روزنامه شرق: با اینکه هنوز عمری از مجلس یازدهم نگذشته است، مدافعان آن که جملگی از اصولگرایان هستند، این مجلس را بهترین، جوانترین و انقلابیترین مجلس قلمداد میکنند.
بهکارگیری پسوند «ترین» مستلزم مقایسه است و مقایسه باید در عمل و با معیارهای عینی انجام شود. از سوی دیگر هر بار درباره مجلس سخن به میان میآید، اصلاحطلبان، روشنفکران سکولار، اپوزیسیون داخلی و خارجی به شکلگیری این مجلس با مشارکت حداقلی مردم اشاره میکنند و این را نقیصهای جدی برای این مجلس میدانند.
دور از انتظار نیست که هرقدر به 1400 نزدیک میشویم، مجلس یازدهم رویکرد تازهای پیدا کند و به اتاق فکر و مرکز عملیات انتخاباتی اصولگرایان تبدیل شود. در این ماههای باقیمانده، مجلس با دو تاکتیک به میدان خواهد آمد. تاکتیک اول، عملیات ایذایی است. عملیات ایذایی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی برای نشاندادن اقتدار و کارآمدی مجلس. مانورهای اقتصادی همچون دعوت از وزرا و مقامات مسئول در حوزههای بانکی، صنعتی و تجاری برای پاسخگویی.
عملیاتی ایذایی که بنا دارد دولت را در این روزهای باقیمانده دستبهعصا کند و از طرفی دیگر نشان بدهند مردمی که به آنان رأی ندادهاند، اشتباه بزرگی مرتکب شدهاند؛ خاصه اینکه نمایندگان از هماکنون سفرهای ایذایی استان را که بعید است به نتیجهای منتج شود، آغاز کردهاند. اما تاکتیک دوم مجلس یا عملیات واقعی، تخریب دولت روحانی است. دولتی که امضای اصلاحطلبان را پای خود دارد. هرقدر این دولت تخریب شود، مردم کمتری به پای صندوق رأی خواهند آمد و اصولگرایان باز میداندار سیاست خواهند بود. چرا اینگونه است؟
مگر نه اینکه با تخریب دولت روحانی باید آنتاگونیستی شکل بگیرد که منجر به احیای سیاست شود؟ اصولگرایان میدانند شرایط اینگونه نیست و در هر آنتاگونیستی وجود دو قطب ناهمنام ضروری است؛ قطبهایی که توان ایجاد ما و آنها را داشته باشد. اما دو قطب فعلی قالیباف و روحانی فاقد چنین توانی است. آنان قطبهای خنثی هستند. پس تنها راه ممکن پیگیری استراتژی سیاست بدون طعم مردم است؛ وگرنه اصولگرایان هیچ شانسی در انتخابات 1400 ندارند.