روزنامه جوان نوشت: خواننده زیرزمینی که به خاطر سرقت یکمیکروفن، مدیر یک استودیو را حوالی یافتآباد با شلیک شش گلوله به قتل رساندهبود در زندانرجایی شهر کرج قصاص شد.
رسیدگی به این پرونده عصر روز پنجشنبه نهمشهریورسال۹۶ همزمان با اعلام قتل پسر جوانی در استودیوی ضبط صدا در یکی از خیابانهای شهرک ولیعصر در دستور کارآگاهان پلیسآگاهی پایتخت قرار گرفت.
آن روز مأموران کلانتری ۱۵۳شهرک ولیعصر داخل استودیوی ضبط صدا با جسد خونین پسر ۲۰سالهای به نام بردیا که با شلیک ششگلوله اسلحه کمری به قتل رسیدهبود، روبهرو شدند.
با اعلام این خبر بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان ادارهدهم پلیسآگاهی راهی محل شدند که دریافتند مقتول مدیر استودیوی ضبط صدا است که از مدتی قبل همراه یکی از دوستانش به نام حمید این استودیوی ضبط صدا را در جنوب تهران راهاندازی کردهاند.
ردپای خواننده زیر زمینی در قتل
حمید که موضوع را به مأموران پلیس خبر داده بود، گفت: امروز بردیا با خوانندهای ناشناس برای ضبط صدا در استودیو قرار ملاقات داشت و از من زودتر به محل کار آمدهبود تا اینکه دقایقی وقتی به داخل استودیو پا گذاشتم با جسد خونین دوستم روبهرو شدم و بلافاصله موضوع را به مأموران پلیس خبر دادم.
بدین ترتیب همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی مأموران پلیس با بررسیهای دوربینهای مداربسته خواننده زیرزمینی راکه پسر ۱۸سالهای به نام ایرج بود، شناسایی کردند. تحقیقات نشان داد روز حادثه ایرج همراه یکی از دوستانش که پسر ۱۷سالهای به نام حمید بود وارد استودیو شده و پس از قتل و سرقت میکروفن گریختهاند.
بنابراین مأموران ایرج و حمید شناسایی و دستگیر کردند. حمید در بازجوییها به جرم خود اقرار کرد و گفت روز حادثه ایرج با شش گلوله بردیا را به قتل رساند.
ایرج هم با اعتراف به قتل مدیر استودیوی ضبط صدا گفت: شغلم خیاط است و دیپلم دارم، اما از دوران کودکی علاقه زیادی به خوانندگی داشتم. همیشه در جمع دوستان و بستگانم برای آنها ترانه میخواندم و از آنجایی که صدایم خوب بود، آنها هم مرا تشویق میکردند تا اینکه علاقه به خوانندگی رپ پیدا کردم.دو سال قبل با بردیا که در کار ضبط صدا بود آشنا شدم و اولین آلبوم را در استودیو او ضبط کردم. پس از آن آشنایی با او رابطه کاری داشتم و چند آهنگ هم با همکاری او تولید کردم و آخرین کاری که در استودیواش ضبط کردم مربوط به اسفندسال۹۵ بود و از آن زمان به بعد دیگر از او خبری نداشتم.
مدتی قبل به خاطر انتشار آلبومی مبلغ ۱۰۰میلیون تومان از دوستان و بستگانم قرض گرفتم و نتوانستم بدهیام را پرداخت کنم که به فکر سرقت افتادم. از آنجایی که میدانستم بردیا در استودیواش لوازم صوتی قیمتی دارد نقشه سرقت از آنجا را طراحی کردم و به همین خاطر چند روز قبل از حادثه به یکی از شهرهای مرزی رفتم و اسلحه کمری خریدم و به تهران برگشتم.
قتل برای سرقت یک میکروفن
وی ادامه داد: روز قبل از حادثه میخواستم همراه دوستم نقشهام را عملی کنم، اما موفق نشدم تا اینکه روز حادثه به بهانه ضبط آهنگم همراه دوستم به استودیو رفتیم و من با ششگلوله او را به قتل رساندم و بعد از حادثه هم فقط با سرقت یک میکروفن حرفهای و کارت عابربانک مقتول که ۱۵۰هزار تومان پول داخل آن بود از آنجا گریختیم.
متهم پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری یکاستان تهران محاکمه و با درخواست قصاص اولیایدم روبهرو شد و هیئت قضایی هم وی را به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کردند.
رأی دادگاه پس از تأیید در یکی از شعبههای دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرا به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی فرستادهشد و در نهایت چند روز قبل متهم در زندان رجایی شهر با طناب دار قصاص شد. بدین ترتیب با قصاص قاتل، پرونده قتل مدیر ضبط صدا در شهرک ولیعصر برای همیشه بسته شد.