر زمان، یک چهره لیبرال از حضرت امام (ره) برای نسل جوان ترسیم کند. مقام معظم رهبری این رویکرد جریان تحریف را اینگونه مورد توجه قرار میدهند: «بعد از رحلت جریان تحریف ایشان ادامه داشت حتی تا آنجا که بعضی حرفها، امام را به صورت یک آدم لیبرال معرفی میکنند.»
2- اعتماد به وعده الهی و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر
حضرت امام خمینی (ره)، یک انسان کاملاً معنوی و با معنویت بود و فلسفه نهضت خود را قیام لله معرفی کردند و بر این اعتقاد بودند که در این مسیر، خداوند به مجاهدان فیسبیل وعده نصرت داده است. در واقع حرکت و قیام حضرت روحالله، حرکت در مسیر عبودیت و بندگی خداوند از یک سو و اجتناب و مقابله با طاغوت از دیگر سو بود. در این حرکت خالصانه برای خدا، حضرت امام (ره) با تمام وجود به این اصل اعتقاد داشتند که: «من کان لله کان الله له»، و بر این اصل هم تأکید داشتند که طاغوت و مستکبران و قدرتهای زورگو، همانند شیطان هستند که نباید به آنها اعتماد کرد. با چنین نگاهی حضرت امام (ره)، امریکا را شیطان بزرگ نامید و برای یک لحظه هم به این قدرت مستکبر و زورگو اعتماد نکردند. مقام معظم رهبری در بیانات 14 خرداد خود، این اصل از اصول فکری امام را اینچنین مورد توجه قرار میدهند: «اعتماد به قدرت پروردگار موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد، چون اتکا به خدا داشت.» از منظر معظم له، اعتماد به خدا و بیاعتمادی به مستکبران از خطوط اصلی اندیشه امام است.
3- اعتقاد به اراده مردم و نیروی مردم
حضرت امام بر این اعتقاد بودند که هیچ نیرویی با یک ملت به پا خاسته و متحد قادر به مقابله نیست و اگر این ملت حرکتش در راه خدا باشد، از همه موانع عبور خواهد کرد. بر همین اساس تکیهگاه اصلی حضرت امام بعد از اتکا به خدا، مردم بودند و ایشان در همه صحنهها بر حضور گسترده مردم تأکید داشتند. این رویکرد امام به مردم را مقام معظم رهبری به عنوان یکی از اصول اندیشه امام، اینگونه بیان میدارند: «در آن روزها سعی میشد به خاطر یک برداشت نادرست، همه کارهای اقتصادی کشور به دولت موکول شود، امام بارها و بارها هشدار میداد، در مسائل اقتصادی، نظامی، سازندگی کشور، تبلیغات و بالاتر از همه در انتخابات کشور به مردم اعتماد داشت.»
4- حمایت از محرومان و مستضعفان و مخالفت با خوی کاخنشینی
حضرت امام با تمام وجود به محرومان و کوخنشینان و پابرهنگان عشق میورزیدند و با اشرافیگریها و کسانی که روحیه کاخنشینی داشتند مخالف بودند. از منظر ولایت این نگاه امام به عنوان یکی از خطوط اصلی اندیشه امام باید تلقی گردد. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: «امام مکرر میگفت این کوخنشینان و فقرا و محروماناند که این صحنهها را پرکردهاند.»
5- مخالفت صریح با جبهه قلدران بینالمللی و مستکبران
در خصوص این اصل از خط و اندیشه امام، مقام معظم رهبری میفرمایند: «امام با مستکبرین سر آشتی نداشت. واژه شیطان بزرگ برای امریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود... اما تا روز آخر نسبت به امریکا همین احساس را داشت، عنوان شیطان بزرگ را هم به کار میبرد.»
6- اعتقاد به استقلال ملی و رد سلطهپذیری
حضرت امام بر اساس آموزههای دینی، روی استقلال ملت مسلمان ایران از اجانب تأکید داشتند و با اعتقاد به استقلال ملی، با هر نوع تفکری که موجب سلطهپذیری گردد، به شدت مخالفت میکردند.
7- تکیه بر وحدت ملی
اصل وحدت میان آحاد مردم از یک سو و میان ملت و مسئولان از سوی دیگر، یکی از اصول خدشهناپذیر حضرت امام است. آن عزیز سفر کرده روی این اصل تأکید فراوان داشتند و همواره همگان را به تحکیم وحدت دعوت مینمودند. رهبر فرزانه انقلاب در خصوص نگاه امام به وحدت میفرمایند: «امام بزرگوار ما بر روی وحدت ملی و اتحاد آحاد ملت یک تکیه کمنظیر داشت که این یکی از خطوط است.»