فارس: محمد صرفی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: جیمی کارتر رئیس جمهور وقت آمریکا سال 1357 و در واکنش به پیروزی انقلاب اسلامی گفته بود: ما از منافع حیاتی خود در منطقه خلیج فارس و متحدانمان در برابر هر تهدیدی دفاع خواهیم کرد و اگر لازم باشد از نیروی نظامی نیز استفاده میکنیم. مواضع رئیس جمهور فعلی آمریکا در نشست کمپ دیوید هم تکرار همان لفاظیهای کارتر در 37 سال پیش است.
اوباما پنجشنبه هفته گذشته میزبان سران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بود. این شورا متشکل از شش کشور عربستان، کویت، قطر، امارات، بحرین و عمان است که در سال 1981 و برای مقابله با انقلاب اسلامی پایهگذاری شد. نشست کمپ دیوید با انتشار بیانیهای نسبتاً مفصل به کار خود پایان داد. بیانیهای که به عقیده بسیاری چیزی جز کاغذبازی نبود و آمریکا در آن خود را به هیچ چیز متعهد نکرد؛ جز فروش بیشتر و سریعتر سلاح به شیخنشینهای ثروتمند خلیج فارس!
در چهار سال گذشته ریاض به تنهایی 90 میلیارد دلار تسلیحات خریداری کرده و این کشور در سال 2014 عنوان بزرگترین واردکننده سلاح در جهان را به خود اختصاص داد. کاخ سفید در کمپ دیوید به اعراب قول داد چتری موشکی برایشان فراهم کند و این یعنی دهها میلیارد دلار سود برای کمپانیهای نظامی آمریکا. اما این همه تسلیحات پیشرفته و انبوه چه دردی از شیخنشینهای خلیج فارس -که در بسیاری از موارد توانایی استفاده از این تسلیحات را هم ندارند- دوا میکند؟
پایگاههای نظامی اغلب این کشورها میزبان ارتشهای کشورهای غربی هستند و رژیم صهیونیستی هم طی دهههای اخیر حتی یک تهدید شفاهی را هم متوجه آنان نکرده است، چه رسد تهدید واقعی و عملی. جمهوری اسلامی ایران نیز هرگز همسایگان جنوبی خود را مورد تهدید قرار نداده و استراتژی تهران دفاعی بوده و بر همین اساس نیازی به حمله به این کشورهای کوچک ندارد. آنچه پادشاهیهای خلیج فارس را بطور واقعی تهدید میکند، نحوه اداره کشورهای خود و برخورد با ملتهایشان است. سیاستی که رای و نظر مردم در آن جایی نداشته و دیدن صندوق رای در برخی از این کشورها به اندازه دیدن آدمهای فضایی میتواند مردم را شگفتزده کند! البته در آن کشورهایی هم که گاهی انتخاباتی برگزار میشود، چیزی جز یک نمایش مضحک در حد رقص شمشیر نیست. اما این مسائل برای آمریکاییها که خود را منادی آزادی و حقوق بشر میدانند، هیچ اهمیتی ندارد.
یکی از نکات مورد اشاره در بیانیه کمپ دیوید تاکید بر همکاری با کشورهای عربی برای مبارزه با گروههای تروریستی است. افسانه آمریکایی مبارزه با تروریسم از سال 2001 آغاز شد. نتایج این جنگ هم قابل توجه است. در سال 2004 تعداد گروههای تروریستی 21 گروه بود و در 18 کشور فعال بودند. این تعداد 10 سال بعد به 41 گروه رسیده و حوزه اقدامات آنان نیز 24 کشور شده است. حتی اگر این خبر قطعی را که داعش محصول استراتژی آمریکا و دلارهای نفتی سعودیهاست کنار بگذاریم، نگاهی به عملکرد ائتلاف ضدداعش و مقایسه آن با دیگر جنگهای آمریکا قابل توجه است و نشان میدهد آنها هرگز به دنبال نابودی داعش نیستند. آمریکاییها از اوت 2014 تا مارس 2015 جمعاً 5547 حمله هوایی داشتهاند که بطور متوسط روزانه 23 حمله است. کافی است این آمار را با حملات هوایی آمریکا علیه عراق در سال 2003 مقایسه کنید؛ 1700 پرواز و پرتاب موشک فقط در یک روز!
