امیرحسین سعیدیان کارشناس روابط بینالملل طی یادداشتی با عنوان تهران و ریاض؛ ریاضتی در گفتگو نیست در همدلی نوشت: فایننشنال تایمز مدعی شده بود که جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی سعودی در بغداد مذاکراتی را برای ترمیم روابط آغاز کردهاند.
رسانهها در جستوجوی صحت و کیفیت این خبر از سعید خطیبزاده سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور پرسش را مطرح کردند و پاسخ ایشان به این شرح بود «ما گزارشهای رسانهای را دیدیم. در این باره نقل قولهای بعضا متضاد منتشر شده است. ایران از گفتگو با عربستان سعودی استقبال کرده و این مسئله را به نفع مردم دو کشور و صلح و ثبات منطقهای میداند.» این که چرا گفتگو میان دو همسایه باید چنین غریب بنماید که رسانههای فرامنطقهای با شگفتی و در حکم کشف کیمیا در پی خبررسانی و اثبات صحتش باشند، حکایت از ارادهای در خارج از منطقه برای ایجاد تصور ذهنی فاصله عمیق میان مردمان خاورمیانه است.
اما چراغهای رابطه میان تهران و ریاض هیچ گاه از سوی تهران بسته نشده و همواره در اوج تلخکامی و تفاوت نیز امکانی برای بازگشت و ایستادن در آستانههای معمول و معقول یک رابطه برپا ماند. رهبر معظم انقلاب در خطبههای تاریخی نماز جمعه بیستم دی ماه ۱۳۹۸ و هفت روزگی شهادت سردار سلیمانی بر مبارزه با دشمن تاکید کردند و فرمودند که کشورهای همسایه دشمنان ما نیستند. علیرغم رفتارهای غیرسازنده باز امکان گفتگو از موضع برابر و بازگشت به همجواری و برادری دینی برقرار ماند. پادشاهی سعودی پس از تحولات موصوف به بیداری اسلامی یا بهار عربی به طور گسترده به این معنا اندیشید که میتواند نقشه سیاسی منطقه خاورمیانه را تغییر دهد و به ثمنبخس رویای خود را تعبیر کند. در اسناد درز کرده توسط وبگاه ویکیلیکس در همان روزگار ملک عبدالله مقبور از ایالات متحده میخواهد تا به زعم او سر مار چموش را بکوبد (اشاره به ایران).
در باور سعودی هم با اعزام نیرو میتوان منامه را حفظ کرد و هم با نیابت دادن به شبه نظامیان تکفیری، دولت قانونی سوریه را ساقط کرد. در این میان بعدست گرفتن زمام امور توسط محمد بن سلمان فرزند جوان پادشاه بر اتخاذ راهبردهای منحصر به فرد در تاریخ سعودی سرعت بیشتری بخشید. چنان در باور اهالی نوخاسته ریاض نشسته بود که میتوان همه چیز را با سرعت و شدت به دست آورد، از شکست دوهفتهای خیزش در یمن تا دیگر عرصهها. لیک پایان عصر ترامپ و مواجه شدن با حقیقت و اراده در موارد مختلف در خاورمیانه باردیگر ریاض را به بازنگری در سیاستهای یک دهه گذشته که در تناقض آشکار با محافظهکاری همیشگی این پادشاهی بود، کشانید.
اینک درهای گفتگو باز است و علیرغم تمایزات و اختلافات میتوان برای صلح در منطقه و احترام به حسن همسایگی و صلاح امت مسلمان گفتگو کرد و به ترتیب و تفاهمات جدید در منطقه رسید. اگر مذاکره با اراده طرفین شکل بگیرد، اولین قدم میتواند پایان دادن به جنگ در یمن و جلوگیری از «هدم دموع» بیشتر باشد. در ادامه اتخاذ ترتیبی برای برقراری فریضه حج و تشریک احساسات دینی شاید طلیعه خوبی برای دوبال جهان اسلام در تهران و ریاض باشد. اما پادشاهی سعودی باید نقش و محوریت مستقل همسایه خود را بپذیرد و به تجربه در این سالها آموخته باشد که با همسایه باید تفاهم و تعامل آموخت، چرا که حامیانی، چون ترامپ و... میآیند و میروند و این کشورهای منطقه هستند که منافع دیرپا و حضور دائمی خواهند داشت.
در دوران جدید با توجه به پایان روابط ویژه ریاض با دولت دونالد ترامپ در آمریکا، احتمالا سرعت بازگشت ریاض به محافظهکاری همیشگی بیشتر خواهد شد. اتخاذ ترتیبی برای رعایت حقوق همه گروهها در خاورمیانه و رفتن به سمت امنیت درونزا با مشارکت همه کشورهای منطقه میتواند فصل متفاوتی از رابطه را رقم بزند. تهران در موارد متعدد نشان داده که برای مصلحت مردم منطقه حاضر به گفتگو و حرکت به سمت تفاهم است، اکنون میتوان از معبر تنشزدایی و آب کردن یخهای رابطه در یک فضای واقعی، به سمت قدمهای بلندتر و استوارتر پیش رفت.