انتخاب: العربی الجدید در مطلبی به قلم أسامة أبو رشید نوشت: مانند دیگر دیدارهای سران آمریکا و اسرائیل طی هفت دهه گذشته، رئیس جمهور آمریکا جو بایدن و نخست وزیر اسرائیل، نفتالی بنت، بر ائتلاف استراتژیک بین دو دولت تاکید کردند. اما آیا واقعا اسرائیل همواره در کنار آمریکا میایستد و هیچگاه به آن خیانت نمیکند؟
در ادامه مطلب آمده است: برای پاسخ دادن به این سوال، باید یادآوری کنیم که سفر بنت به واشنگتن در بحبوحه عقب نشینی نیروهای آمریکایی از افغانستان انجام شد و درست روزی که قرار بود این دیدار صورت گیرد، داعش به فرودگاه کابل حمله کرد و کاخ سفید به ناچار اعلام کرد دیدار بایدن و بنت از پنجشنبه به روز جمعه موکول میشود.
نه ورطه آمریکا در افغانستان و هزینههای راهبردی، انسانی و اقتصادی آن و نه حجم فاجعه آمریکایی و کشته شدن سربازان آن در حمله داعش به فرودگاه، هیچ کدام مانع از آن نشد که بنت از گدایی حمایت نظامی بیشتر برای اسرائیل، منصرف شود. وی به واشنگتن رفت تا به نحوی قدرت اسرائیل برای ادامه تجاوزهایش به منطقه را تقویت کند.
بایدن در اعلام تصمیم قاطع خود در مورد عقب نشینی از افغانستان درنگی نکرد و دلیل این اقدام را ضرورت استفاده از حداکثر توان آمریکا برای مهار چین و روسیه دانست. اما اسرائیل در مورد به فرسایش رفتن امکانات خود نگرانی ندارد، چرا که ایالات متحده کمبودهای آن را جبران میکند. یعنی آمریکا که خود تلاش میکند هر دلارش را در معرکه جغرافیایی راهبردی اش با چین صرف کند، همزمان برای منافع یک دولت بیگانه که خود به منافع حیاتی آمریکا اهمیتی نمیدهد، ظرفیتهای واشنگتن را به تحلیل میبرد؟!
به این ترتیب، بنت با هدیه «برتری نظامی اسرائیل در خاورمیانه» بازگشت. همانطور که موفق شد حمایت دولت بایدن در مورد به روز رسانی گنبد آهنین تل آویو را به دست آورد، تا در برابر تهدیدات ایران و نیروهای وابسته توان دفاع از خود را داشته باشد. علاوه بر این، ایالات متحده ارزش کمکهای نظامی خود به اسرائیل را از ۳.۱ میلیارد دلار در سال به ۳.۸ رساند.
در مقابل واشنگتن چه دستاوردی داشت؟ اگر بخواهیم ساده بگوییم، هیچ چیز! بنت همچنان به تحریک علیه تلاشهای بایدن برای بازگشت به توافق هستهای با ایران ادامه داد، به نحوی که گویی تمام همّ و غمّ آن، به فرسایش بردن ایالات متحده در راستای تحقق خواستههای تل آویو در مورد سیطره مطلق بر خاورمیانه با استفاده از اموال و خون آمریکایی هاست. این در حالی است که نخست وزیر اسرائیل تصریح کرده در دوره حکومت وی، دولت فلسطینی تشکیل نخواهد شد و شهرک سازی هم متوقف نمیشود؛ بنابراین هدف اصلی از نشستی که بین بایدن و بنت برگزار شد، از عنوان «تقویت روابط بین آمریکا و اسرائیل» تنها به تاکید بر این امر منحصر شد که بنت، نتانیاهو نیست! و بنت هرگز علنا بایدن را به چالش نمیکشد، یعنی درست برخلاف نتانیاهو که در تعامل با اوباما اینگونه رفتار میکرد. با این حال، نمیتوان گفت بنت در پشت پرده تمام تلاش خود را برای شکست خوردن برنامههای بایدن در مورد ایران نمیکند.
اما وقاحت تل آویو در این اندازه متوقف نمیشود و در شرایطی که بدون حمایت آمریکا نمیتواند موجودیت خود را حفظ کند، وارد روابط مستحکم اقتصادی با دشمن اصلی ایالات متحده، یعنی چین شده است.
گذشته از این، براساس گزارشهای دفتر تحقیقات فدرال، اسرائیل بیش از دیگر متحدان آمریکا علیه آن جاسوسی میکند و اینگونه فعالیتهایش به سطح خطرناکی رسیده است. اهداف این جاسوسی، اسرار صنعتی و تکنولوژیک آمریکا بوده و احتمالا سفارت اسرائیل در واشنگتن، کانون این جاسوسیهاست.
به این ترتیب، درست برخلاف صحبتهای بنت، اسرائیل همواره در کنار ایالات متحده نمیایستد و همانطور که بارها به آن خیانت کرده، باز هم بدون توجه به منافع آمریکا، اینکار را تکرار میکند. تاریخ و اتفاقات دروغ نمیگوید.
آیا واقعا آمریکاییها حمله وحشیانه اسرائیل به ناو آمریکایی یو اس اس لیبرتی که در سال ۱۹۶۷ در حال حرکت در نزدیکی آبهای منطقهای مصر بود را فراموش کردند؟ حملهای که موجب کشته شدن ۳۴ و زخمی شدن ۱۷۱ نفر از خدمه این ناو شد؟ اسرائیل در آن زمان ادعا کرد که ناو آمریکایی را با کشتی جنگی مصر اشتباه گرفته، اما مدارک و اسناد آمریکایی حاکی از آن است که تل آویو میدانست با یک کشتی نظامی آمریکایی مواجه شده است.
آیا آمریکاییها جاسوسی جاناتان بولارد -که به عنوان تحلیلگر اطلاعاتی در نیروی دریایی آمریکا فعالیت میکرد- برای اسرائیل را نادیده میگیرند؟ بولارد توانست یک میلیون سند حساس را در اختیار اسرائیل قرار دهد و در نهایت در سال ۱۹۸۵ در حالی که تلاش میکرد درخواست پناهندگی به سفارت آمریکا را بدهد، دستگیر شد. وی سرانجام در گفتگو با یک روزنامه اسرائیلی تصریح نمود که جاسوسی کرده، به این دلیل که «ایالات متحده به اسرائیل خیانت کرد!»