روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: در 5 روز مهلت ثبتنام نامزدهای ریاست جمهوری، 45 نفر از مسئولین سابق و لاحق که ترکیبی هستند از رئیسجمهور، رئیس مجلس، رئیس قوه قضائیه، رئیس صداوسیما، نماینده مجلس، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضو مجلس خبرگان رهبری، رئیس بانک مرکزی، وزیر و... به جمع ثبتنامکنندگان پیوستند و همه گفتند برای نجات کشور آمدهایم، ولی هیچیک از آنها نگفت نجات کشور از چه چیزی و از دست چه کسی؟
این، بزرگترین سؤال این روزهای مردم است که این حضرات قصد دارند کشور را از دست چه کسی نجات دهند؟ و مهمتر اینکه اگر کشور در وضعیتی قرار دارد که نیاز به نجات یافتن دارد آیا خود این افراد از کسانی نیستند که آن را به این وضعیت دچار کردهاند؟
اگر کسی که 8 سال رئیسجمهور بوده در به وجود آمدن این گرفتاریها سهمی ندارد، چه کسی تحریمها را برای این کشور تدارک دیده؟ اگر کسانی که سالها در مجلس بودند سهمی در پدید آمدن وضعیت کنونی ندارند، دیگران چگونه توانستند کشور را دچار این شرایط دشوار کنند؟ کسی که بیش از 40 سال در مناصب قضائی شاهد شکلگیری ناهنجاریها بوده و مانع بروز آنها نشده، حالا چگونه میخواهد با آنها مبارزه کند؟ کسانی که بلندگوی بزرگ تبلیغاتی کشور را هرکدام حداقل 10 سال در اختیار داشتند و نتوانستند افکار عمومی و فرهنگ جامعه را متناسب با اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی شکل بدهند، حالا چگونه میخواهند آب رفته را به جوی بازگردانند؟
مردان اجرائی مدعی علم اقتصاد که در زمان تصدی آنها ارزش پول کشور به نزدیک صفر تنزل پیدا کرد، چگونه میخواهند بحران اقتصادی را برطرف کنند؟ مجمعنشینانی که هنوز نتوانستهاند تشخیص بدهند FATF به مصلحت کشور است یا نه، آیا میتوانند کشتی گرفتار تلاطم کشور را از این دریای پرتلاطم به ساحل نجات برسانند؟ پاسخ این سؤالها از نظر مردم، منفی است هرچند خود نامزدها ادعاهای بستهبندی شده در زرورق پیچیده شدهای را آماده کردهاند که لابد در فرصت 20 روزه تبلیغات انتخاباتی عرضه خواهند کرد البته مثل همیشه سرتاسر توجیه و شعارهای بیپشتوانه.
تفاوت این دوره با دورههای گذشته انتخابات ریاست جمهوری اینست که شگردهای رایج در فضای مجازی اوج بیشتری گرفته و امکانات فوقالعادهای را در اختیار نامزدهای ریاست جمهوری و هواداران آنان قرار میدهد. آنها از هماکنون جنگ تبلیغاتی علیه همدیگر را آغاز کردهاند و از لحنها پیداست که جنگ بسیار کثیفی در پیش است.
نگرانی اصلی دلسوزان کشور برای مردم است که علاوه بر رنجهای اقتصادی و ویروس خطرناک کرونا، ناچارند این جنگ کثیف تبلیغاتی را هم تحمل کنند. متنهای حاوی حملات بیرحمانه علیه همدیگر، عکسهای تمسخرآمیز، کاریکاتورها و افشاگریهائی که راست و دروغ را مخلوط کرده و به خورد مردم میدهند، ابزارهای این جنگ تبلیغاتی کثیف هستند. جائی هم وجود ندارد که با این ناهنجاری خطرناک برخورد کند.
از فضای مجازی که بگذریم، دورنمای مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری 1400 را از هماکنون میتوان بسیار سیاه و ناامیدکننده ارزیابی کرد. مردم ایران از مناظرههای داوطلبان ریاست جمهوری در چند دوره گذشته خاطرات تلخی دارند. طبعاً مناظرهکنندگان این دوره، با تجربیاتی که از گذشته دارند در این فن استاد شدهاند. این استادان، اگر با همان روش که تجربه کردهاند به صحنه مناظرههای تلویزیونی وارد شوند، چیزی غیر از بیحیثیت کردن همدیگر و ناامید ساختن مردم نسبت به نظام و آینده کشور عرضه نخواهند کرد.
آیا مسئولان نظام فکر میکنند ذهن جامعه تحمل چنین آوار سنگینی را خواهد داشت؟! آیا بازهم رسانه ملی قرار است شیپور شعارهای بیپشتوانه، تهمتهای خلاف شرع و عقل و وعدههای فریبکارانه کسانی باشد که به هر قیمتی میخواهند بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزنند آنهم کسانی که همگی در پدید آمدن وضعیت موجود سهیمند؟ داوطلبان ریاست جمهوری شاید حق داشته باشند هرطور که بخواهند با همدیگر برخورد کنند، ولی ما حق نداریم به آنها اجازه بدهیم نظام را بیاعتبار جلوه دهند و مردم را ناامید کنند.