میزبان و مهمانان کمپ دیوید از حمله عربستان به یمن نیز حمایت کرده و در عین حال از سعودیها بخاطر کمک چند ده میلیارد دلاری برای کمک به این کشور و مردم آن قدردانی کردهاند! سعودیها در حمله به یمن بیش از 3000 تن را کشته و چندین برابر آن را نیز مجروح کردهاند. قربانیانی که به اعتراف سازمانهای بینالمللی اغلب آنها شهروندان غیرنظامی هستند. تشکر از آل سعود برای اقداماتش در یمن به میزان قابل توجهی از وقاحت نیاز دارد که ظاهراً تنها در واشنگتن یافت میشود. سعودیها به دستور آمریکا و به بهانه درخواست رئیس جمهور غیرقانونی و فراری یمن از شورای همکاری خلیج فارس، تجاوز به این کشور را آغاز کردند. عربستان به عنوان پدرخوانده این شورا در حالی به یمن تجاوز کرد که سالها یمنیها به دنبال پیوستن به این شورا بودند و ریاض هرگز چنین اجازهای به همسایه جنوبی خود نداد. چرا که شورای همکاری خلیج فارس، باشگاه تشریفاتی پادشاهان ثروتمند است و تنها کشور جمهوری و از قضا فقیر این منطقه، نمیتواند و نباید جایی در آن داشته باشد.
تامین امنیت، هدف اصلی نشست منفور کمپ دیوید عنوان شده بود. اما کدام امنیت و از دیدگاه چه کسی؟ عربستانی که از کودتای ژنرالها در مصر حمایت میکند، مردم انقلابی بحرین را سرکوب میکند، عابر بانک داعش است، به دیکتاتورهای فراری - مانند زینالعابدین بن علی- پناه میدهد و در یمن کشتار میکند؟!
بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار روز گذشته را میتوان پاسخی به نشست شرمآور کمپ دیوید دانست. آنجایی که ایشان فرمودند؛ «آنها (آمریکاییها) به دنبال منافع خود و پر کردن جیب کمپانیهای اسلحهسازی هستند، بنابراین کشورهای منطقه باید هوشیار باشند تا اسیر این سیاستها نشوند. امنیت خلیج فارس مربوط به کشورهای این منطقه است که دارای منافع مشترک هستند و نه آمریکا. بنابراین امنیت منطقه خلیج فارس باید بهوسیله کشورهای همین منطقه تأمین شود. آمریکا بهدنبال تأمین امنیت منطقه خلیج فارس نیست و صلاحیت اظهار نظر در این خصوص را هم ندارد.»
امنیت خلیج فارس را نه ناوگانهای بیگانه میتوانند تامین کنند و نه نشستهای بیخاصیت در کمپ دیوید و پاریس. البته کشورهای عرب حوزه خلیج فارس را برای سفر به کمپ دیوید نباید چندان سرزنش کرد. به قول سردبیر بخش خاورمیانه روزنامه گاردین، مگر آنها جای دیگری هم برای رفتن دارند و جز آمریکا به چه کسی میتوانند دل ببندند؟! آمریکایی که حتی در نشست با اعراب نیز در موضعی تحقیرآمیز، آشکارا اعلام میکند که اولویت نخست واشنگتن، موجودیت و امنیت رژیم غاصب صهیونیستی است. بسیار شرمآور و خفتبار است که در آستانه روز «نکبت» -روزی که رسماً آوارگی فلسطینیان آغاز شد- اعراب در کمپ دیوید سر بر آستان استکبار ساییده و از آن طلب حمایت کنند. کار آنان به کجا رسیده است که فارین پالیسی از قول منابع صهیونیستی بنویسد؛ «اشکالی ندارد به اعراب اسلحه بدهید!» وقتی قرار نیست حتی یک گلوله به سوی سرزمینهای اشغالی شلیک شود، وقتی قرار است یمنیهای ضدصهیونیست و سوریهای در خط مقاومت هدف این تسلیحات باشند، نه تنها اشکالی ندارد بلکه ضروری هم هست و باید تسریع شود!
کمپ دیوید اگر برای اعراب آب نداشت، برای آمریکاییها نان داشت و به همین خاطر بود که اوباما قول داد سال دیگر هم میزبان دوستان خود در شورای همکاری خواهد بود. نشستی که دستاوردش برای آمریکا دهها میلیارد سود است و برای اعراب عکسی یادگاری با پرزیدنت اوباما!